سوشا مکانی و همه فرصتهای سوخته یک فوتبالیست
مسیر فوتبالی سوشا مکانی طوری بود که اگر کمی دقت و وسواس به خرج میداد، میتوانست به یک چهره قابل اعتنا در تاریخ فوتبال ایران تبدیل شود.
او کارش را در تیم ستارهساز فجرسپاسی شروع کرد، بعد در تیمهای مهمی مثل استیلآذین (از نظر امکانات مالی) و فولاد (از نظر قدمت و اعتبار) توپ زد و اوج کارش هم پیوستن به پرسپولیس بود. بازی در پرسپولیس یا استقلال رؤیای بسیاری از فوتبالیستهای ایرانی است، اما تنها تعداد کمی از آنها شانس دستیابی به این هدف را پیدا میکنند. سوشا نهتنها چنین فرصتی داشت، بلکه حتی کادر فنی وقت باشگاه به هر دلیلی دروازهبان برزیلی باکیفیت تیم یعنی نیلسون کوریا را رد کرد تا او بدون رقیب و راحت کارش را انجام بدهد. همه آن چیزی که یک بازیکن بهمنظور ماندگار کردن خودش نیاز داشت، برای مکانی موجود بود. او حتی لژیونر شد و به تیم ملی هم رسید. فراموش نکنید قبل از امیر عابدزاده و حضور تشریفاتیاش برابر کامبوج، آخرین گلری که توانست علیرضا بیرانوند را در یک بازی رسمی نیمکتنشین کند، همین مکانی بود. او در بازی رفت با سوریه در مقدماتی جامجهانی 2018در ترکیب تیم ملی قرار گرفت و کلینشیت هم کرد.
با تمام اینها اما، مکانی نتوانست از این همه موقعیت برای تثبیت نام خودش بهعنوان یک دروازهبان موفق در تاریخ معاصر فوتبال ایران استفاده کند. امروز با تکرار نام او، چه تصویری در ذهن افکار عمومی تداعی میشود؟ چهکسی ممکن است با شنیدن نام مکانی، یاد یک دروازهبان محکم و پرافتخار بیفتد؟ او برخلاف همه تلاشهایش، حتی موفق نشد تصویری از یک سنگربان جسور و ساختارشکن از خودش بسازد. در زمینه فنی مکانی با اشتباهات پیاپیاش شناخته خواهد شد، اما خود ویرانگری او فقط به این حوزه محدود نمیشود. مکانی با اظهارات عجیب و غریبش، خودستاییهای وحشتناک و غیرمنطقی، حمله به این و آن و پشت کردن به هوادارانی که زمانی تشویقش میکردند، عملا خودش را تا سطح یک سوژه سرگرمکننده شبکههای اجتماعی تنزل داد. همه اینها را داریم در مورد گلری مینویسیم که همین چند روز پیش آن گل بهخودی حیرتانگیز را در بازی میوندالن نروژ زد، اما بلافاصله با انتشار مطلبی خودش را بهترین دروازهبان ایران و آسیا معرفی کرد. تو اصلا بگو بهترین گلر جهان؛ دیگر مرزی برای رد شدن باقی نمانده است. پایان فوتبالیستی که آن همه فرصت برای ابراز شایستگی داشت، نباید چنین تلخ و ناگوار میشد. تقصیر خودت بود پسر؛ البته اگر یقه ما را هم نمیگیری!