چند اشتباه در دربی/ همه میدانستند جز یحیی
آیا آنچه پنجشنبهشب در بازی حذفی با استقلال دیدیم، بدترین نمایش پرسپولیس بود؟ احتمالا جواب سؤال مثبت است.
دستکم در این سالها به سختی میتوان مسابقهای را به یاد آورد که سرخپوشان در آن این همه دستوپابسته، ضعیف و بیبرنامه کار کرده باشند. از تیمی حرف میزنیم که غیر از ضربه سر عیسی آلکثیر به تیر دروازه، حتی یک موقعیت گل هم نداشت. موقعیت؟ پرسپولیس در این بازی حتی یک کرنر هم کسب نکرد. آنها درست مثل پارسال در جامحذفی در برابر استقلال شکست خوردند و البته که باخت به فرهاد مجیدی از هر چیز دیگری برای هواداران این تیم دردناکتر است. در این میان بیگمان سهم یحیی گلمحمدی در ثبت چنین شکستی قابل توجه بوده است.
جز یحیی، همه میدانستند که محصورکردن وحید امیری در پست دفاع چپ، یک اشتباه دوجانبه است. از یکسو او تجارب دفاعی کافی را در این زمینه ندارد و حتی اوایل داربی قبلی روی مهدی قائدی مرتکب خطای پنالتی شد، هرچند خوششانس بود و داور آن پنالتی را اعلام نکرد. از سوی دیگر اما دورکردن امیری از فاز تهاجمی هم کفران یک نعمت بزرگ است. او بیوقفه میدود، فشار میآورد، پرس میکند و بهخاطر تجربه بالاترش در این منطقه استعداد گلزنی یا گلسازی دارد. یحیی اما همه این معادلات را نادیده گرفت و یک دفاع چپ استاندارد مثل سعید آقایی را نیمکتنشین کرد تا امیری دفاع چپ باشد. پرسپولیس زمان زیادی را به این شکل تلف کرد. اواخر بازی که وحید آزاد شد، بلافاصله تنها حمله مهم تیم و ضربه سر عیسی به تیر دروازه را پایهگذاری کرد، اما دیگر دیر شده بود.
جز یحیی، همه میدانستند که مهدی عبدی نمیتوانست انتخاب خوبی برای زدن پنالتی، مخصوصا پنالتی آخر باشد. او برای پذیرفتن چنین ماموریتی کمی جوان است؛ بهویژه وقتی امثال احمد نوراللهی یا وحید امیری هنوز پنالتی نزدهاند. هنوز یک هفته نمیگذرد از زمانی که همه انگلستان با خشم به گرت ساوتگیت حمله کردند و پرسیدند چرا پنالتی پنجم انگلستان را به بوکایو ساکای 19ساله داده است. بعد در چنین شرایطی عین این اشتباه از سوی سرمربی پرسپولیس در داربی تکرار میشود. بهاحتمال زیاد، شمایی که این مطلب را میخوانید هم هنگامی که عبدی توپ را برداشت و به سمت دروازه حرکت کرد، ترس را در صورت او حس کرده بودید. همه میدانستند این توپ گل نخواهد شد، جز یحیی که معلوم نیست چنین ماموریت سنگینی را چطور به عبدی محول کرد.
جز یحیی، همه میدانستند که کشیده شدن این مسابقه به ضربات پنالتی به خیر و صلاح پرسپولیس نیست. سرخها فصل گذشته در بازی نیمهنهایی حذفی در برابر همین استقلال تاوان سنگینی در ضربات پنالتی دادند. به علاوه وقتی تیمی درون زمین ابزار بهتری برای پیروزی دارد، حتما باید از آن سود ببرد. پرسپولیس با این همه مهره، با این همه تجربه و با 8امتیاز فاصله در جدول لیگ باید تمام تلاشش را میکرد کار را در طول 90دقیقه به پایان برساند، اما اتفاقی که افتاد دقیقا برعکس بود. پرسپولیس طوری بازی میکرد که انگار به پنالتی راغبتر است. آنها با حفظ توپ بیخودی، با ایجاد سکون و وقفه در بازی و حتی وقت تلفکردنهای عجیب حامد لک دنبال سوت پایان فغانی بودند و البته که این استراتژی کاملا اشتباه بود.
جز یحیی، همه میدانستند که 2بار پیاپی نمیشود ترسید و برد. پرسپولیس در داربی برگشت لیگی هم هیچ نمایش خوبی نداشت و تنها روی یک موقعیت به گل رسید. آنها خوششانس بودند که علی شجاعی ضربه بازیکنان استقلال را از روی خط بیرون کشید. با این حال قرار نیست همیشه بترسید، همیشه بد بازی کنید و همیشه ببرید. حکایت این بازی دوم اما فرق داشت و به تلخی پایان یافت.
جز یحیی همه میدانستند که درگیرشدن سرمربی پرسپولیس در این همه حاشیه و جنجال اضافی عاقبت خوبی ندارد. نمیشود همزمان با صدجا جنگید و در کورس قهرمانی برای 2جام هم باقی ماند. سیاهه اشتباهات صداوسیما یک طومار بلندبالاست، اما در شأن سرمربی پرسپولیس نیست که به اظهارنظر فلان مجری تلویزیونی در فلان برنامه مهجور پیله کند و دعوای الکی راه بیندازد. همین فنپیجهایی هم که پای این جدلها و تحریمها «هورا» میکشند، در صورت ناکامی به نخستین معترض شما تبدیل خواهند شد. کاش لااقل گلمحمدی درس گرفته باشد و با پرهیز از حواشی، تمام و کمال روی 3بازی پایانی لیگ تمرکز کند. فرهنگ سکوت و آرامش، آخرین میراث معنوی برانکو برای پرسپولیس بود و البته که حفظ آن اصلا ساده نیست.