سکانس آخر پرونده قتل عام کرج
قتل عام کرج در روزهای پایانی خرداد امسال در شهرک اوج رقم خورد. در قتل عام کرج یک مرد جوان و همسر و فرزندش به طرز هولناکی به قتل رسیدند. بعد از این که با کشف جسد مرد جوان راز قتل عام کرج فاش شد، جسد زن جوان و دختر خردسالش که آنها هم در قتل عام کرج جان باخته بودند در کمد دیواری خانه شان کشف شد.
زوج جوانی به عنوان مظنونین پرونده قتل عام کرج بازداشت شده بودند که متهم زن به قتل اعتراف کرده بود اما متهم مرد در اداره آگاهی سکته کرد و جان باخت. رسیدگی به پرونده قتل عام در شهرک اوج کرج از روز 30 خرداد ماه امسال در دستور کار پلیس قرار گرفت.
در این پرونده بعد از کشف جسد مرد جوان در خانه اش واقع در شهرک اوج کرج که به ضرب گلوله از پا در آمده بود، تلاش برای یافتن ردی از همسر و فرزندش که مفقود شده بودند آغاز شد. سرانجام اجساد بی جان همسر و فرزند وی هم در کمد دیواری خانه شان کشف شد. در حالی که تلاش مأموران برای پیدا کردن ردی از عامل جنایت ادامه داشت، یک زوج جوان که روز حادثه مهمان خانه مقتولین بودند و ارتباط دوستی خانوادگی با مقتول داشتند به عنوان مظنونین اصلی پرونده بازداشت شدند و زن جوان پس از دستگیری لب به اعتراف گشود و به همدستی در قتل عام اعتراف کرد.
در بررسی های اولیه مشخص شد که چند روز قبل از حادثه مقتول یک خودرو پژو 206 به قاتل فروخته بود که احتمال می رفت همین باعث بروز اختلاف مالی شده و انگیزه ای برای قتل شده باشد. اما متهم بازداشت شده هنوز جزئیات جنایت را فاش نکرده بود که در اداره آگاهی جان خود را از دست داد. پدر مقتول به نام حمیدرضا شاه میرزایی در گفت و گو با خبرنگار رکنا گفت: بعد از دستگیری متهمان پرونده از جزئیات روال کار پلیس بی اطلاع هستیم اما چند روز قبل به ما گفتند که متهم دستگیر شده در اداره آگاهی سکته کرده و جان خود را از دست داده است.
این متهم با پسرم دوست بود اما من شناخت زیادی از او نداشتم.
گاهی می دیدم که آن ها در ماشین پسرم جلوی در خانه با هم گفت و گو می کردند. شایعه زیاد است و عده ای می گویند آن ها می خواستند با هم معامله دفینه یا سلاح یا ماینر انجام دهند اما ما نمی دانیم حقیقت ماجرا چه چیزی بوده است چون در این ماجرا پنهان کاری زیادی از سوی پسرم انجام شده بود و درست مشخص نیست دلیل اصلی رفت و آمد قاتل به خانه اش چه بود. پدر حمید رضا در ادامه گفت: یک هفته قبل از جنایت قاتل از پسرم وکالت کاری گرفته بود و روز قبل از حادثه ماشین 206 پسرم را به نام خود شماره کرده بود اما پولی به پسرم پرداخت نکرده بود. او فردای روز به قتل رسیدن پسرم و عروس و نوه ام، ماشین را در محضر به نام خود سند زده بود که این سند زدن هم باطل است. با فوت مظنون اصلی پرونده، همدست او که پیش از این به قتل اعتراف کرده بود هم چنان تحت بازجویی قضائی قرار دارد.