کد خبر:
320096
قلعه نویی؛ «بازنده بد» یا فراری از مسئولیت؟
یکی دو روز بعد از پایان لیگ بیستم عکسهایی منتشر شد که کادر فنی و بازیکنان گلگهر سیرجان را در حال بازدید از یکی از معادن این شرکت نشان میداد. در یکی از این عکسها امیر قلعهنویی در حال تعظیم به سمت کارگران معدن بود که به استقبال گروه آمده بودند.
در سالهای اخیر که لیگ به تسخیر تیمهای صنعتی در آمده، بارها دیدهایم که مربیان و بازیکنان برد یا موفقیت ورزشی را به کارگران کارخانه مادر تقدیم میکنند. بازدید گلگهریها را هم باید در ردیف همین حرکات نمادین قرار داد و هنوز نمیدانیم برد بازیکنانی که دستمزد میلیاردی و سطح زندگی متفاوتی دارند چه نفعی برای این کارگران دارد یا چقدر آنها را به وجد میآورد؟
ساعاتی قبل از این بازدید، گلگهر در آخرین بازیاش مقابل نساجی در سیرجان متوقف شد تا لیگ را در رده پنجم به پایان برساند. این رتبه عملکرد بدی برای قلعهنویی و شاگردانش محسوب نمیشود، ولی چیزی نبود که آنها انتظارش را داشتند. تیم سیرجانی تا هفته ماقبل آخر در رده چهارم بود و اگر این رده را حفظ میکرد به کسب سهمیه از مسیر لیگ همچنان امیدوار میماند.
همین سقوط یک رتبهای، حساسیتهای بازی با استقلال در نیمهنهایی جام حذفی را برای گلگهر بیشتر کرد، چرا که آخرین بخت رسیدن به آسیا و کسب دستاوردی قابل اعتنا برای سرمربیاش بود. به همه اینها باید حساسیتهای همیشگی تقابل قلعهنویی با استقلال را هم اضافه کرد. در لیگ بیستم گلگهر در هر دو بازیاش مقابل استقلال خیلی زود گل خورد تا دست خالی بماند، ولی تیم قلعهنویی این بار شروع بهتری داشت و حتی موفق شد با برتری به رختکن برود. رویای فینال اما خیلی زود رنگ باخت و با عقب نشستن گلگهر و بازی تهاجمی استقلال، میزبان به دو پنالتی رسید تا برنده باز هم تیم تهرانی باشد.
بعد از بازی قلعهنویی مصاحبههای پر سر و صدایی داشت و تصمیمات داور را عامل شکست تیمش دانست که غیرمنتظره نبود، چرا که او بارها داوران را عامل شکستهای تیمش نامیده است. اعتراض او به پنالتی اول استقلال بود که توپ به دست شاکری خورد و اکثر کارشناسان هم معتقد بودند که داور به دلیل بسته بودن دست نباید آن صحنه را هند تشخیص میداد. در همین حال گل تیم سیرجانی هم روی یک ضربه ایستگاهی بود که از نگاه تعدادی از کارشناسان در این صحنه خطایی صورت نگرفته بود. هر دو تیم از اشتباهات داور سود برده بودند و اعتراض سرمربی گلگهر اغراق شده به نظر میرسید.
در فرهنگ فوتبال اروپا به مربیانی که هنگام شکست دیگران را مقصر میدانند، اصطلاحاً «بازنده بد» میگویند، یعنی کسی که نمیتواند با باخت کنار بیاید و آن را بپذیرد. قلعهنویی را هم میتوان با در نظر گرفتن سابقه اعتراضاتش به داوران در این گروه قرار داد. در اوایل همین فصل بود که در یک مصاحبه جنجالی مدعی شد تعدادی از داوران علیه او موضع دارند و روی نیمکت هر تیمی که باشد علیه آن تیم سوت میزنند؛ ادعایی بیسابقه و جنجالی که نه اثبات شد و نه از سوی فدراسیون و سازمان لیگ پاسخ مناسبی دریافت کرد.
ادعای اخیر قلعهنویی اما تنها بابت ناراحتی از شکست به استقلال و رقیب جوانش نیست و میتوان آن را روشی برای کاستن فشارها دانست. گلگهر که در شروع فصل صدرنشین بود پتانسیل کسب سهمیه را داشت، ولی در میان تیمهای متمول لیگ فقط توانست بالاتر از فولاد بایستد که از پنجره نقل و انتقالات محروم بود و سرمربیاش نکونام مجبور شد با بازیکنانی محدود در سه جام رقابت کند.
قلعهنویی برای القای حس مظلومیت تیمش چند بار به جمعیت 300 هزار نفری شهر کوچک سیرجان اشاره کرد، ولی نگفت که او به یکی از ثروتمندترین باشگاههای لیگ برتر پیوسته. گلگهر در سه پنجره نقل و انتقالات اخیر (اولی پیش از آمدن قلعهنویی بود) خریدهای زیادی داشته و تیمش را کاملاً متحول کرده. آنها در هر پست بازیکنان مطرحی گرفتهاند و باشگاه انتظار دارد با آمدن مربی باسابقهای مثل قلعهنویی نتایج خوب هم از راه برسد. گلگهر در دومین فصل حضورش در لیگ برتر پنجم شد و تا نیمهنهایی جامحذفی پیش رفت، ولی باشگاه که همچنان در حال تقویت زیرساختها و البته تیم است، برای فصل جدید قطعاً انتظار نتایج بهتری خواهد داشت.
فوتبال هیچوقت از اشتباهات داوری جدا نبوده و حتی بازبینی ویدئویی هم نتوانسته این اشتباهات را کاملاً از بین ببرد، ولی اگر یک مربی بعد از همه ناکامیها داوران را مقصر بداند، استدلالش رنگ میبازد و حکم بهانهجویی پیدا میکند. قلعهنویی حتی پا را فراتر از این گذاشته و این اشتباهات را عمدی میداند. او حتی به فساد در فوتبال اشاره میکند، ولی باید از او پرسید که اگر واقعاً چنین سناریویی را باور دارد، چرا پرکارترین مربی همین فوتبال است و هر سال تیم میگیرد و برای مربیگری به دورترین استانها هم میرود؟ اگر وضعیت فوتبال آنگونه که خودش ادعا دارد اینقدر خراب است، چرا خودش را آلوده آن میکند و اعتبارش را پای آن میگذارد؟