زنوزی؛ راه حل نهایی برای مشکلات تراکتور!
انتقال قدرت ومالکیت یا دوره گذار یکساله ؛این دو احتمال پیش روی تراکتور در فصل جدید است.
غیبت رسانهای محمدرضا زنوزی در چند ماه گذشته نشانهای بر کاهش عطش این این سرمایه دار معروف فوتبال ایران بود.در کل سال دیگر نه از زنوزی خبری بود و نه از تابلو ون یکاد معروف دفتر استانبول که ستاره های معروفی پای آن با زنوزی عکس یادگاری گرفته بودند.انگار همه چیز در خفا بود و تلفنی پیش میرفت؛ روالی تازه با این سوال بزرگ که زنوزی کجاست؟
در عین حال با شیوع کرونا و شرایط بحرانی در اقتصاد جهانی وطبعا کاهش درآمد مجموعه اقتصادی وابسته به مالک تراکتور چارهای جز کاهش هزینهها نبود بخصوص اینکه با برغم هزینه های بالا ، نتیجه آنچنانی حاصل نشده و این مسئله عدم رضایتمندی هواداران و حملات مجازی به شخص زنوزی را در پی داشت.
مالک تراکتور که در جذب ستاره ها با شور و ذوق هواداران تراکتور بیشتر ترغیب به جذب ستاره می شد اکنون با شنیدن بی احترامی ها در فضای مجازی یک جمله تکراری را در ذهن خود مرور میکرد؛ پول خرج کنم که توهین بشنوم؟ روز به روز بر فشار مجازی افزوده شد و زنوزی هر روز دلسرد تر از قبل شد تا اینکه تمام شور و شوق کهکشان سازی جای خود را به یک رفع تکلیف بزرگ داد.
با حضور جمشید نظمی این موضوع مطرح شد که زنوزی دیگر تمایلی به حضور در راس تصمیمات این باشگاه را نداشته و به این مدیر اختیار تام داده تا کارها را پیش ببرد. زمانی که نظمی وارد مدیریت تراکتور شد با وعدهی جذب اسپانسر کار خود را پیش برد، چیزی که تراکتور در سه فصل گذشته بهرهای از آن نداشت .پس زنوزی به جمشید نظمی اختیار تام داد اما با گذشت زمان این وعده هم فعلا در حد حرف باقی مانده. به قول یک خبرنگار تبریزی شاید اکنون در باشگاه تراکتور کلمه « حاج آقا گفته » شنیده نشود ولی از منابع مالی بی دردسر هم خبری نیست.
قبل از معرفی فراز کمالوند جلسه شبانه سه ساعته اعضای هیئت مدیره و با حضور زنوزی برگزار می شود و جمشید نظمی از انتخاب فراز کمالوند دفاع میکند و تصمیم به بازگشت فراز به تراکتور گرفته میشود.
اما سایر نکات مهم این جلسه:
* زنوزی در این جلسه به نظمی اعلام می کند که او کاری به بدهی های گذشته و بسته بودن پنجره ها نداشته باشد و در زمان مشخص نقل و انتقالاتی بدهی ها پرداخت و پنجره باز خواهد شد ولی تامین هزینه های فصل جاری برعهده مدیریت باشگاه خواهد و در میانه های فصل نیز درصورت مشکلات مالی در هزینه های جاری باشگاه توسط هلدینگ دریک کمک مالی خواهد شد .
* نقل و انتقالات با درآمد حاصل شده نظمی مدیریت خواهد شد و مدیریت باشگاه نیز در تمامی امورات اجرایی اختیار تام خواهد داشت .
*دیگر شخصی از باشگاه برای امورات با زنوزی نخواهد گرفت و تمامی تصمیمات با نظر نظمی نهایی خواهد شد .
پس از آن جلسه چنین نیز شد و تمامی ارکان اجرایی مرتبط با باشگاه در هلدینگ در تماس با زنوزی با این جمله مواجه شدند که با نظمی تماس بگیرند.سپس نظمی با چندین شرکت بزرگ برای اسپانسر وارد مذاکره شد ولی تمام قول قرارهای قبلی را برباد رفته دید و تا این لحظه تراکتور در جذب اسپانسر ناکام مانده است.
جمشید نظمی و فراز کمالوند روی یک اسپانسرنام آشنا در حوزه اینترنت حساب کرده بودند که این موضوع به جایی نرسید. در ادامه مذاکرات با شرکت بیمه ای به بن بست خورد و در ادامه یک شرکت بومی از استان همجوار نیزتا پای میز مذاکره آمد و نیامد تا دوباره چشم ها به دسته چک زنوزی دوخته شود.این قدرتی است که در فوتبال فلک زده ایران حرف اول را میزند چرا که پول فوتبال بین باشگاهها نمیچرخد و منابع از خارج از محدوده بازی به فوتبال تزریق میشود.
از طرفی زنوزی که در سه سال اخیر تمرکز زیادی روی تراکتور داشته، در اداره هولدینگ با مشکل روبرو شده بود و امادر مدت کوتاهی که فوتبال را ازبرنامه های کاری حذف کرده موفق شده است چندین شرکت بزرگ را به چرخه تولید بازگردانده و تعداد پروازهای آتا را به بالاترین سطح چند سال اخیر برساند و همین موضوع باعث شده است تا تلنگری برای او باشد تا روی کارهای اقتصادی تمرکز کند.نکته اینکه نظر خانواده هم بر این است که او از وسوسه بازگشت به فوتبال بگذرد و به مشغولیت اقتصادی خود برسد اما ...
اکنون تراکتور در بن بست مدیریتی گرفتار شده است و فراز کمالوند هم دیگر خوشبینی های روزهای اول را ندارد. اکنون نه از اسپانسر خبری هست و نه از جذب بازیکن معمولی، معمولی هایی که در لیگ ایران هشت نه میلیارد قیمت خورده اند.
چه باید کرد وقتی همه راهها به رم ختم میشود؟
شاید یکی از این دو احتمال : اولی انتقال قدرت و مالکیت به یک خریدار تازه و دیگری بازگشت شخص زنوزی به راس مدیریت.که البته این یکی با شرایطی کاملا متفاوت با گذشته همراه خواهد بود.