دوست حسام در زندان کرج قصاص شد

ساعت‌۳ بعد از ظهر یکشنبه ۱۸‌بهمن‌سال‌۹۴ بود که مأموران کلانتری‌۱۶۱ ابوذر با تماس تلفنی شهروندی از درگیری خونینی در یکی از پارک‌های منطقه فلاح با خبر و راهی محل شدند.

مأموران پلیس در محل حادثه با پیکر خونین و نیمه جان دو پسر جوان روبه‌رو شدند و آن‌ها را برای نجات جانشان به بیمارستان منتقل کردند، اما یکی از پسران زخمی قبل از رسیدن به بیمارستان در میان راه بر اثر شدت جراحات و خونریزی شدید به کام مرگ رفت.

با قتل پسر جوان که حسام نام داشت پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد و تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس‌آگاهی به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران برای بررسی موضوع وارد عمل شدند. نخستین بررسی‌ها نشان داد ضارب همان پسر زخمی است که در بیمارستان بستری است. بدین ترتیب مأموران پلیس پس از بهبودی نسبی از وی تحقیق کردند.

پسر جوان با اعتراف به قتل حسام و اظهار پشیمانی درباره حادثه گفت: من و حسام بچه یک محل هستیم و حدود ۱۰‌سال است که یکدیگر را می‌شناسیم. ما هیچ مشکلی با هم نداشتیم، اما مردادماه سال‌۹۴ من در یک مراسم عروسی شرکت داشتم که برادر مقتول با من درگیر شد و در آن درگیری با چاقو مرا زخمی کرد و از محل گریخت. پس از این حادثه من از او شکایت کردم، اما مدتی بعد با میانجیگری دوستان و از آنجایی که با آن‌ها دوست بودم گذشت کردم تا اینکه مدتی بعد فهمیدم آن‌ها از اینکه من زخمی شده بودم خوشحال هستند و این موضوع را برای دیگر دوستانشان تعریف می‌کنند.

من دوباره از او شکایت کردم، اما پس از چند ماه فهمیدم که ضارب از ایران رفته است. پس از این اختلاف‌های ما و حسام شروع شد و از اینکه من از برادرش شکایت کرده بودم ناراحت بود.

درگیری مرگبار در پارک فلاح

روز حادثه در راه خانه بودم که یکی از دوستانم گفت حسام دنبال من می‌گردد و در پارک منتظر من است.

از آنجایی که احتمال می‌دادم او قصد درگیری دارد به خانه‌مان رفتم و دو عدد چاقو برداشتم و به پارک رفتم.

در نزدیکی پارک حسام کنار کامیون پدرزنم ایستاده‌بود که به طرف من حمله کرد و با چاقو چند ضربه به من زد. با دستانم دفاع می‌کردم تا اینکه روی شمشاد‌های پارک افتادم و حسام نیز به سراغ ما آمد و دوباره با چاقو به من ضربه زد که ناگهان صدای «آی سوختم» او به آسمان بلند شد و بعد از آن هم چند نفری به کمک ما آمدند و ما را در حالی که زخمی بودیم جدا کردند.

متهم پس از اعتراف به درگیری مرگبار مدعی شد که در درگیری از خودش دفاع کرده‌است، اما بررسی‌های مأموران نشان داد متهم قبل از درگیری به خانه‌شان رفته و دو عدد چاقو برداشته است و مقتول هم در درگیری یکی از چاقو‌های قاتل را از او گرفته و با آن به قاتل ضربه‌زده‌است.

بدین ترتیب ادعای دفاع از خود متهم رنگ باخت و متهم در دادگاه کیفری یک استان تهران از سوی هیئت قضایی به قصاص محکوم شد. حکم قصاص قاتل پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام داد سرای امور جنایی فرستاده شد تا اینکه چند روز قبل قاتل مرد جوان در زندان رجایی‌شهر کرج قصاص شد.