شوهر، مظنون شماره یک قتل زن جوان
تحقیقات کارآگاهان جنایی درباره مرگ زن جوانی که گمان میرفت با خوردن قرص فوت شده با مشاهده شیار روی گردنش و طرح فرضیه قتل او بهدست شوهرش وارد مرحله تازهای شد.
3ماه قبل به ساسان غلامی، بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران خبر رسید زنی 40ساله که به یکی از بیمارستانهای پایتخت منتقل شده بود به شکل مرموزی جانش را از دست داده است. آنطور که شواهد اولیه نشان میداد او بر اثر مصرف قرص ترامادول جانش را از دست داده بود؛ با این حال بازپرس جنایی دستور داد تا متخصصان پزشکی قانونی با بررسی جسد متوفی علت اصلی مرگ او را اعلام کنند. از سوی دیگر مأموران پلیس به تحقیق درباره زندگی خصوصی این زن پرداختند و پی بردند او مدتها قبل از شوهرش طلاق گرفته و با پسر جوانی که حدود 8سال از خودش کوچکتر است ازدواج کرده است. او از شوهر سابقش دختری جوان داشت که بعد از ازدواج مجدد همراه او و شوهر دومش با هم زندگی میکردند. دختر متوفی درباره روز حادثه گفت: وقتی حال مادرم بد شد با شوهرش تماس گرفتم و خواهش کردم برای کمک کردن بیاید. او گفت بهاحتمال زیاد مادرم قرص خورده است. او گفت به او آبلیمو بدهید. من هم همین کار را انجام دادم و مادرم استفراغ کرد اما حالش بد شد و او را به بیمارستان بردیم اما مدتی بعد در بیمارستان جانش را از دست داد.
در شرایطی که هنوز دلیل اصلی مرگ این زن مشخص نشده بود و خانوادهاش نیز هیچ شکایتی نداشتند، پزشکی قانونی اعلام کرد روی گردن متوفی آثار شیار مشاهده شده و بهاحتمال زیاد او خفه شده است. در این شرایط بود که دختر و مادر زن جوان از شوهر او شکایت و اعلام کردند که او زن جوان را به قتل رسانده است. دختر جوان در این مرحله از تحقیقات گفت که مادرش با شوهرش اختلاف داشتند و بارها با هم درگیر شده بودند و ممکن است بر سر همین اختلافات شوهرش او را به قتل رسانده باشد.
در این شرایط بود که بازپرس غلامی حکم جلب تنها مظنون این پرونده را صادر کرد و شوهر متوفی بازداشت شد. این مرد که 32سال دارد وقتی تحت بازجویی قرار گرفت اتهام قتل همسرش را انکار کرد و گفت نمیداند همسرش چطور فوت شده اما حدس میزند که او بر اثر مصرف قرص جانش را از دست داده است. این مرد در ادامه بازجوییها گفت: من 19ساله بودم که با او آشنا شدم. هر دوی ما معتاد بودیم و موادمخدر مصرف میکردیم و در مهمانیهای شبانه با هم آشنا شدیم. او از شوهر اولش طلاق گرفته بود و یک دختر داشت که بعد از ازدواجمان با هم زندگی میکردیم.
متهم در ادامه درباره اختلافاتش با همسرش گفت: ما با یکدیگر اختلاف داشتیم. چند مرتبه او را در کمپ ترک اعتیاد بستری کردم تا اعتیادش را ترک کند. آخرین مرتبه 4ماه قبل از فوتش او را به کمپ بردم. همسرم گاهی از خانه بیرون میرفت و گوشیاش را هم خاموش میکرد. چند مرتبه گفتم چرا این کار را میکنی و او هم میگفت به تو ربطی ندارد. چند مرتبه بر سر این موضوع با هم کتککاری کردیم. اما شب و روز فوتش ما هیچ درگیریای با هم نداشتیم و همهچیز عادی بود. آن روز در خانه بودیم. دختر او هم بود و شاهد است که ما هیچ درگیریای با هم نداشتیم. من دقیق نمیدانم همسرم چرا فوت شد اما بهنظرم او قرص ترامادول خورده باشد.
با وجود اظهارات متهم و بیگناه خواندن خودش، بازپرس جنایی دستور داد تا او برای انجام بازجوییهای تکمیلی و روشن شدن راز پشت پرده مرگ زن جوان در اختیار افسران اداره دهم پلیس آگاهی قرار گیرد.