مدعیان قهرمانی و ستارههای مهمی که از دست دادند
بدون تردید بخش مهمی از سرنوشت تیمها در هر فصل، در پنجرههای نقلوانتقالاتی مشخص میشود.
این خیلی مهم است که بتوانید یک تیم خوب ببندید و با رفع نقاط ضعف وارد مسابقات شوید. در عین حال اما انجام چنین کاری برای تیمهای ایرانی دشوارتر از هر زمان دیگری شده است، چراکه با توجه به قیمت بالای ارز و نیز مزایای مالی و فنی لژیونرشدن، یک موج بزرگ مهاجرت در لیگ برتر شکل گرفته و در این سالها بازیکنان زیادی فوتبال باشگاهی کشورمان را ترک کردهاند. اگر پرسپولیس، استقلال و سپاهان را 3مدعی بالقوه قهرمانی در لیگ بیستویکم بدانیم، این 3تیم هم در تابستان گذشته بازیکنانی را از دست دادند که یافتن جایگزین مناسب برای آنها تا حد زیادی ناممکن بوده است. حالا که 8هفته از شروع لیگ برتر گذشته، قشنگ ثابت شده جای خالی دستکم 3نفر به این راحتیها پرنمیشود.
سپاهان؛ نیازمند پیام
قرار نیست حالا که کریستوفر کنت، دروازهبان اتریشی سپاهان 4گل از گلگهر سیرجان خورده بلافاصله در مورد جای خالی پیام نیازمند حرف بزنیم. بله؛ یادمان هست که کنت از مجموع 8بازی در 6مسابقه کلینشیت کرده و حتی این را هم فراموش نکردهایم که پیام نیازمند هم فصل گذشته تجربه دریافت 2 یا 3گل را داشت. با این همه، پیام در مجموع بهترین دروازهبان فوتبال باشگاهی ایران در چند فصل اخیر بود که غیبت او در درازمدت، سپاهان را آزار خواهد داد. از 4گلی که کنت در سیرجان خورد، مخصوصا یکی از آنها، بسیار گل بدی بود. همچنین نباید از یاد ببریم سپاهان هنوز با رقبای اصلیاش سرشاخ نشده و کلینشیت برابر تیمهایی مثل هوادار، نفت مسجدسلیمان، فجرسپاسی و... دستاورد خیلی ویژهای نیست. فعلا نیازمند در پرتغال روی نیمکت پورتیموننزه جاخوش کرده، اما عیار کریستوفر کنت در گذر زمان مشخص خواهد شد.
استقلال؛ بیمار نیمار
فرهاد مجیدی بهدرستی گفته بود: «مهدی قائدی قلب من است.» سرمربی استقلال پیش از آغاز فصل جدید ناچار شد در برابر تمایل شدید قائدی به جدایی و وسوسه مالی ترانسفر او از سوی باشگاه تسلیم شود. مهدی هم مثل احمد نوراللهی به الاهلی امارات پیوست، اما جای خالی او در استقلال پر نشد. آبیها برای ترمیم خط حمله خودشان چندین مهاجم خریدند؛ از ژستد و یامگا تا امین قاسمینژاد و محمدرضا آزادی. با این همه، اما هیچکدام از آنها حتی به نزدیکیهای اثرگذاری قائدی هم نرسیدهاند. نیمار بوشهری فوتبال ایران تکنیک خوبی داشت، خوب گل زد میزد و پاسهای کلیدی فراوانی هم ارسال میکرد. او توانایی بههمریختن خط دفاع رقبا را داشت و حضورش در زمین، مانع از آن میشد که تیم حریف با خیال راحت و تمام قوا روی دروازه استقلال حمله کند. حالا اما هیچیک از بازیکنان کنونی استقلال چنین ویژگیهایی ندارند. آیا ژستد و یامگا را میشود با قائدی مقایسه کرد؟ هرگز. تکلیف بقیه هم که روشن است.
«نور» از پرسپولیس رفت
میانه میدان پرسپولیس در این سالها در قبضه بازیکن آرام و کمحاشیهای بود که از نظر فنی خیلی به سرخپوشان کمک میکرد. احمد نوراللهی از آن دست هافبکهای دفاعی بود که میل به هجوم بالایی دارند. او فصل گذشته با به ثمر رساندن 9گل، بهترین گلزن سرخپوشان در لیگ برتر لقب گرفت. این به آن معنا نبود که نوراللهی از وظایف دفاعیاش غفلت میکند. او هم مثل هر بازیکن دیگری فراز و فرودهایی داشت و گاهی مورد انتقاد قرار میگرفت، اما برآیند حضورش در پرسپولیس بسیار مثبت بود. نوراللهی خوب شوت میزد، خوب ضربه سر میزد و حتی سانترهای خطرناکی هم انجام میداد. او در این سالها به بخش ثابت و جداییناپذیر ترکیب پرسپولیس تبدیل شده بود؛ آنقدر که گاهی به چشم نمیآمد. حالا اما جدایی نوراللهی و حضورش در الاهلی امارات، به وضوح تأثیر این بازیکن را نشان داده است. بنا بود رضا اسدی این حفره را پر کند، اما خیلی زود همه را ناامید کرد. میلاد سرلک شباهتهایی به نوراللهی دارد و ترکیبش با کمال کامیابینیا بد نیست، اما احمد برای پرسپولیس چیز دیگری بود؛ بازیکنی که تماشای حضور مؤثرش در تیم ملی، حسرت سرخها را دوچندان میکند.