فرهاد مجیدی به «سندروم فکری» مبتلا شد
به نظر میرسد گل تساویبخش آلومینیوم اراک در آخرین دقایق بازی با استقلال، تنها یک بهانه برای ابراز انتقادات شدید از عملکرد فنی آبیها بود.
اگرچه استقلال هنوز هم با وجود آن تساوی در صدر جدول ردهبندی قرار دارد، اما خیلی از هواداران از کیفیت این تیم راضی نیستند. در بسیاری از موارد گلایهها از سطح فنی استقلال، پشت نتایج این تیم پنهان میماند، اما گل دیرهنگام میثم مجیدی ورق را برگرداند و این فرصت را به منتقدان فرهاد داد که از او و تیمش اشکالات جدی بگیرند. حقیقت آن است که استقلال خوب و تماشاگرپسند بازی نمیکند، به اندازه کافی موقعیت گل نمیسازد و حتی اگر کم گل میخورد، در عوض فرصتهای زیادی به رقبا میدهد که قابل قبول نیست. با این همه تا وقتی برنده باشی میتوانی در حاشیه امن بمانی، اما وقتی طعم ناکامی را چشیدی همه چیز عوض میشود.
این روزها که انتقادات از فرهاد مجیدی بالا گرفته، به نظر میرسد او به سندروم محمود فکری دچار شده است. فصل گذشته هم فکری حتی تا اواسط نیمفصل اول توانسته بود استقلال را در پلههای بالایی جدول نگه دارد، اما هر گاه کوچکترین لغزشی به وجود میآمد، آوار انتقادات هواداران بر سر این مربی خراب میشد. آنها از استقلال «فوتبال» نمیدیدند و راضی نبودند. الان هم به نظر میرسد شرایط به همان شکل در آمده و با وجود نتایج نسبتا خوبی که آبیها گرفتهاند، کیفیت تیم توجه مخاطبان را جلب نکرده است. مجیدی اگر قصد دارد به سرنوشت فکری دچار نشود، علاوه بر تلاش برای کسب نتایج مطلوب باید با تیمش فوتبال بهتری هم بازی کند. اگر این اتفاق رخ بدهد مردم از او حمایت خواهند کرد؛ شاید شبیه پشتیبانی پرسپولیسیها از برانکو بعد از نایبقهرمانی در لیگ پانزدهم. استقلال باید فوتبال بازی کند، در غیر این صورت حتی یک توقف ساده هم هواداران را به نقطه جوش خواهد رساند.