ردپـای یک دختر در قتـل دو جـوان موتور سـوار در شب به یاد ماندنی
اتهام دو فقره قتل عمدی به پسر جوان در دادسرای جنایی تهران در حالی تفهیم شد که او مدعی بود دوستانش در جریان تصادف به قتل رسیدهاند.
27 اسفند ماه سال گذشته تصادف مرگبار موتورسیکلت در اتوبان حکیم، ورودی رسالت رخ داد که در جریان این تصادف دو جوان 18 ساله به نامهای ابوالفضل و پرهام جان خود را از دست دادند. شدت برخورد به حدی زیاد بود که یکی از این جوان ها در دم جان باخت و دیگری بعد از دو روز بستری در آی سیو به کام مرگ فرو رفت. رسیدگی به پرونده تصادف در دادسرای ناحیه 6 در جریان بود که پدربزرگ جوانی که راکب موتورسیکلت بود به دادسرا مراجعه کرده و ادعا کرد: یکی از دوستان نوه من که شب حادثه همراه آنها بود گفته است که ماموران قلابی آنها را تعقیب کرده بودند و همین باعث شده بود آنها با سرعت بالا برانند و منجر به حادثه مرگبار شود.
در حالی که صحت ادعای او در دست بررسی بود، مجددا به دادسرا مراجعه کرد و گفت: ادعای خودم را پس می گیرم چون متوجه شدم شنیده های ما صحت نداشته است. حالا این را فهمیده ام که شب حادثه یک موتور دیگر همراه نوه من بود که دو سرنشین داشت و راکب آن موتور که دوست نوه من بود به موتور نوه من لگد زده و همین باعث تصادف شد. با اعلام این ادعا از سوی خانواده متوفی، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادسرای جنایی تهران ارجاع شد و سرنشینان موتور سیکلت احضار شدند. یکی از آنها که ترک نشسته بود در اظهارات خود گفته های پدربزرگ متوفی را تائید کرد و گفت: آن شب با سرعت زیاد در حال راندن بودیم که وقتی به نزدیکی ورودی تونل رسیدیم، ناگهان دوستم که راکب موتور بود به موتور پرهام و ابوالفضل لگد زد. همان موقع جک موتور باز شد و روی زمین کشیده شده و جرقه زد و بعد سبب شد پرهام و ابوالفضل زمین بخورند. در حالی که راکب موتور بعد از طرح شهادت شاهد بازداشت شد؛ این شاهد ماجرا، گفته های خود را در مواجهه حضوری نیز مطرح کرد و ادعا کرد شب حادثه مشروبات الکلی مصرف کرده بودند. بررسی ها حکایت از آن داشت که بعد از حادثه شاهد جوان به متهم پیام داده و گفته بود پلیس من را احضار کرده و متهم گفته بود بگو موتور ما از هم حدود ده پانزده متر فاصله داشت.اما بررسی دوربین های مدار بسته نشان می داد هنگام وقوع حادثه دو موتور فاصله خیلی کمی از هم داشتند. تناقض گویی های متهم ظن ماموران را به او بیشتر کرد تا اینکه در بررسی ها مشخص شد مدتی قبل یکی از متوفیان با دختری در ارتباط بوده که آن دختر قبلا با متهم دوست بوده است. بنابراین آن دختر به دادسرا احضار شد و گفت: من با مرحوم و متهم ارتباط داشتم و با هر دوی آنها در مقاطع زمانی مختلف دوست بودم. اما می دانم که آنها با هم ارتباط خوبی داشتند و کینه ای بین آنها نبود. بنا بر ادله موجود در پرونده، متهم بار دیگر به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و بازپرس وهابی در شعبه دوم به او اتهام دو فقره قتل را تفهیم کرد اما متهم نپذیرفت و این حادثه را تنها تصادفی می داند که در آن دخیل نبوده است.