یحیی فقط یک تیر در تفنگ دارد!
پرسپولیس اگر در دربی شکست بخورد کارش برای رویای ششمین قهرمانی متوالی لیگ تمام است .
برد برابر نفت مسجدسلیمان هم از اثرات ویرانگر شکست برابر صنعت نفت آبادان کم نکرد چرا که منصوریان نتوانست آن مربی باشد که به شکست ناپذیری استقلال پایان می دهد. حالا همه چیز به پرسپولیس بستگی دارد. آن ها با بردن استقلال روند داستان لیگ بیست و یکم را کاملا تغییر می دهند.
پرسپولیس اگر از این بازی بترسد پیش از مرگ خودکشی کرده است.
حقیقت این است که این مسابقه ، بازی یحیی است. گل محمدی در مجموع دربی های قبلی نتایج نسبتا خوبی گرفته اما نگاهی به عملکردش نشان می دهد که همیشه بازی ها را با یک نوع تردید بزرگ درونی آغاز کرده است. تردید میان منطق یا جسارت! او برابر استقلال کمتر پیش آمده که بازی ها را تغییر بزرگ در چیدمان یا عوض کردن برنامه تاکتیکی شروع کند و این باعث شده تا او در دربی ها بیشتر یک مربی واکنشی باشد. هروقت پرسپولیس عقب افتاده آن وقت تازه انگار تردید درونی یحیی نیز برطرف شده و به این نتیجه می رسد که باید برای کسب امتیاز در این بازی شجاع تر و بی پرواتر باشد. در این مواقع پرسپولیس خوب بازی کرده و اغلب نتیجه هم گرفته است. این دربی اما مسابقه ای است که گل محمدی باید آنرا با کنشی جسورانی آغاز و آنرا ادامه دهد. پرسپولیس الان نه یک هیچ که دو هیچ از استقلال عقب است و باید با این تفکر به زمین برود.
این بازی می تواند مهمترین بازی پرسپولیس در شش دوره اخیر لیگ برتر باشد و البته برای گل محمدی یک آزمون بزرگ که بتواند که از این مسابقه حیاتی سربلند بیرون بیاید. او و دستیارانش برای رسیدن به آن سطحی که می تواند پرسپولیس را تبدیل به برنده زمین کند قبل از هرچیز باید خودشان به آمادگی مطلوب ذهنی و روانی برسند. شاید بد نباشد نگاهی به دقایق ابتدایی بازی فینال جام جهانی 2014 برزیل بیاندازند. همان چند دقیقه ابتدایی که بازیکنان دو تیم وارد زمین می شوند، کنار هم می ایستند تا سرود ملی خوانده شود. درست تا قبل از آنکه داور سوت آغاز نیمهنهایی را بزند. دوربین نماهای نزدیک از ستاره های بزرگ حاضر در زمین می گیرد و کارگردان به طور متناوب بین صورت بازیکنان برزیل و آلمان کات می زند. چهره بازیکنان آلمان، حسی که در زیر پوستشان وجود دارد و انرژی که از چشمانشان به لنز پرتاب می شود نتیجه بازی را پیش از آغاز نشان می دهد. آلمان از نظر روحی برزیل را برده بود.
مثال دیگر نیمه دوم بازی رئال مادرید و پاری سن ژرمن در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپاست. رئال این بازی را تنها با قدرت روانی و فشار بی امان بر حریف برد. مادریدی ها بخصوص در نیمه دوم یک لشگر جنگی بودند که برای زیرو رو کردن به زمین آمده بودند. آن ها بی پروا و با تمام وجود حمله کردند و آنقدر انرژی این تیم برای بردن قوی و بالا بود که اتمسفر پیروزی را در سانتیاگوبرنابئو به وجود آورد. آنها طوری بازی می کردند که احساس می شد می توانند هر تیمی را ببرند. بازیکنان پرسپولیس باید به این سطح از توان روحی و ذهنی برای این بازی برسند. مثل اوما تورمن در بیل را بکش باید با دست آنقدر به در چوبی تابوت ضربه بزنند تا آنرا بشکنند و از زیرخاک بیرون بیاورند. این مهمترین بازی پرسپولیس است، آن ها باید ثابت کنند که شش سال اقتدار مطلقشان در فوتبال ایران به پایان نرسیده است. این یک بازی کاملا حیثیتی برای یحیی و ستاره های پرسپولیس است.
پرسپولیس برای دربی فراتر از هر برنامه تاکتیکی باید با چنین روحیه ای وارد زمین شود. آن ها باید با این تفکر وارد زمین شوند که این آخرین و مهمترین نود دقیقه تمام عمرشان است. گل محمدی برای این بازی باید همان کاری را بکند که یواخیم لو در نیمهنهایی 2014 و آنچلوتی در بازی برابر پاریس با تیمشان انجام دادند. پرسپولیس باید به قلعه نفوذ ناپذیر استقلال حمله کرده و آن را فرو بریزد و تاج قهرمانی را پس بگیرد. برد در این بازی نه تنها فاصله را شکننده و قابل دسترس می کند بلکه ابهت شکست ناپذیری استقلال را نیز می شکند و این می تواند در ادامه منجر به از دست دادن امتیاز شود.
گل محمدی در این بازی باید جنگجوها را به بازی بفرستد. مثل همان کاری که آنجلوتی در نیمه دوم انجام داد؛ منطقی ها و باتجربه ها از زمین بیرون رفتند و جنگجوها و جسورها به زمین آمدند و ورق را برگرداندند.
یکی از اقدامات مهم این بازی می تواند بازگشت وحید امیری به دفاع چپ باشد تا با حضور او و رضاییان در کناره ها میزان انرژی و فشار بر استقلال را از عقب زمین بالا ببرد. او می تواند برای این بازی تراکم را در خط میانی بالا ببرد تا با پیروزی در میانه زمین بتواند روی دروازه استقلال فشار بیاورد. کمال، سرلک، پهلوان، عالیشاه و ترابی می توانند پنج هافبکی باشند که مقابل هافبک های منظم اما کمتر خلاق استقلال نتیجه بازی را رقم بزنند.
بزرگترین قمار یحیی و همکارانش در این بازی دفاع میانی و دروازه است. احتمالا لک به دروازه برگردد و این می تواند برای این بازی منطقی به نظر برسد اما در دفاع وسط او کار سختی دارد. بازگشت سیدجلال در صورت آمادگی منطقی ترین گزینه است اما اینکه کنارش چه کسی بازی کند علامت سوال بزرگی است. هنانوف جسور، دونده و تکنیکی است اما از نظر قدرت بدنی و پیروزی در نبردهای هوایی ضعف های عمده دارد. شاید در صورت حضورش در زمین او باید بازیکن نزدیک به حسین زاده باشد.