قلعهنویی باز هم میخواهد بجنگد؟
سرمربی گلگهر در آماری تازه بعنوان پرامتیازترین سرمربی دهه ۹۰ انتخاب شده است.
راوی این جمله: «اگر استقلال که سیزدهم باشد و پولی نداشته باشد را قهرمان کنید هنر است» همانی است که چندی قبل و بعد از باخت تیمش مقابل استقلال در ورزشگاه آزادی آن هم با یک پنالتی بحثبرانگیز، از ایستادن خود و از خالی نکردن میدان گفته بود. این همان خصلتی است که در فوتبال ایران به ندرت دیده میشود و امیر قلعهنویی سردمدار آن است. مردی که میانهای با قهر، با جا زدن و خستگی ندارد. آن هم درست در زمانهای که هواداران تیمهای مدعی فوتبال ایران در یکی دو سال اخیر به وضوح شاهد قهر و استعفاها و میدان خالی کردنهای سرمربیان خود بودهاند.
بین آن اشارهی قلعه نویی به قهرمان کردن تیم سیزدهم و آن اعلامش بر خالی نکردن میدان پس از بازی با استقلال، یک ارتباط مستقیم وجود دارد. مردی که میخواهد جنم و استعداد و تواناییاش را برای مربیگری در هر شرایطی را به جامعه هواداری فوتبال ایران یادآوری کند. اینکه فقط مرد روزهای ایدهآل نیست و قبلا هنرش را در احیای یک تیم سیزدهمی و قهرمان کردن آن نشان داده است. به عبارتی اگرچه میانگین امتیازگیری قلعهنویی در لیگ کمتر از برخی از رقبای جوانتر است اما آیا همین که او بیش از همه در این فوتبال مربیگری کرده و با چند تیم مختلف در کورس قهرمانی جنگیده خود یک امتیاز ویژه برای او نیست؟ امتیازی که باعث میشود او بیش از هر مربی دیگری در لیگ برتر برای استقلال، سپاهان و تراکتورسازی امتیاز بیاورد؟ آیا رقبای دیگر، تحمل، جسارت و سرسختی و ایستادگی قلعهنویی را دارند که همچون او در مربیگری آن هم در فوتبال ایران تداوم داشته باشند؟ برای همین هم وقتی که همه انتظار داشتند او خسته از آنچه در داخل و خارج از میدان بر سر گلگهر آمده استعفا دهد، او از ایستادنش گفت. مردی که اهل استعفاهای نمایشی و پشت چشم نازک کردنهای رایج نیست و انگار این موضوع چندان هم به نفع او نشده است.
شاید ژنرال آبیها، با یادآوری شرایط استقلال در لیگ هفتم و سپس قهرمان کردن این تیم در لیگ هشتم آن هم در رقابت با پرسپولیس پر ستاره، خواسته تا به جامعه هواداری استقلال که در سالهای اخیر چندان با او در شأن مردی که سه بار آنها را قهرمان لیگ کرده رفتار نکردهاند، گلایه کند که او برخلاف تصویر غالبی که از او ارائه شده به وقتش مصلحت اندیش نبوده و از جنگیدن در شرایط دشوار ابایی نداشته است. مردی که میانهای با استعفاهای نمایشی نداشته و ندارد در اوج اختلاف با مدیرعامل وقت استقلال، این تیم را قهرمان لیگ کرد شاید این روزها خواسته است تا سرسختی خود و نازک نارنجی نبودنش را به فوتبال ایران یادآوری کند. مردی که وقتی از تیم ملی کنار گذاشته شد با مس کرمان به مربیگری برگشت و همچون بسیاری از مدعیان منتظر پیشنهاد تیم های بزرگ نماند و حالا هم همان رویه را در بینش حرفهای خود حفظ کرده است. برای همین با هر شرایطی، هر مدیریتی و هر فدراسیون و وزارت ورزشی، امیر قلعهنویی در این فوتبال مربیگری کرده و برخلاف اغلب چهرههای نامدار مربیگری ایران، منتظر شرایط رویایی و ایدهآل نمانده است. هر چند او طبق عادت همیشگی و انتظاری هم که از او میرود، تیمهایش را برای قهرمانی در لیگ میبندد اما نام و اعتبار اوست که باعث میشود به تیمهایی چون ذوبآهن و گلگهر به چشم مدعی نگاه شود وگرنه بدون قلعهنویی کسب سهمیه هم برای این تیمها موفقیت بزرگی محسوب میشد.
امیر قلعهنویی اگرچه ده سال است که دستش از قهرمانی در لیگ برتر کوتاه مانده اما سرسختانه در رقابت با مربیان جوانتر، هنوز کاریزما و پرستیژ خود را حفظ کرده است. کمتر پیش آمده که او به اشتباه خود اقرار کند اما نشان داده که اهل درس گرفتن از اشتباهاتش است. او میتوانست تبدیل به یک مربی سنتی شبیه برخی از چهرههای شاخص مربیگری در فوتبال ایران شود اما همراه با سرسختی و تداوم، مقاومتی در برابر به روز بودن نداشته است و این ویژگی را در انتخاب دستیارهایش در چند سال اخیر نشان داده است.
قلعهنویی پس از ناکامی دو سال آخرش با استقلال، هم در انتخاب دستیار و هم در مدیریت رختکن تغییر رویه داد اما کوهی از بدشانسی را از آن زمان با خود حمل کرده است. از ماجرای محرومیت بازیکنان تراکتورسازی درست در اوج کورش رقابت با پرسپولیس و ماجراهای سپاهان و این آخری کسر هفت امتیاز از گلگهر. با این حال هنوز هم او در رقابت با جوانترها، دیسپلین و عیار مربیگری خود را به رخ میکشد و بیش از هر چیز ایستادگی، سرسختی و تداومش را. که این آخری کار هر کسی نیست و یکی میخواهد که بالا و پایین فوتبال ایران را خوب دیده باشد. یکی همچون امیر قلعهنویی که هنوز مثل روزهای اول مربیگری استقلال برای جنگیدن انگیزه دارد.