قتلهای ناموسی و پیشنهاداتی برای کاهش آن
پژوهشگران جامعهشناسی با مطالعه پدیده قتلهای ناموسی در استان خوزستان و بررسی قاتلین و شیوخ قبایل، دلایل جامعهشناختی این پدیده را مورد بررسی قرار دادند و بر اساس یافتهها پیشنهاداتی را برای کاهش این نوع قتلها ارائه کردند
قتل ناموسی که به قتل شرف نیز معروف است، در مواردی نظیر برقراری روابط عاشقانه غیر متعارف، خیانت به همسر، زنا، فرار از خانه و ... که رفتارهای ضد ناموسی، بیعفتی، بدنامی و فضاحت تلقی میشوند، رخ میدهد. گاهی اوقات انتشار یک شایعه بیاساس، در سطح عموم که باعث بدنامی خانواده میشود نیز باعث بروز قتل ناموسی میشود و یکی از افراد مؤنث خانواده توسط نزدیکانش مانند پدر، برادر، شوهر و سایر نزدیکان به قتل میرسد.
در خشونت ناشی از تجاوز به ناموس و مجازات آن، عمدتاً با زنان و دختران برخورد میشود. حتی اگر تجاوز به عنف صورت گرفته باشد و زن و دختر، تنها قربانی باشند؛ باز هم آنان مجازات میشوند. زیرا فرهنگ مردسالاری آمیخته با رسم و رسوم و رفتار نابهنجار، همیشه مسئولیت اصلی تجاوز و از بین رفتن ناموس را بر عهده زنان و دختران میگذارد.
در این نوع قتل، از آنجا که شاکی وجود ندارد و به سهولت رضایت کسب میشود، این قاتلین میدانند مشکلی از نظر مجازات نخواهند داشت.
در مورد گستردگی این پدیده، فعالان حقوق زنان و حقوق بشر و همچنین مسئولان قضایی و انتظامی کشور نیز اتفاق نظر دارند و آسیببودن آن نیز در مجامع و همایشهای علمی به اثبات رسیده است.
شایعترین قتلها در ایران به مسئله جنسی و ناموسی مربوط میشود و ۲۰ درصد کل قتلها و ۵۰ درصد قتلهای خانوادگی را شامل میشود. همچنین در ایران، قتلهای ناموسی، بیشترین نسبت قتل را در زنان به خود اختصاص داده است.
در کل کشور آمار دقیقی از میزان وقوع قتلهای ناموسی در دست نیست، چرا که بسیاری از این قتلها گزارش نمیشوند و یا به عنوان مفقودی، خودکشی و فوتهای مشکوک اعلام میشوند. ولی بر اساس گزارشهای منتشر شده طی سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ بیش از هشت هزار مورد قتل در ایران به وقوع پیوسته که تعداد زیادی از آنها مربوط به قتلهای ناموسی میشوند.
این نوع قتلها در برخی استانها و مناطق کشور مانند استانهای سیستان و بلوچستان، خوزستان، کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، آذربایجان غربی و هرمزگان که فرهنگ عشیرهای و سنتهای خاص قومی و قبیلهای دارند، بیشتر از سایر مناطق کشور دیده میشود.
در استان خوزستان به دلیل حاکم بودن دیدگاههای سنتی در خصوص زنان، در موارد ارتباط با جنس مخالف، فساد اخلاقی یا هرگونه تخلفی که صورت میپذیرد، همیشه به زن به عنوان مجرم اصلی نگاه میشود.
این مسأله سبب میشود در مواردی که زن یا دختری متهم به ارتباط با جنس مخالف میشود، فشارها و طعنههای افراد قبیله و دیگران عرصه را بر مردان خانواده و نزدیکان زنان و دختران مورد اتهام قرار گرفته، تنگ کرده و در این هنگام است که تحت این فشارها حتی در برخی از موارد بر خلاف میل باطنی، اعضای خانواده صرفاً برای خلاصی یافتن از گوشه کنایهها و انگشتنما شدن و تمسخر دیگران، خواه به یقین رسیده باشند و خواه براساس شک و شبهه و شایعه، تصمیم میگیرند که ننگ را پاک کنند و تنها راه پاک کردن لکه ننگ را این میدانند که زن توسط یکی از اعضای خانواده خود (پدر، برادر، شوهر و حتی پسرعموها و ...) به مجازات عمل خود برسد.
این در حالی است که اگر پدر قاتل باشد، هرگز اعدام نخواهد شد و تنها به مجازات حبس محکوم میشود و اگر قاتل از بستگان مقتوله باشد از آنجایی که در بیشتر مواقع، ولی دم رضایت خود را اعلام میدارد، قاتل اعدام نشده و دیه هم بخشیده میشود. در موارد معدودی هم که قاتل بدون کسب رضایت قبلی اولیاء دم مرتکب قتل شده باشد، با وساطت بزرگان و شیوخ طایفه و عشیره و با پافشاری آنها، خانواده مجبور میشود در قبال دریافت فصل، از حق قصاص خود گذشت کند و در این مواقع نیز تمامی اعضای عشیره، جمع شده تا با پرداخت سهم خود مبلغ فصل را تأمین کنند.
به این ترتیب در هر صورت قاتل، آزاد شده در حالی که از عمل ناهنجار خود، هیچ تنبیه سختی را متوجه نشده و از طرفی چون عملی که انجام داده است، جهت حفاظت و اعاده حیثیت و اعتبار قبیله و عشیره بوده، به عنوان فردی غیور و غیرتمند شناخته شده و جایگاه و منزلت اجتماعی بالاتری نزد اعضاء قبیله نیز کسب میکند.
بررسی آمارهای ارائه شده از وقوع قتلهای استان خوزستان توسط نیروی انتظامی استان، نشان میدهد که در سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۳، حدود ۲۵ درصد از قتلها در استان خوزستان با انگیزه ناموسی رخ داده است. البته به نظر میرسد که آمار ذکر شده برای قتلهای ناموسی با واقعیت مطابقت نداشته باشد و به دلایل مختلف آمار آن بیشتر باشد.
با توجه به موارد عنوان شده، پژوهشگران جامعهشناسی با انجام یک مطالعه به بررسی پدیده قتلهای ناموسی در استان خوزستان پرداختند.
این محققان از طریق پرسشنامه، نگرش مرتکبین قتلهای ناموسی و همچنین بزرگان طوایف و قبایل (که در تصمیمات طایفه و قوم خود تعیینکننده هستند) را در مورد قتلهای ناموسی و جرائم ناموسی مورد بررسی قرار دادند.
در این مطالعه کلیه افرادی که در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴ به جرم قتل ناموسی یا معاونت در آن، در نیروی انتظامی یا دادگستری استان خوزستان دارای پرونده کیفری بودند (۱۴۰ نفر) و همچنین شیوخ قبایلی که قاتلین از آن طوایف بودند (۱۴۰ نفر)، بررسی شدند.
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که بیشتر قاتلین در سن ۲۹ تا ۳۸ سال و کمترین آنها در سن ۵۹ تا ۶۸ سال (با میانگین ۳۴.۱ سال) قرار دارند. در حالی که بیشتر شیوخ در سن ۴۹ تا ۵۸ سال و کمترین تعدادشان در سن ۲۹ تا ۳۸ سال (با میانگین ۷۰.۱ سال) قرار دارند.
بر اساس بررسیهای این تحقیق؛ مدرک تحصیلی دیپلم کمترین و میزان تحصیلات بیسواد بیشترین سطح تحصیلات در بین قاتلین بود. در شیوخ قبایل نیز مدرک تحصیلی ابتدایی بیشترین و تحصیلات بالاتر از لیسانس، کمترین میزان را داشت.
همچنین از نظر شغل؛ شغلهای آزاد، راننده و فنی، دارای بیشترین فراوانی و مهندس و دبیر دارای کمترین فراوانی در میان قاتلین بود. این آمار برای شیوخ قبابل نیز به ترتیب کارمند، بازنشسته و سرباز، بیکار و کارگر بود. بیشتر قاتلین درآمدی بین یک میلیون تا ۲.۸ میلیون تومان داشتند و درآمد بیشتر شیوخ ۳.۹ میلیون بود. همچنین در این مطالعه محل سکونت بیشتر قاتلین و شیوخ، شهر بود.
بررسیهای این تحقیق حاکی از آن است که در بین قاتلین، پنج متغیر «میزان وابستگی به قبیله»، «پایگاه اجتماعی»، «خرده فرهنگ خشونت»، «نگرش نسبت به زن» و «حمایت شیوخ از قاتلین»، با نگرش آنها نسبت به قتلهای ناموسی در استان خوزستان مرتبط است.
همچنین؛ در میان شیوخ قبایل نیز متغیرهای «میزان تحصیلات»، «پایگاه اجتماعی»، «نگرش به زن» و «حمایت از قاتلین» با نگرش آنها نسبت به قتلهای ناموسی در استان خوزستان ارتباط دارد.
به گفته پژوهشگران این مطالعه؛ بررسیها حاکی از آن است که اکثر قاتلین و حتی بزرگان قبایل، از سطح سواد پایینی برخوردار هستند؛ ولی تا حدودی از چگونگی برخورد قانون با خود و تخفیفات قانونی آشنایی داشتند و انتظار داشتند که مراجع قضایی آنها را مورد عفو و بخشش قرار داده و یا اینکه کمترین مجازات شامل آنها شود.
این محققان میگویند که دو دسته عامل «ضعفها و خلاءهای قانونی» و «هنجارها و ارزشهای زنستیز در جامعه» در قتلهای ناموسی بیشترین تاثیر را دارند.
پژوهشگران این مطالعه با توجه به یافتههای تحقیق پیشنهاداتی را برای کاهش این نوع قتلها ارائه کردند:
- فراهم کردن تمهیدات قانونی برای مبارزه با سلاح گرم از طریق رسانهها و تریبونهای مختلف و تلاش برای اصلاح خرده فرهنگ خشونت و کاهش قبیلهگرایی و تقویت نهادهای رسمی؛
- تقویت عملکرد پلیس و اجرای صحیح قوانین برای ایجاد این اطمینان که قانون و مجریان کارایی لازم را دارند و نیازی به حل مسائل و مشکلات از راههای عرفی و غیرقانونی نیست؛
- رفع کمبودهای مادی و معنوی، ایجاد زمینه شغل و تحصیلات کافی و درآمد برای افراد تا وابستگی افراد به قوم، سنتها و شیوخ کمتر شود؛
- آموزش رسمی و غیر رسمی به قبایل، به ویژه شیوخ و بزرگان آن، برای اصلاح نگرش منفی به زنان و همچنین رشد علمی و حضور مؤثر زنان در صحنههای اجتماعی؛
- برگزاری جلسات و آموزش قوانین، نظریات علمی و دیدگاه قرآن در مورد قتل زنان برای افراد رده بالای قبیله، تا افراد به این نتیجه برسند که حمایت از اقدامات قاتل، غیر منطقی و مغایر با اصول انسانی و اسلامی است.
در انجام این تحقیق غلامحسین کرمی، امیر ملکی و محمدجواد زاهدی مازندرانی؛ پژوهشگران جامعهشناسی دانشگاه پیام نور تهران مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه، بهار سال ۱۳۹۸ به صورت مقاله علمی با عنوان «تبیین جامعهشناختی پدیده قتلهای ناموسی (به خاطر شرف) در استان خوزستان در طی سالهای ۱۳۹۰ الی ۱۳۹۴» در فصلنامه توسعه اجتماعی زیر نظر دانشگاه شهید چمران اهواز منتشر شده است.