//
کد خبر: 350634

احیای آرامش و امید در اردوگاه پرسپولیس

لیگ برتر در حالی پس از یک وقفه یک ماهه آغاز می‌شد که از اردوی پرسپولیس اخبار امیدوار کننده‌ای به گوش نمی‌رسید.

تزلزل خط دفاعی در بازی‌های دوستانه ادامه داشت و تنبیه بازیکنان به روال عادی تبدیل شده بود. علاوه بر این ها، محرومیت گل محمدی و ترابی و مصدومیت وحید امیری بر شدت نگرانی‌ها اضافه می‌کرد. در چنین شرایطی مدافعان عنوان قهرمانی به مصاف تیم با انگیزه پیکان آمدند. سرخ‌ها به سیاق معمول لیگ بیست و یکم، بازی را طوفانی آغاز کردند. البته که تقریبا همه علاقه مندان به فوتبال تقریبا مطمئن بودند که این تب تند به سرعت فرو خواهد نشست. نه از تداوم این تهاجم‌ها خبری خواهد بود و نه کنترل بازی در اختیار مردان یحیی باقی خواهد ماند. شاید به همین خاطر حسینی و بازیکنان جوانش بازی را با احتیاط آغاز کرده و تلاش کردند ضمن مقابله با حملات پر تعداد دقایق نخست، منتظر اشتباهات محتوم رقیب فدرتمند باقی مانده، انرژی خود را برای نیمه دوم و زمان از دست رفتگی تمرکز سرخ‌ها ذخیره کنند و به مانند آلومینیوم ضربه نهایی را به پرسپولیس عجول، بی تمرکز و پر اشتباه وارد کنند.

در بازی‌های گذشته به بار ننشستن موقعیت‌های گل یا برخی اشتباهات فردی برای استیلای استرس و فروپاشی نهایی اردوگاه سرخ کافی بود. جالب آن که اینبار نیز به سیاق گذشته در حوالی دقیقه سی ام بازی یک اشتباه بچه گانه و روحیه سوز از راه رسید. امید عالیشاه – که تا آن لحظه از کارآمدترین بازیکنان تیم به شمار می‌رفت- با تکلی بی دلیل از زمین اخراج شد و پرسپولیس را در حساس ترین مقطع فصل ده نفره کرد. تقریبا همه ی مخاطبان فوتبال ایرانی اطمینان داشتند که سناریوی همیشگی هفته‌های اخیر در حال تکمیل است. یک روز لک، یک روز صفروف یا هنانوف و یک روز فرجی ، نعمتی یا گوهری و حالا عالیشاه صحنه گردان نمایش فروپاشی سرخ‌ها خواهند بود. غیبت ترابی و امیری بر تقویت انگاره مذکور و وخامت اوضاع اضافه می‌کرد. یحیی با نگرانی و از پشت شیشه‌های وی‌ای پی سرنوشت تکرار شونده ی تیمش را مشاهده می‌کرد.

با این حال آنچه در عمل رخ داد، با تئوری‌های پیش گفته تفاوتی بسیار داشت. در میان تعجب نه از اشتباه فردی مدافعان خبری بود و نه عجله و استرسی در کنش‌های شاگردان یحیی دیده می‌شد. حتی اخراج عالیشاه نیز آرامش را از سرخ پوشان نگرفت. انگار بازگشت مدافع کهنه کار سبب مسئولیت پذیری بیشتر سایر عناصر دفاعی شده بود. از طرف دیگر به نظر می‌رسید محرومیت گل محمدی از حضور در کنار زمین، موهبتی غیر منتظره برای شاگردانش بوده است. حضور پریشان و عصبانی یحیی و پرخاشگری‌ها و بی طاقتی‌های عجیب این مربی غالبا آرام، به تصویر تکراری بازی‌های اخیر پرسپولیس تبدیل شده بود. تصویری که بی گمان بر استرس بازیکنان می‌افزود و آن‌ها را در برآورده کردن خواسته‌های آقای مربی، عجول و بی دقت می‌کرد. در جدال با پیکان اما گل محمدی مجبور به تماشای آرام بازی از پشت شیشه‌ها بود. او در این آرامش ناگزیر، به وضوح عملکردی متفاوت از شاگردانش مشاهده می‌کرد. مردانی را می‌دید که علی رغم بازی با یک یار کمتر نه دچار لغزش شده‌اند و نه سهل انگار و بی تمرکز به نظر می‌رسند. نکته امیدوار کننده مصاف با پیکان، نه سه امتیاز بازی که بازگشت آرامش و امید به اردوگاه سرخ بود. یحیی حق دارد که به پنج بازی آینده امیدوار باشد؛ اگر با حاشیه‌های خود ساخته تیم دوباره متحد شده اش را دچار بحران‌های بی حاصل نکند. گل محمدی به دفعات ثابت کرده که از قابلیت‌های فنی قابل توجهی برخوردار است. او و کادر فنی اش هر آنچه آموخته‌اند را باید صرف حفظ این تمرکز و آرامش دیر به دست آمده کرده و ارتش دوباره متحد شده ی سرخ را از گزند حاشیه‌های بی دلیل حفظ نمایند. پرسپولیس هنوز به آن اندازه مهره‌های کارآمد دارد که با تمرکز و طمأنینه جنگ قهرمانی را تا ثانیه‌های آخر لیگ ادامه دهد. درست است که سرنوشت لیگ در اختیار رقیب سخت کوشِ سنتی است؛ اما بدون تردید تکرار نمایش هایی از این دست، نه تنها جامعه هواداری را در کنار پرسپولیس متحد خواهد کرد؛ بلکه زمینه ی رضایت حداکثری آن‌ها را از یحیی و شاگردانش را فراهم خواهد آورد؛ حتی اگر نمایش با ثبات رقیب، تصاحب جام ششم را به یک رویایی دور دست تبدیل کرده باشد.