دستگیری مرد متجاوز 2 سال بعد از فرار
مرد اعدامیکه با بخشش از سوی شاکی از مرگ گریخته بود، دو سال پس از فرار از زندان دستگیر شد.
این پرونده پیچیده از اوایل فروردین سال90 به جریان افتاد. در آن زمان دختری جوان به اداره پلیس رفت و به شکایت از مرد شیطان صفتی پرداخت که در محلهشان زندگی میکرد. او میگفت که این مرد با تهدید چاقو وی را ربوده و به زیرزمین خانهای انتقال داده و به وی تعرض کرده است. متهم حتی دختر جوان را تهدید کرده بود که در صورت شکایت، او را به قتل خواهد رساند. با این شکایت، متهم تحت تعقیب قرار گرفت اما از خانهاش متواری شده و ردی از او وجود نداشت. تحقیقات برای دستگیری او ادامه داشت تا اینکه دو هفته بعد پلیس در جریان یک درگیری خیابانی، مردی را با شلیک گلوله زخمی و دستگیر کرد. پس از بازداشت این مرد معلوم شد که وی همان متهم آزارگری است که به اتهام ربودن دختر جوان تحت تعقیب قرار دارد. مرد شیطانصفت در شعبه 77 دادگاه کیفری محاکمه شد و قضات دادگاه با توجه به شواهد پرونده او را گناهکار شناختند و به اعدام محکوم کردند. اگرچه مرد متجاوز به رأی صادرشده اعتراض کرد و پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد اما قضات دیوان رأی را قطعی کردند و پرونده برای انجام مقدمات اجرای حکم به شعبه اول اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. مرد محکوم به اعدام فاصله زیادی تا چوبه دار نداشت و در شرایطی که شمارش معکوس برای اجرای حکم مرگ او آغاز شده بود، به تکاپو افتاد تا جانش را نجات دهد. وی در زندان شروع کرد به نوشتن توبهنامه و آن را به کمیسیون عفو و بخشودگی فرستاد اما توبهنامهاش پذیرفته نشد. با این حال ناامید نشد و برای دومین بار هم توبهنامه نوشت که برای بار دوم هم رد شد. اواخر سال 98 بود که همه چیز برای اجرای حکم مرگ او مهیا بود، اما در آن زمان شاکی پرونده راهی دادسرا شد و این مرد را بخشید. با گذشت دختر جوان سرنوشت مرد اعدامی دستخوش تغییراتی شد و او را که تا یکقدمی چوبه دار قرار گرفته بود، از مرگ نجات داد و به زندگی بازگرداند. گذشت شاکی موجب شد تا درخواست عفو مرد جوان پذیرفته و او به حبس ابد محکوم شود. مرد اما همچنان برای رهایی از زندان نیز تلاش میکرد و مدام عفونامه مینوشت و درخواست کمشدن مجازاتش را میکرد تا اینکه دچار بیماری شد و در زندان تحت درمان قرار گرفت. او این بار از شرایط بیماریاش نوشت تا اینکه تلاشهایش نتیجه داد و حکم حبس ابد او شکسته و به 30 سال حبس تبدیل شد. او در زندان دوران محکومیتش را میگذراند تا اینکه اوایل فروردین سال 99 درخواست یک ماه مرخصی کرد. با درخواستش موافقت و مرد زندانی با سپردن وثیقه برای یک ماه از زندان آزاد شد اما پس از آن ناپدید شده و فرار کرد. او مدام مخفیگاهش را تغییر میداد و پلیس در همه این مدت در تعقیب او بود تا اینکه چند روز قبل با گذشت دو سال، مخفیگاه وی در یکی از محلههای تهران شناسایی و متهم فراری دستگیر شد. با پایان یافتن فرار دو ساله متهم، وی تحویل زندان شد تا مابقی محکومیت 30 ساله خود را بگذراند.