مهاجرت؛ رویای بی پایان جوانان
خیلی از جوانان ایران هم اکنون در رویایی مهاجرت به خارج از کشور بسر می برند.
مهاجرت؛ رویایی که خیلی از مردم به ویژه جوانان در سر دارند. برخی از مردم؛ به ویژه جوانان به درجهای از تنهایی و استیصال رسیدهاند که به طور واقعی و عملی؛ مرگ را بر ایستایی و بیهوده و بی کار بودن، ترجیح میدهند و یا این که برای مُردن؛ یک جای گزین به اسم "مهاجرت" پیدا میکنند.
اما این مهاجرت؛ هزینه بردار است. بیتجربگی، نداشتن مهارت، سواد و تحصیلات پایین و یا عدم تناسب و انطباق مدرک تحصیلی با میزان تخصص و مهارت به دست آمده در یک رشته تحصیلی خاص، هزینههای مهاجرت را بسیار بالا و گاه، منتفی می سازد.
مهاجرتهای داخلی؛ معمولا از شهر های کوچک به شهرهای نسبتا بزرگ و از شهرهای بزرگ به کلان شهرها و مراکز استان هاست.
تهران؛ به عنوان یک ابر شهر که از نظر گنجایش جمعیت مهاجر به حد انفجار رسیده، دچار حاشیه نشینی های دردآور و ساخت و ساز شهرک های اقماری با معضلات و کمبودهای بی شمار شده است، اما بازهم هر ماه، شاهد مهاجرت های بی رویه از مراکز استان هاست.
به راستی آیا فقط بیکاری دلیل عمدهی این مهاجرت هاست و یا دلایل دیگری از نظر جامعه شناختی وجود دارد.
احساس تحقیر در برابر ابرشهری که تقریبا همهی شهرهای کشور برای آن، کار میکنند، امکانات بسیار بهتر و بالاتر از مراکز استانها، تجمع و تمرکز مراکز علمی و تخصصی، تجمع مراکز خدماتی، بهداشتی و درمانی و تولیدی و صنعتی، تمرکز وزارت خانهها و دوایر دولتی و سیاسی، همه از جمله پارامترهای جذاب برای مهاجرپذیری تهران است.