//
کد خبر: 359843

اظهارات دختر متهم به رابطه نامشروع با مرد متاهل

این دختر می‌گوید ابتدا خبر نداشته مرد مورد علاقه‌اش متاهل است و بعد از اطلاع از این موضوع نیز نتوانسته از آن مرد جدا شود.

منیژه به اتهام رابطه نامشروع به دادگاه منتقل شده است. زنی از او شکایت کرده و حالا منیژه باید پاسخگوی رابطه‌اش با مردی متاهل باشد. او در گفت‌و‌گویی از زندگی و اتهامش می‌گوید.

*چند سال داری؟

دو ماه دیگر وارد ۲۶ سالگی می‌شوم.

*اتهامت رابطه با مردی متاهل است، قبول داری؟

من با او رابطه دوستانه داشتم. رابطه خاصی نبود. ضمن اینکه نمی‌دانستم متاهل است.

*اما شاکی مدعی است با تو تماس گرفته و گفته مردی که با او رابطه داری همسر دارد.

اوایل نمی‌دانستم، بعد که همسرش زنگ زد و به من گفت ساسان زن دارد دیگر من به او دلبسته شده بودم.

*چرا به این رابطه پایان ندادی؟

من و ساسان همدیگر را می‌خواستیم. کارهایی که زنش می‌کند هم فایده‌ای ندارد.

*اگر ساسان تو را می‌خواست می‌توانست از همسرش جدا شود و بعد با تو ازدواج کند اما این کار را نکرده است.

چون بچه دارد.

*پس مطمئن هستی که ساسان از همسرش جدا نمی‌شود.

من به زن ساسان کاری ندارم.

*چرا با چنین مرد مساله‌داری وارد رابطه شدی؟ می‌توانستی با پسری که در زندگی‌اش مشکلی ندارد آشنا شوی و ازدواج کنی.

من اول نمی‌دانستم ساسان زن دارد. ضمن اینکه من آدم تنهایی هستم، به ساسان دلبسته شده‌ام.

*از کجا معلوم کاری که ساسان با همسرش کرد با تو نکند؟

نه. ساسان این کار را نمی‌کند. من به او اعتماد دارم.

*خانواده‌ات در جریان هستند؟

خانواده‌ای ندارم. مادرم وقتی من بچه بودم فوت کرد. پدرم زن گرفت، بچه‌دار شد و با زن و بچه‌اش زندگی می‌کند. من هم با مادربزرگم زندگی می‌کردم که حالا مادربزرگم هم فوت کرده است و فقط من مانده‌ام. پدرم اصلاً نمی‌داند من کجا هستم.

*در این مدت پدرت اصلاً سراغت را گرفته است؟

نه. سراغی از من نگرفت، اصلاً برایش مهم نیست. خبر هم ندارد من کجا هستم.

*با ساسان چطور آشنا شدی؟

او فروشنده یک بوتیک است، برای خرید لباس رفتم و این‌طوری بود که با هم دوست شدیم.

*هزینه زندگی‌ات را چه کسی می‌دهد؟

مادربزرگم خانه‌اش را به نام من کرد. کمی هم پس‌انداز داشت که به من داد. بعد از مراسم کفن و دفنش مابقی پول به من رسید. پول را در بانک گذاشته‌ام سودش را می‌گیرم. خودم هم در یک شرکت منشی هستم.

*چقدر درس خوانده‌ای؟

دیپلم دارم.

*نمی‌خواهی زندگی‌ات را تغییر بدهی؟

ساسان قول داده از همسرش جدا شود و با من ازدواج کند. او می‌خواهد برای خودش کار مستقلی راه بیندازد که من با پس‌اندازم می‌توانم برایش سرمایه‌گذاری کنم. همین تغییر بزرگی در زندگی من است.

*اگر ساسان پول را از تو بگیرد و برود چه؟

من به ساسان اعتماد دارم. این کار را نمی‌کند.