//
کد خبر: 359994

سخت‌ترین تصمیم اسکوچیچ قبل از جام جهانی

صحبت‌های مهدی طارمی در خصوص تیم ملی و دراگان اسکوچیچ این مربی را در یک دوراهی سخت قرار داده است.

از همان لحظه‌ای که اعلام شد عادل فردوسی‌پور با مهدی طارمی مصاحبه کرده و قرار است این گفت‌وگو در فضای مجازی پخش شود، قشنگ معلوم بود که برخی جملات او می‌تواند تا مدت‌ها تبدیل به سوژه خبری و ایجاد جار و جنجال شود. هر چقدر فوتبال بازی کردن مهدی برای رقبا خطرناک است، حرف زدن او برای خودش ضرر دارد! در این مورد هم پیش‌بینی‌ها درست از آب در آمد و برخی مطالب مطرح‌شده از سوی طارمی، در مرکز توجهات، نقدها و نظرات مختلف قرار گرفت. این بازیکن که از مدتی پیش در مقام سردستگی برخی ملی‌پوشان دیگر علیه دراگان اسکوچیچ جبهه گرفته بود، در گفت‌وگو با عادل هم صلاحیت او را زیر سؤال برد. طارمی از خط خوردن و سپس بازگشت ملی‌پوشان استقلال به اردوی تیم ملی انتقاد کرد و بعد از آن مدعی شد در یک سال گذشته شمار زیادی از بازیکنان فرصت پوشیدن پیراهن تیم ملی را به‌دست آورده‌اند که این موضوع چندان خوب نیست. این جملات بازتاب‌های وسیعی در فضای فوتبال ایران داشت که عمدتا هم منفی بود.

شما در چه جایگاهی هستی؟

شاید برخی اظهارات طارمی درست باشد و برخی دیگر نه؛ اما اینجا مهم‌تر از محتوای حرف، نقد گوینده آنهاست. اساسا هیچ بازیکنی در فوتبال حرفه‌ای جهان نباید به‌خودش حق بدهد که اینطور صریح و علنی علیه کادرفنی موضع بگیرد. اگر این موضوع تبدیل به یک رویه شود، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. واقعا نادر و کمیاب است که حتی بزرگ‌ترین بازیکنان شاغل در فوتبال دنیا هم علیه مربیان خود چنین مواضعی گرفته باشند. شما این رفتار را از مسی و رونالدو هم نمی‌بینید. مگر پاری‌سن‌ژرمن پرستاره کم ناکامی داشته؟ آیا هرگز دیده‌اید که کیلیان امباپه به‌عنوان بهترین بازیکن این تیم به انتقاد از سرمربی خود پرداخته باشد؟ حتی اگر تلاش‌های طارمی برای عزل اسکوچیچ نتیجه می‌داد هم داستان تمام نمی‎شد، چون در این صورت مربی بعدی هم برای انتخاب و بقا باید به تأیید ایشان می‌رسید. آیا این درست است؟

دوراهی سخت اسکوچیچ

کاری که مهدی طارمی به شکل شدیدتر و علیرضا جهانبخش و احسان حاج‌صفی به‌طور خفیف‌تر انجام دادند، حالا دراگان اسکوچیچ را سر یک دوراهی بزرگ قرار داده است؛ اینکه این بازیکنان را دعوت نکند و بنیه تیم ملی در جام‌جهانی را به شکل محسوسی کاهش بدهد یا اینکه خودش را به ندیدن و نشنیدن بزند که در این صورت هم اقتدارش بیش از پیش زیر سؤال خواهد رفت. همه اینها می‌توانست وجود نداشته باشد، اگر طارمی آن حرف‌های نالازم را نمی‌زد.