همدستی زن و شوهر سرایدار برای سرقت خونین از خانه اعیانی
نجات معجزهآسای زن جوان از دست دزدان بیرحم
«نقشه کشیده بودم که پس از دستبرد به خانه آقای مهندس، همسرش را به قتل برسانم اما در آخرین لحظات التماسهای همسرم باعث شد تا نقشه را تغییر بدهم»؛ این اعترافات سرایدار خانهای اعیانی در شمال تهران است که به جرم سرقت از این خانه بازداشت شده است.
تنها دو روز از مأموریت کاری مهندس جوان در خارج از تهران گذشته بود که او نگران همسرش شد. او و همسرش در ساختمانی اعیانی در شمال تهران زندگی میکردند اما حالا که مرد جوان راهی مأموریت شده بود، هر چه با موبایل همسرش و تلفن خانه تماس میگرفت، کسی پاسخ نمیداد.
آقای مهندس که نگران وضعیت همسرش شده بود، به تهران برگشت اما وقتی وارد آپارتمانش شد، صحنه هولناکی را دید. دستوپای همسرش با طناب و دهانش با چسبی بسته شده و او بیحال روی زمین افتاده بود. مرد که وحشت کرده بود، دست و دهان همسرش را باز کرد و وقتی دید او هنوز نفس میکشد، اورژانس را خبر کرد و وی را به بیمارستان انتقال داد. این در حالی بود که اثاثیه خانه به هم ریخته بود و به راحتی میشد حدس زد که دزدان وارد خانه شده و پس از بستن دست و دهان زن جوان، دست به سرقت از آنجا زدهاند.
بازگشت به زندگی
زن جوان به دلیل اینکه چندین ساعت دهانش بسته و بدون آب و غذا در گوشهای از خانه افتاده بود، شرایط وخیمی داشت اما با تلاش پزشکان از مرگ نجات یافت و کمی بعد به هوش آمد. با بهبودی زن جوان، این زوج راهی اداره پلیس شدند تا از سارقانی که به خانه آنها دستبرد زده بودند، شکایت کنند.
زن جوان در توضیح ماجرا گفت: چون شوهرم راهی مأموریت کاری شده بود، من روزها به خانه بستگانم میرفتم و شبها به خانه خودمان برمیگشتم. شب حادثه که از خانه یکی از بستگانم برگشتم، زن و شوهر سرایدار در حالی که پریشان بودند، به سمتم آمدند و زن جوان با گریه گفت که دزدان به خانه سرایداری آنها دستبرد زدهاند. وقتی همراه آنها به خانه سرایداری رفتم، ناگهان در را قفل کرده و مرا در آنجا زندانی کردند، سپس مرد جوان چاقویی زیر گلویم گذاشت و با تهدید، کارتهای عابربانکم را گرفت و در اختیار همسرش قرار داد.
شاکی ادامه داد: آنها ابتدا حسابم را خالی کردند و بعد با تهدید کلیدهای خانهام را گرفتند و مرا به داخل خانه بردند و با زور و تهدید رمز گاوصندوقم را هم گرفتند. اموال داخل گاوصندوقم، 5 میلیون تومان پول نقد، حدود 600 میلیون تومان دلار و مقداری سکه و طلا و 4 گوشی موبایل گرانقیمت بود که همه را سرقت کردند. پس از آن مرد سرایدار با چاقو به سمتم آمد و در حالی که دستوپایم را بسته بود، قصد داشت مرا به قتل برساند. به او التماس کردم که مرا نکشد اما کاملاً جدی بود. همان لحظه همسرش پا درمیانی کرد و با گریه و التماس از شوهرش خواست تا مرا نکشد. حرفهای او باعث شد مرد سرایدار عقبنشینی کند. با این حال چسبی به دهانم زد و دستوپایم را به تخت اتاق خواب بست تا نتوانم تکان بخورم، سپس تلفن خانهام را قطع کرد و موبایلم را هم گرفت و پس از آن هر دوی آنها فرار کردند. وی گفت: دو روز داخل خانه بدون آب و غذا مانده بودم که از هوش رفتم اما خوشبختانه شوهرم زودتر به خانه برگشت و نجات یافتم.
طمع دوباره
با این شکایت، پروندهای در شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت تهران تشکیل و تحقیقات برای دستگیری زوج سرایدار آغاز شد. آنها اما بدون برجا گذاشتن سرنخی فراری شده بودند تا اینکه چند روز بعد اتفاق عجیبی رخ داد. زوج سرایدار صبح زود به حوالی ساختمان اعیانی برگشتند تا شاید بتوانند این بار نقشه سرقت از یکی دیگر از آپارتمانهای این ساختمان را عملی کنند. آنها این ساختمان را زیر نظر داشتند که در همین هنگام زن جوان (مالباخته) برای انجام کاری از ساختمان خارج شد و اتفاقی چشمش به مرد سرایدار افتاد. او با دیدن مرد وحشتزده فریاد زد و درخواست کمک کرد و با کمک رهگذران مانع فرار این زوج شد.
همزمان ماجرا را به پلیس خبر داد و به این ترتیب زوج سارق دستگیر شدند. آنها در بازجوییها به سرقت از خانه مهندس و همسرش اقرار کردند و مرد سرایدار گفت که نقشه قتل زن جوان را کشیده بود و توضیح داد: میدانستم وضعیت مالی آقای مهندس خیلی خوب است و به دلیل شرایط کاریاش مدام به مأموریت میرود. از طرفی معتاد به شیشه شده بودم و پولی برای تأمین مواد و زندگی نداشتم.
به همین دلیل بود که نقشه سرقت کشیدم و میخواستم همسر مهندس را به قتل برسانم تا شاهدی باقی نگذارم اما شب حادثه همسرم مانع شد و بعد از سرقت از تهران فرار کردیم و بدهیهایم را پرداخت کردم. حتی یک خانه اجاره کردم و موتورسیکلت خریدم تا با آن کار کنم اما بعد از چند هفته طمع دزدی دوباره سراغم آمد و چون کلید ساختمان اعیانی را داشتم و اطلاعات زیادی از ساکنان آن داشتم، تصمیم گرفتم دوباره برای سرقت به آنجا برگردیم و صبح زود، زمانی که تردد در این ساختمان کم است، نقشه را عملی کنیم که گیر افتادیم.
بر اساس این گزارش، متهمان با قرار قانونی در اختیار مأموران آگاهی تهران قرار گرفتند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.