چرا منچستریونایتد سخت خرید میکند؟/ عصای جادویی گمشده
منچستریونایتد سالهاست که خرید بازیکنانش را فرسایشی انجام میدهد.
زمانی بود که برای انتقال یک بازیکن به منچستر، بزرگ یا کوچک، جوان یا باتجربه و از هر نقطهای در دنیای مستطیل سبز فقط یک تماس الکس فرگوسن و یک هماهنگی توسط دیوید گیل کافی بود. این روزها و یا به طور دقیقتر این سالها این جریان کاملا برعکس پیش میرود و منچستر برای به انجام رساندن خرید یک بازیکن بزرگ بعضا چندین فصل با حواشی و شایعات سرگرم است و به سختی کار انتقال بازیکنان را نهایی میکند. در این چند فصل بازیکنان زیادی هم بودهاند که منچستریها بخاطر تعلل و طولانی شدن فرایند مذاکره، موفق به جذب آنها نشدهاند و این روند در حال آسیب رساندن به باشگاه است.
تصویری از دوران باشکوه گذشته
مایکل اوون، ستاره سابق لیورپول در مورد انتقالش به اردوی دشمن دیرینه قرمزهای آنفیلد این گونه اظهار نظر میکند: «فرگوسن با من تماس گرفت و مرا به یک صبحانه دعوت کرد. روی میز صبحانه برگه قراردادم آماده شده بود و در آن لحظه هیچ تردیدی در مورد امضای قرارداد نداشتم». این تمام زحمتی بود که منچستر دهه پیش برای جذب یکی از محبوبترین ستارههای تیم رقیب متحمل میشد. اوون تنها بازیکن بزرگ یا خرید سختی نبود که دوران کار فرگوسن و مدیر اجرایی سابق یونایتد دیوید گیل به این باشگاه هدیه دادند و جذب ستارههای شاخصی مانند روبین فنپرسی، دیمیتار برباتف، کارلوس تبس و خوان سباستیان ورون ه برای منچستریها به آسانی یک تماس و یک قرار ملاقات رقم میخورد. شیاطین سرخ، وین رونی را بدون فوت وقت از اورتون به خدمت گرفتندو یک بازی پس از رویارویی با نوجوان مستعد اسپورتینگ لیسبون، رونالدو را هم به دوران باشکوهش دعوت کردند. آنها برای جذب فردیناند در کمترین زمان ممکن رکورد قیمت مدافعان فوتبال دنیا را شکستند و برای گرفتن رضایتنامه هارگریوز از بایرن مونیخ، مبلغ زیادی بیشتر از ارزش واقعی این بازیکن روی میز سران بایرن گذاشتند. در حقیقت منچستریونایتد در عصر فرگی، بدون هیچ تعللی حتی به قیمت پشت سر گذاشتن رکوردهای نقل و انتقالاتی، بازیکن مورد نظر سرمربی افسانهای را در اختیار کادر فنی میگذاشتند و موراد کمی از ستارههای فوتبال جسارت نه گفتن به پیشنهاد الکس فرگوسن را تجربه میکردند. شاید یکی از علل ناکامی سالهای اخیر منچستر هم در همین موضع نهفته باشد که تیم مدیریت خیلی منطبق با نظرات کادر فنی عمل نمیکند و شکوه پیشنهاد منچستریونایتد برای یک بازیکن جایگاه و ابهتش را از دست داده است.
شرایط نگرانکننده فعلی
با رفتن الکس فرگوسن، دیوید گیل هم صندلی مدیر اجرایی را واگذار کرد و منچستر نه تنها در کادر فنی بلکه در سطح مدیریتی و سیاستهای پیشبرد اهداف باشگاه دچار تغییرات اساسی شد. از زمان رفتن دیوید گیل، منچستریونایتد بارها و بارها برای جذب حتی یک بازیکن به زحمت افتاده و پروسه خرید بازیکن مورد نظر کادر فنی و باشگاه گاها 2 یا 3 فصل به طول انجامیده است. منچستر با وجود هزینه زیاد در بازار نقل و انتقالات هرگز به صلابت گذشته عمل نمیکند و در متقاعد کردن بازیکن و باشگاه مورد نظر به شدت دچار ضعف میباشد. جیدن سانچو برای آمدن به منچستر نزدیک به 2 فصل درگیر شایعات بود و صحبتها از رقم قرارداد تا رقبای منچستر برای جذب سانچو نشریه به نشریه و خبرگزاری به خبرگزاری دست به دست میشد. در نهایت هم این باشگاه سانچو را با رقم قابل توجهی به خدمت گرفت. این فرایند فرسایشی در مورد انتقال پل پوگبا هم اتفاق افتاده و با وجود این فرسایش و زمان طولانی مذاکرات، پوگبا هم با مبلغی هنگفتی به منچستر بازگشت. دونی فندبیک هم قریب به یک فصل کامل با شایعات پیوستنش به یونایتد دست و پنجه نرم میکرد و این شرایط در مورد باستیان شوناشنایگر تکرار شد.. تعلل و سخت بودن منچستریونایتد در به خدمت گرفتن بازیکنان در این سالها، چندین ستاره ارزنده را از تور شیاطین فراری داده و نمونههای این اتفاق ماتیاس دلیخت و یورین تیمبر هستند. داروین نونییز پیش از پیوستن به لیورپول مورد علاقه شدید منچستریها قرار گرفته بود که با تعلل مجدد سزان این باشگاه سر از اردوی تیم رقیب درآورد. جاد بلینگام در 16 سالگی با پدر و مادرش به کارینگتون آمد و مایوس از انتقال به منچستر به دورتموند پیوست؛ همان بازیکنی که منچستریهای اکنون برای به خدمت گرفتنش مجبورند ده ها میلیون پوند هزینه کنند! این تعلل و فرسایشی شدن مذاکران در حال حاضر برای فرنکی دییونگ در حال رخ دادن است و آنتونی هم به عنوان گزینه دیگر اریک تنهاخ تقریبا به سرنوشتی مشابه دچار میشود. بعید نیست که این 2 بازیکن هم از پیوستن به منچستر مایوس شوند و باز هم سران باشگاه دست کادر فنی را در جذب مهرههای مورد نظر خالی بگذارد. با رفتن اد وودوارد و آمدن ریچارد آرنولد در مهمترین پست اجرایی باشگاه، گمان میرفت قرار است شیوه عملکرد یونایتد در نقل و انتقالات تغییر کند اما این اتفاق هنوز رخ نداده و آرنولد هم روی سرمشق همتای سابقش مشغول نوشتن است.
هزینههایی که کم نشده است
نگاهی به تراز مالی باشگاه و شمردن ارقامی که شیاطین سرخ در این سالها خرج کردهاند، نشان میدهد آنها اتفاقا پول بیشتری هم نسبت به زمان فرگوسن و دیوید گیل خرج میکنند اما در مدیریت صحیح خرج کردن این پولها مشکل دارند. منچستر در اولین فصل حضور فنخال بیش از 175 میلیون پونذ برای جذب بازیکنان جدی هزینه کرد، فصل بعد از آن این رقم به حدود 140 میلیون پوند میرسید که با 166 میلیون پوند در سال بعد ادامه پیدا کرد. فصل 18-2017 خریدهای جدید برای باشگاه نزدیک به 180 میلیون پوند آب خوردند و در 20-2019 این رقم به بیش از 210 میلیون پوند هم رسید. آخرین فصل حضور سولسشر با حدود 126 میلیون پوند به پایان رسید تا منچستریونایتد یکی از پرخرجترین تیمهای دهه اخیر قاره سبز نام بگیرد. این در حالی است که در دوران فرگوسن هرگز مجموع خریدهای یک فصل یونایتد به صد میلیون پوند نرسیده بود و بعضا این رقم حتی کمتر از 50 میلیون پوند تمام میشد. در حقیقت منچستر با پول خرج کردن مشکلی ندارد. فقط شیوه مدیریت صحیح پولهایش را فراموش کرده و همین موضوع به فرسایش در خرید یک بازیکن و اذیت کردن هواداران و کادر فنی انجامیده است. اگر این رفتار منفی از سوی باشگاه ادامه داشته باشد، بعید نیست تنهاخ هم به تیم مورد نظرش نرسد و این سرمربی هم ناکام بعدی نیمکت منچستر لقب بگیرد. مرد هلندی تا اینجای کار تیمبر را از دست داده و دییونگ هم وضعیت مشخص ندارد. منچستر در تعیین تگلیف رونالدو هم تعلل میکند و پیدا کردن جانشین برای او را هم به روزهای آخر پنجره نقل و انتقالات موکول کرده است. آنتونی هم که مدتهاست در رسانهها با پیراهن منچستریونایتد به تصویر درمیآید طبق آخرین اظهار نظر سرمربی جدید آژاکس مورد توجه بیشتر کادر فنی تیمش قرار گرفته و 9 روز مانده به شروع لیگ، هنوز وضعیت خط حمله یونایتد در هالهای از ابهام قرار دارد. ریچارد آرنولد اگر میخواهد به سرنوشت پر از تهدید و نفرت وودوارد گرفتار نشود، باید با شیوه کار دیوید گیل پیش برود. در غیر این صورت او هم چهره محبوب هواداران ناراضی یونایتد نخواهد بود. درمان بیماری خریدهای فرسایشی و طولانی منچستر میتواند یکی از کلیدهای بازگشت این تیم به جمع مدعیان تمام عناوین باشد.
*حسین سعیدی نیکو