آنچه قرآن کریم درباره پیامبر(ص) میگوید
پیامبر گرامیاسلام(ص) در قرآن کریم به احکام و اوصافی چون خاتمالأنبیاء، بنده مطلق، اولالمسلمین، اسوه حسنه و غیره متصف هستند و میتوان نتیجه گرفت که مصداق واقعی اشرف مخلوق و انسان کامل، شخص ایشان است که میتواند الگوی برتر کسب کمال، برای همه انسانها در همه دورهها باشد.
آیات قرآن کریم حاکی از آن است که انبیای الهی، گرچه از حیث منصب نبوت و اتصال به عالم وحی با یکدیگر یکسانند، اما از حیث فضیلت و برتری و ملاکهای دیگر در یک درجه قرار ندارند. برخی فرستادگان و رهبران الهی صفات و احکام ویژهای دارند که دیگران سهمی از آنها ندارند. پیامبر گرامیاسلام(ص) در قرآن کریم به احکام و اوصافی چون خاتمالأنبیاء، بنده مطلق، اولالمسلمین، اسوه حسنه و غیره متصف هستند که برخی از این اوصاف و تعابیر تنها به ایشان اختصاص دارد. از اینجا میتوان نتیجه گرفت که مصداق واقعی اشرف مخلوق و انسان کامل، شخص ایشان است که میتواند الگوی برتر کسب کمال، برای همه انسانها در همه دورهها باشد.
وجود مبارک آن حضرت همان رحمتی است که پروردگار عالم برای جهانیان قرار داده تا هر انسانی بتواند از فیض ایشان بهره گیرد. در اینجا برخی صفات و ویژگیهای خاص پیامبر اکرم(ص) با استناد به آیات قرآن مرور میشود.
اولالمسلمین
یکی از ویژگیهای پیامبر اکرم(ص) که قاطبه مفسران بر اختصاصش به آن حضرت اتفاق نظر دارند، «اوّلالمسلمین» است. خداوند به پیامبرش دستور میدهد که بگو: «من اولین مسلمانانم»: «لاَ شَرِیکَ لَهُ وَبِذَلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ: همتایى براى او نیست و به همین مأمور شدهام و من نخستین مسلمانانم!» (انعام/ ۱۶۳). خداوند دربارة هیچ پیامبری تعبیر «اولالمسلمین» را به کار نبرده است حتی حضرت ابراهیم(ع) با اینکه سبق زمانی داشت و سرسلسله انبیای ابراهیمی(ع) بود و دعا میکرد که پروردگارا! در میان آنها پیامبرى از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه کند؛ زیرا تو توانا و حکیمى و بر این کار توانایى (بقره/ ۱۲۹).
خداوند در مورد نوح(ع) که شیخالانبیاء و نیز آدم(ع) که ابوالبشر است نیز این جمله را نفرمودند و تنها کسی که قرآن از او به عنوان «اوّلالمسلمین» یاد میکند، رسول خداست. پیداست که این اولویت دادن به پیامبر(ص) زمانی یا تاریخی نیست؛ از اینکه خدا تنها به پیامبرش فرمود: بگو مأمورم که «اوّلالمسلمین» باشم، برای آن است که حضرت اولین صادر یا اولین ظاهر است، یعنی هیچکس در رتبه وجودی ایشان قرار ندارد، همچنانکه آن حضرت در قیامت نیز اولین کسی است که محشور میشود.
فیض کاشانی در این خصوص معتقد است: «حضرت نخستین کسی است که در عالم ذر و گرفتن عهد و میثاق، لبیک گفته است. پس اسلام آن حضرت مقدم بر اسلام همه خلایق است». علاّمه طباطبائی نیز نوشته است: «جمله «و أَنَا أَوَّلُ المُسلِمِینَ» دلالت بر این دارد که مقصود از «اول»، اولیت به حسب درجه است، نه اولیت به حسب زمان؛ زیرا به شهادت قرآن، قبل از پیامبر اکرم(ص) نیز مسلمانانی بودند».
از مضامین و آموزههای آیه ۱۶۳ سوره مبارکه انعام چنین برمیآید که اسلام بر دیگر ادیان فضیلت دارد و پیروی از اسلام واجب است؛ زیرا پیامبر اسلام(ص) اولین کسی است که مأمور شد در برابر اسلام تسلیم شود و دیگران جز تبعیّت از آن حضرت وظیفه دیگری ندارند.
اعطای کوثر
«کوثر» هدایای ویژهای است که خداوند از میان انبیای الهی تنها به پیامبر اسلام(ص) عطا فرموده است و تمام مفسران در این خصوص اتفاق نظر دارند. خداوند برای تسلی خاطر آن حضرت در برابر انبوه حوادث دردناک و زخم زبانهای مکرر دشمنان میفرماید: «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ: ما به تو کوثر [= خیر و برکت فراوان] عطا کردیم» (الکوثر/ ۱). کوثر وصفی است که از «کثرت» گرفته شده و به معنی خیر و برکت فراوان میباشد، همچنین به افراد سخاوتمند نیز «کوثر» میگویند. در اینکه منظور از «کوثر» چیست، اقوال متعددی وجود دارد که برخی آن را نهری در بهشت و برخی آن را حوض کوثر میدانند که متعلق به پیامبر(ص) است. گروهی نیز آن را به نبوت و قرآن و دیگران نیز به کثرت اصحاب و یاران، کثرت فرزندان، ذریه و شفاعت تفسیر کردهاند.
یکی از روشنترین مصادیق کوثر وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا(س) است، چرا که نسل و ذریه پیامبر اسلام(ص) بهوسیله همین فرزند گرامیدر جهان انتشار یافت؛ نسلی که نه تنها فرزندان جسمانی پیغمبر بودند، بلکه آیین و تمام ارزشهای اسلام را حفظ و به آیندگان ابلاغ کردند.
وجوب نماز شب
از دیگر موارد و احکامی که تنها مخصوص پیامبر اسلام است و تمام مفسران بر آن اتفاق نظر دارند، وجوب نماز شب میباشد. پیامبر اسلام (ص) تمام تکلیفهایی را که مسلمانان داشتند باید اجرا میکردند اما ایشان تکالیف دیگری هم داشتند که مخصوص آن حضرت بوده و یکی از آنها وجوب خواندن نماز شب و تهجد است که در آیات اول تا چهارم سوره مبارکه مزمل و نیز آیه ۷۹ سوره مبارکه اسراء به آن اشاره شده است. در برابر این تکلیف، خداوند پاداش بزرگی به پیامبرش میدهد و آن داشتن مقام محمود یا مرتبهای بلند و پسندیده است و طبق روایات، منظور از مقام محمود، «شفاعت» است که پیامبر(ص) در روز قیامت برای گناهان کبیره امت خود استفاده خواهند کرد.
خاتمیت و شخصیت جهانی رسول اکرم(ص)
از جمله اوصاف و خصایصی که تنها به پیامبر اکرم(ص) اختصاص دارد و همه مفسران و اندیشمندان اسلامی نیز درباره آن اتفاق نظر دارند، «خاتمیت» ایشان است. قرآن کریم میفرماید: «مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا»، محمّد (ص) پدر هیچیک از مردان شما نبوده و نیست، ولى رسول خدا و ختمکننده و آخرین پیامبران است و خداوند به همه چیز آگاه است (الأحزاب/ ۴۰). مقصود از خاتمیت، هم تأخر و خاتمیت زمانی و هم خاتمیت رتبهای در قوس صعود است. درواقع، «خاتم» مُهری است که در پایان نوشتهها قرار میگیرد و خداوند هم با فرستادن انبیا برای جوامع بشری پیام میفرستد و پس از پایان گفتار و کلمات خود، سلسله نبوّت ایشان را با فرستادن پیامبر اکرم(ص)، ختم و صحیفه رسالت آنها را با وجود مبارک خاتمالأنبیاء مُهر کرده است، پس هرگز جایی برای نبوت و رسالت دیگری نیست. به همین دلیل میفرماید رسول اکرم(ص) زیور همه انبیاء و خاتم آنهاست و سلسله نبوت با آن حضرت مُهر شده و پایان پذیرفته است.
به عقیده مرحوم طبرسی، «خاتمالنبیین» اشاره به این دارد که رسول اکرم(ص) آخرین پیامآور است و دفتر رسالت با آمدن ایشان مُهر خورده و پایان یافته است. از این رو، دین و دفتر ایشان تا روز قیامت راه و رسم بشریت بوده است و این ویژگی و فضیلت بزرگ در میان همه پیامبران تنها از آن ایشان است. آیات و روایات دیگری نیز به موضوع خاتمیت پیامبر(ص) اشاره دارند که از جمله باید به آیه ۲۸ سوره سبأ و آیه ۱۹ سوره مبارکه انعام اشاره داشت.
علو مرتبه
این ویژگی نتیجه و برآیند اخلاق و صفات برجسته پیامبر(ص) است. یکی از راههای شناخت مرتبه بلند و مقام عالی فرد، تمجید و تعریف کسانی است که از نظر رتبه در جایگاهی به مراتب بالاتر از وی قرار گرفته باشند. هنگامیکه رسول خدا(ص) مورد توجه خاص پروردگار قرار میگیرد و از رحمت و درود فرشتگان مستفیض میشود، بیش از پیش ارزش وجودی ایشان بر همگان پدیدار میشود و از این رو، مکلف میشویم که بر او درود بفرستیم و سلامش بگوییم و در برابر فرمانش تسلیم باشیم: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا»: خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود مىفرستد. اى کسانى که ایمان آوردهاید! بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم (فرمان او) باشید (احزاب/ ۵۶).
این آیه بیانگر ویژگی «مقام عالی» پیامبر اکرم (ص) است که با تأیید صریح خداوند موجب مقبولیت حضرت در میان مردم میشود. در آیه دیگری آمده است: «وَ رَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ»: و آوازة تو را بلند ساختیم﴾ (انشراح/ ۴). همچنین آیات دیگری همچون آیه یکم سوره حجرات و آیه ۶۳ سوره مبارکه نور به این موضوع اشاره دارند.
عبد مطلق
از صفات دیگری که به پیامبر اکرم(ص) اختصاص دارد و در قرآن آمده «عبد مطلق» است که خداوند در آیه ۴۲ سوره نجم درباره رسول اکرم(ص) میفرماید: «وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنتَهَى». خداوند ربالعالمین و پیامبر اسلام(ص) «عبد» هستند یعنی پروردگار مدبر، مربی شخص پیامبر(ص) است که نهایت مرتبه را داراست و در قوس صعود، مقامی برتر از مقام مربوبیت شخص رسول اکرم (ص) وجود ندارد. آن حضرت منتسب به عالیترین اسم از اسمای حسنی خداوند سبحان یعنی اسم «هو» هستند که همان هویت مطلقه است، چون کاملترین عبودیت از آنِ پیامبر(ص) بوده و جامعترین کلمه به ایشان اشاره دارد: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» (توبه/ ۳۳).
خداوند وقتی میخواهد تعبیر «عبد» را در مورد سایر انبیا به کار ببرد، همراه با ذکر نام آنها مثلاً در فراز «عِبَادَنَا إبْرَاهِیمَ وَإِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ» (ص/۴۵) به کار میبرد و نمونههای آن در دیگر آیات فراوان است، اما خداوند پیامبر خاتم(ص) را بدون نام ذکر میکند و تعبیر «عبد مطلق» را به رسولش اطلاق میفرماید که از جمله در آیه اول از سوره مبارکه فرقان نمونه این اطلاق آمده است: «فَتَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا».
اسوه حسنه گذشته، حال و آینده
صفت «اُسوه» علاوه بر اینکه از صفات خاص پیامبر اکرم(ص) میباشد، در آیات چهارم و ششم از سوره ممتحنه درباره حضرت ابراهیم(ع) نیز به کار رفته است. البته اسوه بودن این دو پیامبر با هم متفاوت است یعنی اسوه بودن ابراهیم(ع) ناظر به برائت از شرک و مشرکان اما «اُسوه» بودن پیامبر اسلام در آیات مربوط به ایستادگی در برابر دشمن مطرح شده است. زندگی حضرت رسول(ص) سرشار از فضایل انسانی، صفات پسندیده و سیر و سلوک پایدار میباشد که عظمت و بزرگی و اصالت از آن بر میخیزد. به همین دلیل، خدای متعال در آیه چهارم سوره مبارکه قلم پیامبرش را به داشتن اخلاق عظیم و برجسته توصیف میفرماید و در آیه ۲۱ سوره مبارکه احزاب نیز، حضرت را اسوه حسنه معرفی میکند، سرمشقی نیکو براى آنان که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند.
شیخ طوسی در تفسیر تعبیر قرآنی «اُسوة حسنة» مینویسد: «اُسوه حالتی است برای صاحب آن که دیگران بدان حالت اقتدا میکنند و الگو بودن در انسان است. پس هر کس از الگوی خوب پیروی کند، کارهایش خوب میشود».
منبع:
«امتیازات و ویژگیهای پیامبر(ص)از دیدگاه قرآن»، عبدالعلی شکر، فرج تلاشان، پژوهشنامه معارف قرآنی، دوره ۴، شماره ۱۵.