اعتراف پسری که برادر دوستش را به قتل رساند: اگر نمیکشتم، کشته میشدم
پسر جوان که برادر دوستش را به قتل رسانده مدعی است از خودش دفاع کرده است.
متهم که مردی جوان است ادعا کرد مرتکب قتل شده چون جانش در خطر بود. او بعد از قتل از کشور فرار کرده بود.
قتل به خاطر گرفتن طلب
یک سال قبل جوانی به نام پیام با ماموران تماس گرفت و گفت برادرش یاور به دست دوستش به قتل رسیده است.
پیام در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود گفت: دوستم شهرام از من پول طلب داشت و سر این موضوع با هم اختلاف داشتیم. روز حادثه او مقابل در خانه آمد. میخواستم با دوستم صحبت کنم که برادر بزرگم یاور اجازه نداد. او گفت خودش موضوع را حل میکند. چند دقیقه بعد متوجه شدم برادرم چاقو خورده است.
فرار متهم زخمی
وقتی ماموران، از شاهدان حادثه پرسوجو کردند مشخص شد متهم خودش زخمی شده است. یکی از شاهدان گفت: متهم بعد از اینکه ضربهای چاقو به سینه مقتول زد سوار موتور شد که فرار کند اما از بدنش خون زیادی میرفت.
پلیس متوجه شد متهم بعد از اینکه با مقتول درگیر شده و فرار کرده از ایران خارج شده و به ترکیه رفته است. در حالی که تلاش اینترپل برای بازگرداندن شهرام ۳۵ساله ادامه داشت او به ایران برگشت و خود را به ماموران تسلیم کرد. شهرام مدعی شد در دفاع از خودش مرتکب قتل شده است.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهم در شعبه ۲ پای میز محاکمه رفت.
معجزهآسا نجات پیدا کردم
در جلسه رسیدگی به این پرونده ابتدا اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند.
سپس شهرام به دفاع پرداخت و گفت: مدتی بود با دوستم پیام اختلاف مالی پیدا کرده بودم. چند بار از او خواستم پولم را پس دهد؛ اما هر بار بهانه میآورد و امروز و فردا میکرد. آخرین بار با او تماس گرفتم و گفتم برای حل اختلاف حساب مقابل خانهشان میروم. من به آنجا رفته بودم تا با او صحبت کنم؛ اما پیام مقابل در نیامد. چند دقیقه منتظر شدم تا اینکه برادرش یاور در حالی که چاقوی سلاخی در دست داشت مقابل در آمد. او با چاقوی قصابی حمله کرد و چند ضربه به من زد.
متهم ادامه داد: من که ترسیده بودم برای دفاع از خودم با چاقویی که همراه داشتم یک ضربه به سینه یاور زدم و گریختم. من به بیمارستان رفتم و تحت درمان قرار گرفتنم و معجزهآسا زنده ماندم و همان شب مخفیانه از ایران خارج شدم. تا اینکه خانوادهام با من تماس گرفتند و گفتند یاور کشته شده است. به خاطر خانوادهام به کشور بازگشتم و خودم را معرفی کردم. باور کنید اگر در آن درگیری او را با چاقو نزده بودم ممکن بود کشته شوم و حالا یاور در جایگاه من ایستاده بود. من قصد کشتن او را نداشتم و برای دفاع از خودم چاقو کشیدم.
سپس وکیل متهم به دفاع پرداخت و در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.