//
کد خبر: 373875

اتهامات علیه اصغر فرهادی ادامه دارد

اتهام مانی حقیقی علیه اصغر فرهادی | «گذشته» زندگی من بود که برایش تعریف کرده بودم | به او گفتم این برای تو یک باخت خجالت‌آور است

مانی حقیقی می‌گوید: عجیب است که کسی به داستان زندگی شما گوش دهد و بعد فیلم‌نامه‌ای درباره‌اش بنویسد و سپس به شما بگوید دوست داری در آن بازی کنی!؟

 

 همزمان با انتشار گزارش مفصل نشریه نیویورکر درباره پرونده پرحاشیه اصغر فرهادی، اظهارنظر چهره‌هایی پیش از این با او همکاری نزدیکی داشته‌اند بحث‌برانگیز شده است. افرادی که مدعی شدند اصغر فرهادی، ایده‌های دانشجویان کارگاه‌های فیلم‌سازی خود را به سرقت برده است.

مانی حقیقی در بخشی از این گزارش به ماجرای ساخت فیلم «گذشته» اشاره می‌کند که او به انتاریو رفته تا زنی را که در دوران تحصیل با او ازدواج کرده طلاق دهد و با وضعیت پرتنشی روبه‌رو می‌شود: «من این قصه را با جزئیات برای فرهادی گفتم نه به‌عنوان یک روایت بلکه به این عنوان که باورم نمی‌شود چه اتفاقاتی سرم آمد!». فرهادی وقتی به حقیقی می‌گوید «گذشته» را نوشته، حقیقی در ابتدا جا می‌خورد.

فیلم «گذشته» و روایتی از زندگی مانی حقیقی

اما فرهادی می‌گوید که او را به‌عنوان بازیگر در نظر دارد. حقیقی دراین‌باره می‌گوید: «عجیب است که کسی به داستان زندگی شما گوش دهد و بعد فیلم‌نامه‌ای درباره‌اش بنویسد و سپس به شما بگوید دوست داری در آن بازی کنی!؟ البته هیچ چیز توهین‌آمیزی در این ماجرا برای من نیست. اصغر فرهادی آدمی بسیار عجیب و تدافعی است که از سبک خودش مراقبت فراوانی می‌کند».

در ‌نهایت با اینکه حقیقی شش‌ماهی کلاس فرانسه می‌بیند، علی مصفا برای این نقش توسط فرهادی انتخاب می‌شود و در صحبت‌های اکران هم فرهادی می‌گوید این داستان را از یکی از دوستان الهام گرفته و نامی از حقیقی نمی‌برد: «در آن موقع بود که گفتم: ولش کن! این دیگر خیلی عجیب است، چون من او را نمی‌فهمم. فرهادی من را سردرگم می‌کند و در مورد موارد زیادی باعث معذب‌شدن من می‌شود».

حقیقی می‌گوید شاید دچار نوعی سندرم استکهلم (که گروگان شیفته گروگانگیرش می‌شود) شده و برایش اهمیتی ندارد که فرهادی حتما از او نام ببرد. «ما خلاصه را با هم نوشتیم و من مدارکش را در خانه دارم، اما مسئله این است که هیچ راهی نیست که من تا این حد از خلق هنر لذت ببرم. برای من هرگز قضیه معامله نبوده. قضیه این بوده: این آدم بسیار عالی که نابغه است و بسیار حرف‌زدن با او لذت‌بخش است».

حقیقی این تجربه را شبیه «آگاپه» می‌نامد؛ اصطلاحی که در آن عشق بدون انتظار پاسخ ابراز می‌شود: «من می‌دانم که این چقدر برای او سخت است که حضور من را به رسمیت بشناسند. پس من هم از او این را نمی‌خواهم! ولش کن!».

او می‌گوید که بعد از «گذشته» دیگر فیلمی از فرهادی را تماشا نکرده و نمی‌خواهد به‌صورت عمومی درباره آثار او صحبت کند، اما گفته: «اگر از من بپرسید، به عنوان کسی که نه قهرمان و نه مستند مسیح‌زاده را دیده‌ام اما این فرد را به‌خوبی می‌شناسم. این دزدی ادبی نبوده. اصغر بسیار باهوش‌تر و جالب‌تر از این است که همچین کاری کند. این فقط شخصیت او بود که می‌خواسته کنترل کاملی روی مسئله مؤلف اثر داشته باشد. این یک ضعف شخصیتی در اوست».

حقیقی گفت این را به فرهادی گفته است: «تو یک مرد موفق، قدرتمند و ثروتمند هستی و روبه‌رویت یک زن از شیراز است که هیچ‌کدام از اینها را ندارد. اینجا هیچ بردی برای تو نیست. این یک باخت است و خجالت‌آور است. مسئله بردن پرونده قضائی نیست. چیزی که تو برایش باید بخواهی، این است که او حس دیده‌شدن و نام برده‌شدن را تجربه کند، نه اینکه هر کاری که در قدرتت هست انجام دهی که این یک کار را نکنی!».

اصغر فرهادی به ایران برمی‌گردد؟

در مقاله نیویورکر گفت‌وگویی نیز با اصغر فرهادی انجام شده. او در بخشی از این گزارش درباره اینکه آیا به طور دائم قصد اقامت در آمریکا را دارد، گفته: «حقیقت این است که من انگار در یک دوراهی تصمیم‌گیری درباره اینکه چه کنم گیر افتاده‌ام. از یک طرف وقتی در ایران فیلم می‌سازم، آثارم به شدت مؤثرتر، قدرتمندتر و بااهمیت‌تر برای مردمم در ایران است، اما از سوی دیگر اگر من بمانم و در ایران فیلم بسازم انگار به نوعی وضعیت موجود را پذیرفته‌ام و این شرایط را نرمال جلوه داده‌ام، انگار که نسبت به آنها بی‌تفاوت هستم».

در این مقاله همچنین اشاره شده که وقتی وزارت ارشاد اعلام کرده که تعدادی از فیلم‌سازها را در فهرست ممنوع‌الکارها قرار داده و به‌زودی نامشان را اعلام می‌کند، به فرهادی گفته شده که نام او هم در این فهرست است. اتفاقی که نتیجه نمایش فیلم «قهرمان» در جشنواره فیلم اورشلیم است. فرهادی گفته: «بخش‌های مختلفی از دولت با دستیاران و افراد نزدیک به من تماس گرفتند تا این پیام را به من برسانند».

فرهادی در ادامه می‌گوید در یکی از سخت‌ترین لحظات احساسی زندگی‌اش است؛ چون نمی‌داند آیا می‌تواند به ایران برگردد یا نه، آیا هرگز والدینش را دوباره خواهد دید و آیا همسر و فرزندانش می‌توانند ایران را برای دیدار با او ترک کنند. او گفته: «من قبول دارم که مشکلاتی در شخصیتم دارم. من سفید یا سیاه نیستم، بلکه یک انسان خاکستری‌ام». فرهادی حالا احساس می‌کند که بحث در مورد کپی‌رایت در این لحظه پیش‌پاافتاده است: «چیزهای مهم‌تری حالا در ایران هست که باید در موردشان صحبت کنیم».

منبع: همشهری