دام شیطانی نخبه اقتصادی برای زن جوان/ تجاوز در دفتر کار و تهیه فیلم سیاه!
مرد کلاهبردار، خودش را نخبه اقتصادی معرفی کرد و با این ترفند زنی را فریب داد.
مردی خودش را نخبه اقتصادی جا زد تا به بهانه سرمایهگذاری در زمینه خرید ارز دیجیتال، سر زنی را کلاه بگذارد.
چند روز قبل زنی جوان به اداره پلیس رفت و گفت در دام مرد کلاهبرداری گرفتار شده است. وی در توضیح ماجرا گفت:حدود 2 ماه قبل در یکی از شبکههای اجتماعی با مردی بهنام محسن آشنا شدم که خودش را نخبه اقتصاد معرفی کرد. او میگفت در یکی از دانشگاههای معتبر تهران تحصیل کرده و در زمینه ارز دیجیتال فعالیت دارد.
وی ادامه داد:ارتباط ما ادامه داشت و محسن همیشه از کارش تعریف میکرد و میگفت سود زیادی کسب کرده است. او حتی به من آموزش فعالیت اقتصادی هم میداد و میگفت در این شرایط اگر فکرم خوب کار کند در فرصتی کوتاه درآمد بالایی کسب میکنم. با حرفهایش چنان فریبم داد که تصمیم گرفتم بخشی از سرمایهام را در اختیار وی قرار بدهم تا برایم در زمینه ارز دیجیتال سرمایهگذاری کند.
شاکی گفت:چون تجربهای در این زمینه نداشتم پول را بهحساب محسن واریز کردم و بعد از مدتی او سود پولم را پرداخت کرد. وقتی دیدم این کار سود بالایی دارد تصمیم گرفتم برای بار دوم پول بیشتری بهحساب محسن واریز کنم تا برایم ارز دیجیتال بخرد.
وی ادامه داد: در مرحله بعد مبلغ 40میلیون تومان سرمایهام را بیشتر کردم اما برخلاف دفعه قبلی، اینبار با ضرر مواجه شدم. محسن مدام میگفت نهتنها سود خوبی بهدست نیاوردم بلکه ضرر هم کردهام. من فکر میکردم دروغ میگوید به همین دلیل از او خواستم تا پولم را برگرداند اما اتفاق هولناکی رخ داد.
زن جوان ادامه داد: آخرین بار به او زنگ زدم و گفتم پولم را میخواهم و محسن گفت باید به دفتر کارش بروم تا با هم صحبت کنیم. من هم راهی دفتر او شدم اما خبر نداشتم که محسن نقشه شومی در سر دارد. او شروع کرد به صحبت درباره نوسان قیمت دلار. اما من همچنان اصرار داشتم تا پولم را برگرداند و تهدیدش کردم که اگر پولم را ندهد از او شکایت میکنم. محسن همچنان صحبت میکرد تا مرا آرام کند، سپس برای پذیرایی برایم آبمیوه آورد که پس از نوشیدن آن دچار سرگیجه شدم و چشمانم سیاهی رفت. نمیدانم چند ساعت بیهوش بودم و وقتی چشمانم را باز کردم متوجه شدم همچنان در دفتر کار محسن هستم. او آنجا بود که فهمیدم چه بلای سرم آمده و وی از من فیلم سیاه تهیه کرده است. محسن تهدید کرد که اگر شکایت کنم فیلم سیاه را در فضای مجازی منتشر کرده و آبرویم را میبرد. علاوه بر این، با تهدید تمام طلاهایم به همراه 10میلیون تومان پولی را که در حسابم داشتم سرقت کرده و مرا از دفتر بیرون انداخت. ابتدا از ترس آبروریزی و انتشار فیلم سیاه میترسیدم از محسن شکایت کنم اما وقتی موضوع را با یکی از دوستانم درمیان گذاشتم او از من خواست تا هرچه سریعتر از مرد شیاد شکایت کنم تا دیگر نتواند با زندگی زن دیگری بازی کند.
با این شکایت، پروندهای در اینباره تشکیل شده و گروهی از مأموران اداره آگاهی تهران به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، تحقیقات خود را برای بازداشت متهم آغاز کردهاند.