//
کد خبر: 381501

درمان رایگان افسانه شد؟

مهم‌ترین دریافت‌کنندگان خدمات درمانی سازمان تامین اجتماعی، کارگران و طبقه ضعیف هستند، اما حالا ارائه خدمات به همین گروه‌ها هم تحلیل رفته است. یک مدیر سابق درمان تامین‌اجتماعی می‌گوید:«سازمان تامین‌اجتماعی به‌عنوان بزرگترین سازمان بیمه‌ای بیش از ۴۹ میلیون نفر تحت پوشش دارد و در بیشتر دولت‌ها به‌ویژه دولت سیزدهم همیشه حیاط‌خلوت دولتی‌ها بوده، درحالی‌که اصلا ربطی به دولت ندارد. کسانی درباره این سازمان تصمیم می‌گیرند که نه کارشناس‌اند و نه دارای سابقه بیمه و این وضعیت باعث شده بخش‌های مختلف سازمان ازجمله درمان، بیمه و شستا به‌سمت ورشکستگی سوق داده شوند.»

 بزرگ‌ترین سازمان بیمه‌ای کشور، سازمان تامین‌اجتماعی با بیش از ۴۵ میلیون بیمه‌شده و مستمری‌بگیر، این روزها با ریزش آمار و خروج پزشکان، دندانپزشکان و داروسازان‌اش مواجه شده است؛ پزشکانی که به گفته خودشان این روزها بیش از هر زمان دیگری به بخشیدن عطای کار به لقای آن و کار نکردن برای تعرفه‌های ۵ تا ۱۰ هزار تومانی و حقوق‌های ۵ تا ۱۰ میلیونی فکر می‌کنند. وضعیت استخدامی‌شان مشخص نیست و امنیت شغلی هم ندارند.

همین نارضایتی و بی‌انگیزگی، برخی مراکز درمانی سازمان تامین‌اجتماعی در شهرهای مختلف را خالی از پزشک متخصص و فوق‌تخصص کرده و مسئولیت‌ها را بر دوش پزشکان عمومی انداخته است. عمل‌های جراحی هم کم شده یا اصلا انجام نمی‌شود و بیماران سرگردان شده‌اند.

آسیب جدی این وضعیت را بیمه‌شدگان تامین‌اجتماعی می‌بینند که نه در مراکز درمانی سازمان خدمات مناسبی دریافت می‌کنند و نه در مراکز درمانی دیگر. چراکه برخی بیمارستان‌های دولتی و خصوصی به‌دلیل بدهی‌های انباشته، خدمات قابل‌توجهی به این بیماران ارائه نمی‌کنند. همین چند وقت پیش بود که تصویری از بیمارستان فیروزگر در فضای مجازی منتشر شد که نشان می‌داد یکی از بخش‌های این بیمارستان، دیگر بیماران تحت پوشش بیمه تامین‌اجتماعی را پذیرش نمی‌کند.

براین اساس ۷۵۰ نفر از این پزشکان سازمان تامین‌اجتماعی تصمیم گرفتند با راه‌اندازی کارزار و ارسال نامه به رئیس‌جمهور و رئیس و نمایندگان مجلس درباره مسائل سازمان و مشکلات بخش درمان هشدار دهند. آن‌ها در این کارزار تعیین‌تکلیف نشدن وضعیت پزشکان قراردادی، تعلل در اصلاح تعرفه‌ها و از همه مهم‌تر حذف درمان مستقیم در این سازمان (خدمات کاملا رایگان به بیماران) را منجر به فروپاشی بخش درمان تامین‌اجتماعی عنوان کرده‌اند؛ فروپاشی‌ای که به گفته یکی از متخصصان بیهوشی و مراقبت‌های ویژه در بیمارستان‌های تامین‌اجتماعی فقط یک دستاورد دارد: «از دست رفتن جان و آسیب بیشتر به سلامت بیمارانی که توان اقتصادی پرداخت ۱۰ درصد فرانشیز مراکز درمانی دولتی را هم ندارند.»

چندی پیش علی سالاری، معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی کشور به مشکلات معیشتی جامعه پزشکی اشاره کرده و به ایسنا گفته بود: «سفره درمانی بسیاری از مسئولان از سفره درمانی مردم عادی جداست؛ آن‌ها فقط یکسری پزشک مشهور و سلبریتی را می‌بینند و ممکن است در مراجعه به این پزشکان، مبالغ خارج از عرفی را هم پرداخت کنند. بعد هم قیاس کرده و تصور می‌کنند که حتما درآمد سایر پزشکان هم بالاست. اما درآمدهای پزشکان بسیار متغیر است و اگر خط فقر را ۱۸میلیون تومان در نظر می‌گیرند، گزارش‌هایی داریم که قاطبه جامعه پزشکی ۹ تا ۱۵میلیون تومان درآمد دارند.»، اما برخی پزشکان تامین‌اجتماعی به‌گفته خودشان، دریافتی ماهانه حتی ۹ میلیون تومانی هم ندارند. هم‌میهن در گفتگو با برخی پزشکان شاغل در سازمان تامین‌اجتماعی این مشکلات را پیگیری کرده است. به گفته آن‌ها ارائه خدمات‌درمانی و قدرت جذب پزشکان متخصص و فوق‌تخصص در سازمان به‌شدت ضعیف شده و دلیل آن هم این است که تصمیم‌گیرندگان در این حوزه مشتریان مطب پزشکان مشهوری‌اند که فقط پنج درصد جامعه پزشکی را تشکیل می‌دهند، اما درباره سرنوشت ۹۵ درصد دیگر اطلاعی ندارند. مشکل هم فقط برای جامعه پزشکی نیست؛ دریافت‌کنندگان خدمات یا همان مراجعان مراکز درمانی تامین‌اجتماعی هم این روزها با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

توقف عمل‌های جراحی بزرگ

مهم‌ترین دریافت‌کنندگان خدمات درمانی سازمان تامین اجتماعی، کارگران و طبقه ضعیف هستند، اما حالا ارائه خدمات به همین گروه‌ها هم تحلیل رفته است. این مسئله را علی اعتصام‌پور، مدیر سابق درمان تامین‌اجتماعی اصفهان تایید می‌کند و به می‌گوید:«سازمان تامین‌اجتماعی به‌عنوان بزرگترین سازمان بیمه‌ای بیش از ۴۹ میلیون نفر تحت پوشش دارد و در بیشتر دولت‌ها به‌ویژه دولت سیزدهم همیشه حیاط‌خلوت دولتی‌ها بوده، درحالی‌که اصلا ربطی به دولت ندارد. کسانی درباره این سازمان تصمیم می‌گیرند که نه کارشناس‌اند و نه دارای سابقه بیمه و این وضعیت باعث شده بخش‌های مختلف سازمان ازجمله درمان، بیمه و شستا به‌سمت ورشکستگی سوق داده شوند.»

به‌گفته این متخصص قلب در اصفهان، تامین‌اجتماعی بعد از وزارت بهداشت، دومین تولیدکننده درمان در کشور است و باید برای هزینه‌کرد و بهبود شرایط بیماران سیاست کلان داشته باشد، اما بیشتر بیمه‌شدگان‌اش اکنون مشکلات عمده‌ای دارند: «بخش خصوصی به دلیل ارجاع بیش از حد بیماران فربه شده، اما در مراکز درمانی سازمان به‌دلیل اینکه تعرفه‌ها منطقی نیست، حتی دیگر اعمال جراحی بزرگ هم انجام نمی‌شود و مردم سرگردان مراکز درمانی دیگر شده‌اند.

در این‌باره بدون اینکه بخواهیم سیاست‌زده باشیم یکی از دلایل، اشتباه استراتژیک رئیس دولت سیزدهم در انتخاب وزیری جوان و بدون سابقه اجرایی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بود که هرچند اکنون برکنار شده، اما بزرگترین سازمان‌های تحت پوشش این وزارتخانه مثل تامین‌اجتماعی و بهزیستی و در دل آن‌ها شستا را مستأصل کرد و حالا هم معلوم نیست که سیاست وزیر فعلی درباره این سازمان‌ها چیست؟»

اعتصام‌پور معتقد است، سازمان تامین‌اجتماعی هیچ سیاست کلان و استراتژیکی در هیچ زمینه‌ای ندارد و این وضعیت روزبه‌روز بدتر هم می‌شود: «در بخش‌های مختلف سازمان مشکلات زیادی وجود دارد، اما چالش‌های بخش درمان و کاهش ارائه خدمات به بیماران اهمیت بیشتری دارد. شرایط آنقدر بد است که در بیمارستان ۵۰۰ تختخوابی شریعتی اصفهان، فقط دو رادیولوژیست وجود دارد که یک نفرشان هم بازنشسته است. در شهرهای دیگر هم وضعیت همین است؛ فوق‌تخصص که هیچ، متخصص هم وجود ندارد و پزشک عمومی همه موارد را پوشش می‌دهد.»

او دلیل این وضعیت را نبود تعرفه منطقی و تعیین‌تکلیف نشدن وضعیت استخدامی پزشکان می‌داند و تاکید می‌کند: «با تورم ۴۵ درصدی چطور می‌توان از پزشکان قراردادی که هیچ حقوق ثابتی ندارند و به ازای بیماران ویزیت‌شده دریافتی دارند، انتظار داشت با این تعرفه‌های بسیار کم ادامه دهند.»

دریافتی، ۵۰ درصد دستمزد یک کارگر

شهریورماه امسال بود که مسئولان سازمان نظام‌پزشکی از کمبود پزشک متخصص اطفال خبر دادند و اینکه برخی جراحی‌ها مثل عمل قلب کودکان یا انجام نمی‌شود یا نوبت‌دهی زمان انجام آن یک‌سال زمان می‌برد. البته اگر عمل‌های جراحی هم برقرار باشد، از همان جامعه ۴۵ میلیون نفری تحت پوشش تامین اجتماعی، بخش زیادی با توجه به مشکلات اقتصادی به آن دسترسی نخواهند داشت، چراکه پزشکان متخصص و فوق‌تخصص کودکان قطعا با تعرفه‌های فعلی حاضر به فعالیت در بیمارستان‌های تامین‌اجتماعی نخواهند بود.

محمدحسین توحیدی‌فر، متخصص اطفال در یزد دراین‌باره توضیح بیشتری می‌دهد: «یکی از مهم‌ترین مشکلات درباره جذب پزشکان در سازمان تامین‌اجتماعی و ادامه همکاری آن‌ها بحث تعرفه‌هاست که در سیستم دولتی بسیار پایین است. پزشکان استخدامی سازمان ماهانه حقوق ثابت دارند، اما پزشکان قراردادی خیر. دریافتی قراردادی‌ها گاهی از ۵۰ درصد حقوق و حتی دستمزد یک کارگر هم کمتر است. شاید تصور اینکه یک پزشک متخصص اطفال قراردادی در یزد ماهانه ۵ تا ۶ میلیون درآمد دارد، سخت باشد، اما واقعا حقوق این پزشکان با تعرفه ۱ هزار تومانی برای هر ویزیت به بیشتر از این مبلغ هم نمی‌رسد.»

به‌گفته این پزشک، سازمان تامین‌اجتماعی اکنون قدرت رقابت برای جذب پزشک متخصص و عمومی، هم در بخش ویزیت سرپایی و هم در بخش اعمال جراحی را از دست داده و این عدد در بخش عمل‌های جراحی بسیار وحشتناک است.

او در پاسخ به این سوال که با این وضعیت بیماران به‌ویژه افراد دارای بضاعت مالی کم برای عمل‌های جراحی ضروری چه باید بکنند، بیان می‌کند: «همین حالا عمل‌های جراحی سنگین مثل تعویض مفصل، قلب و... به‌ندرت در بیمارستان‌های سازمان تامین‌اجتماعی انجام می‌شود. بیمار یا مجبور به تامین هزینه بخش خصوصی است یا حیاتش در خطر است. سازمان ظرفیت‌های فیزیکی آماده مثل تخت، اتاق عمل، وسایل و تجهیزات را در بیمارستان‌هایش دارد، اما تا زمانی که حق‌الزحمه پزشکان پایین است، انگیزه برای انجام فعالیت پزشکان در این مراکز وجود ندارد.»

توحیدی‌فر مشکل جدی دراین‌باره را نبود امنیت‌شغلی برای پزشکان سازمان می‌داند و اینکه به‌راحتی قابل حذف شدن هستند: «این پزشکان، تعهد خدمت ندارند و ایجاد بی‌انگیزگی در آن‌ها منجر به تقویت بحث مهاجرت شده، آن هم در دو بخش؛ اول کوچ به کشورهای خارجی و دوم خروج از بخش دولتی به سمت بخش خصوصی. یک گزینه دیگر هم داریم که پزشک بین بیگاری کردن در بخش دولتی و کار نکردن، دومین گزینه را انتخاب می‌کند و به مشاغل دیگر روی می‌آورد. یکی از دوستان پزشک من چندماه پیش، از کار در بیمارستان انصراف داد و مشغول رانندگی در تاکسی اینترنتی شد.

خودش می‌گفت درآمد بیشتری دارد، حالا هم که مهاجرت کرده است.» این متخصص اطفال درباره آسیب‌های کمبود پزشک در سازمان تامین‌اجتماعی هم می‌گوید: «این مسئله باعث می‌شود با گذشت زمان بیمه‌شدگان اعتمادشان را به مراکز درمانی از دست بدهند، چراکه خدمات خوبی دریافت نمی‌کنند. تامین‌اجتماعی برای تامین تجهیزات هزینه می‌کند، اما کسی نیست که پای این دستگاه‌ها به بیماران خدمات ارائه کند.»

توحیدی‌فر درباره اینکه راهکار چیست و چه باید کرد، می‌گوید باید دیدگاه مسئولان به نحوه تعامل با پزشکان تغییر کند و امنیت‌شغلی آن‌ها تامین شود: «نظام عادلانه پرداخت، مهم‌ترین موضوعی است که باید محقق شود. مشکل اینجاست که قانون‌گذاران دراین‌باره کسانی‌اند که خودشان مشتری مطب‌های پزشکان مشهور و نامی کشورند. این پزشکان کمتر از پنج درصد قشر جامعه پزشکی را تشکیل می‌دهند. تصمیم‌گیرندگان برای سیاست‌های درمانی سازمان، نباید با نگاه به همان پنج‌درصد برای ۹۵ درصد دیگر تصمیم‌گیری کنند. همین جوسازی‌ها موجب سیل مهاجرت پزشکان به عمان، ترکیه و آلمان شده که حداقل ۱۰ تا ۱۵ برابر چیزی که در ایران دریافت می‌کنند، دستمزد ماهانه دارند. به‌راحتی آن‌ها را از دست می‌دهیم و بعد ظرفیت پزشکی را اضافه می‌کنیم که ۱۰ سال دیگر همین پزشکان دوباره تربیت و جایگزین شوند.»

اولویت کدام است

«سازمان تامین‌اجتماعی اول باید تکلیفش را با بیمه‌شدگان مشخص کند و اینکه سلامت آن‌ها در اولویت و اهمیت است یا خیر؟ به‌نظر می‌رسد دولت و سازمان این مسئله را فراموش کرده‌اند و به همین دلیل توجه به بخش درمان و سلامت ضعیف شده است.»

این نکته را هم ابوالفضل آفریده، متخصص بیهوشی و مراقبت‌های ویژه در بیمارستان‌های البرز و میلاد به هم‌میهن می‌گوید و معتقد است، این مسئله و عوامل دیگر موجب شده بخش درمان، پرهزینه شود و کارایی مراکز درمانی سازمان، کاهش پیدا کند: «محور اصلی درمان، تمام عوامل فعال در این حوزه‌اند، اما زنجیره‌وار که محوریت آن با پزشکان است. با توجه به خروج پزشکان از مراکز درمانی سازمان، این زنجیره دچار آسیب شده است. تنها در سال ۹۸، ۸۶ پزشک از بدنه سازمان جدا شدند و شواهد نشان می‌دهد این آمارها طی سه‌سال اخیر افزایش هم داشته است. البته علاوه بر خروج پزشکان و بی‌توجهی به بخش درمان، استقبال نکردن پزشکان از ورود به مراکز درمانی سازمان هم وجود دارد که این سه‌عامل به تحلیل بخش درمان، کاهش میزان خدمات و بسته شدن برخی مراکز منجر شده است.»

او می‌گوید: «پزشکان به‌عنوان عوامل اصلی بخش درمان از انتفاع کافی در سازمان تامین‌اجتماعی برخوردار نیستند. این مسئله در مقایسه حقوق بازنشستگی یک پزشک و یک کارمند رده متوسط با ۳۰ سال سابقه کار در سازمان مشخص است و سیکل معیوبی دارد. بیش از ۹۰ تا ۹۵ درصد پزشکان، با مدرک تخصصی وارد سازمان می‌شوند و کاملا با کارمندانی که طی سال‌های خدمت‌شان موفق به ارتقای مدرک تحصیلی شده‌اند، متفاوت هستند.» به‌گفته آفریده، افزایش دستمزد پزشکان هم براساس تورم سالانه کشور صورت نگرفته است: «از سال ۹۶ تا ۱۴۰۰ افزایش تعرفه در بخش‌های مختلف درمان صورت گرفته، اما سهم پزشکان بسیار ناچیز بوده است. در بخش درمان و هتلینگ بیمارستانی، این عدد ۳۰۰ درصد و در تجهیزات بیمارستانی ۲۸۰ درصد بود، اما در بخش حرفه‌ای که حق‌الزحمه پزشکان را شامل می‌شود، ۴۱ درصد افزایش در نظر گرفته شده، یعنی حتی کمتر از تورم یک‌ساله! اما سازمان تامین‌اجتماعی همین مصوبه دولت و مجلس را هم درباره پزشکانش لحاظ نکرد. تعرفه‌های دولتی ۱۳ یا ۱۴ هزار تومان، تعرفه عمومی غیردولتی، دوبرابر تعرفه دولتی و تعرفه بخش خصوصی ۵۸ هزار تومان است. هر کاری که پزشکان انجام می‌دهند، واحد تعریف شده دارد و بر اساس آن‌ها ارزش‌گذاری می‌شود که مثلا آپاندیسیت یا زایمان و... چند واحد است. این تعرفه‌ها در سازمان برای پزشکان حتی ۵ هزار تومان است که مبلغ بسیار ناچیزی به‌شمار می‌رود.»

به‌گفته این متخصص بیهوشی، تعرفه‌های بسیار پایین باعث‌شده، پزشکان رغبتی به کار کردن در مراکز درمانی تامین‌اجتماعی نداشته باشند، چراکه درباره برخی از آن‌ها گاهی میزان دریافت دستمزد هم‌اندازه یک بهیار می‌شود.

آفریده معتقد است، پزشکی این روزها سخت و طاقت‌فرسا شده و با وجود کمبودها، محدودیت‌ها و بیماری‌های مختلف، میل‌به‌کار را در جامعه پزشکی به‌شدت کاهش داده است: «پزشک حتی اگر تمایلی به فعالیت در بخش‌های سازمان را هم نداشته باشد، تامین هزینه اجاره یک مطب در مرکز شهر هم برای او کار راحتی نخواهد بود. به همین دلیل ترجیح می‌دهد مهاجرت کند. طی سال‌های اخیر، ده‌ها هزار درخواست گوداستندیگ و کوچ پزشکان به کشورهای آسیایی، اروپایی و حتی آمریکایی وجود داشته و روند افزایشی آن ادامه دارد.»

البته به‌گفته این پزشک، به‌جز مشکلاتی که درباره پزشکان وجود دارد، آسیب جدی درباره بیمه‌شده‌های تامین‌اجتماعی وجود دارد که باید به آن توجه داشت: «در دو بیمارستان تامین‌اجتماعی فعالیت دارم و هر روز می‌بینم که اگر همین بیمارستان‌ها و دفترچه‌های سازمان نبود، برخی بیماران حتی توانایی مراجعه به دیگر بیمارستان‌ها را هم نداشتند، چراکه حتی توان اقتصادی پرداخت ۱۰ درصد فرانشیز مراکز درمانی دولتی را هم ندارند. ایمان دارم اگر خدمات درمانی تامین‌اجتماعی برای این افراد نباشد، هیچ‌چیزی جز از دست رفتن جان‌شان را شاهد نخواهیم بود. ما وظیفه داریم به این افراد خدمات خوب ارائه کنیم و باید امکان خدمت خوب را فراهم کنیم. یکی از فاکتورها این است که مراکز درمانی مجهز به نیروی انسانی توانمند شوند که باید جذب شوند. دراین‌باره باید اجرای تعرفه عمومی غیردولتی برای آن‌ها در نظر گرفته شود. وضعیت استخدامی پزشکان در سازمان تعیین‌تکلیف شوند. مراکز باید به تکنولوژی جدید مجهز شوند، طی بیش از دو سال پاندمی کرونا، بسیاری از تجهیزات مراکز درمانی سازمان فرسوده شده‌اند.»

سبد دارویی هم کوچک شده

مشکلات حوزه درمان در تامین‌اجتماعی حتی در بخش دارویی هم دیده می‌شود. به‌گفته فعالان این حوزه در بدنه تامین‌اجتماعی، اکنون هم سبد دارویی در حال کوچک شدن است، هم اقلام دارویی رو به کاهش. فهیمه احمدی، داروساز در بیمارستان شریعت رضوی تهران دراین‌باره توضیحات بیشتری به هم‌میهن می‌دهد و می‌گوید: «بدنه درمان در سازمان، رو به تضعیف است و داروها هم کمتر می‌شود. بیماران به‌ویژه بازنشسته‌ها و قشر ضعیف، فقط بخشی از داروهای‌شان را دریافت می‌کنند و مجبور به تامین سایر داروها به‌صورت آزاد و از داروخانه‌های خارج از سازمان هستند.

این مسئله به‌لحاظ اقتصادی آن‌ها را با مشکلات زیادی مواجه می‌کند و منجر به نارضایتی‌شان می‌شود.» او ادامه می‌دهد: «گفته می‌شود سازمان می‌خواهد درمان مستقیم (خدمات کاملا رایگان به بیماران در مراکزی مثل شریعت‌رضوی، میلاد و فیاض‌بخش) را حذف کند و تمرکز بر درمان غیرمستقیم داشته باشد، یعنی همکاری سازمان با مراکز درمانی دیگر و اینکه بیمار بخشی از هزینه‌های درمانی را خودش پرداخت کند. این مسئله باعث می‌شود بخش ضعیف جامعه با محرومیت از درمان مستقیم، قید درمان و سلامت خودشان را بزنند.

به‌گفته احمدی، جز مشکلات بیماران، همین حالا تعداد زیادی از پزشکان، دندانپزشکان و داروسازان تامین‌اجتماعی هم زیر خط‌فقر ۱۸ میلیونی اعلام‌شده در کشور هستند: «این پزشکان اگر بخواهند زندگی کنند، فرصت شغل دوم ندارند، زمان حضور در سازمان روی حقوق آن‌ها تاثیرگذار است که این زمان اکنون ۱۷۵ ساعت در ماه است، درحالی‌که در بیشتر ادارات این زمان ۱۴۴ ساعت در نظر گرفته شده است.»

اصل سه‌جانبه‌گرایی

«مشکلات فعلی سازمان تامین‌اجتماعی، به مشکلات اقتصادی کشور گره خورده و رفع آن‌ها با اصلاح در بحث اقتصادی کشوری میسر می‌شود.» علیرضا امیرپور، پژوهشگر حوزه رفاه و تامین‌اجتماعی این نکته را به هم‌میهن می‌گوید و معتقد است، اصل سه‌جانبه‌گرایی در تامین‌اجتماعی رعایت نشده است: «سازمان تامین‌اجتماعی باید بین کارفرمایان، بیمه‌شدگان و دولت اداره شود. در هیئت‌امنای سازمان حدود ۹ نفر حضور دارند و ترکیب اصیل آن‌ها باید از ترکیب نمایندگان اصیل هرسه‌طرف تشکیل شود، اما غالب آن به‌نفع دولت است و بخشی از مشکلات موجود به‌دلیل رعایت نشدن همین سه‌جانبه‌گرایی است.»

او نکته دوم را بحث اقتصادی کشور می‌داند: «زمانی که ارزش پول‌ملی کم می‌شود و با تورم لجام‌گسیخته مواجهیم، نه‌تن‌ها پزشکان که سایر گروه‌های صنفی هم نمی‌توانند شرایط معیشتی مناسبی داشته باشند. نخبه‌های ما که پزشکان هم در زمره آن‌ها به‌شمار می‌روند، در معرض درآمدهای هنگفت پیشنهادی از سوی کشورهای خارجی به‌ویژه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس قرار دارند و بسیاری از متخصصان به‌ویژه در حوزه‌های پزشکی و حتی پرستاری، به این کشورها مهاجرت می‌کنند.»

او در پاسخ به این سوال که آیا تعرفه‌ها هم به‌دلیل همین مشکلات اصلاح نمی‌شود و پرداختی به پزشکان تامین‌اجتماعی حتی از مصوبه قانونی مجلس هم پایین‌تر است، توضیح می‌دهد: «دراین‌باره باید تخصصی صحبت کنیم. بحث تعرفه‌ها بسیار مهم است و باید بازنگری شود، اما همین حالا هم صندوق تامین‌اجتماعی بیش از ۶ هزار میلیارد تومان در بخش پرداختی‌ها کسری دارد. تامین‌اجتماعی یک سازمان عمومی غیردولتی است و هیچ کمکی از دولت دریافت نمی‌کند. همین حالا هم دولت در پرداخت سه‌درصد حق‌بیمه، سال‌ها عقب‌افتادگی دارد. سازمان ۴۵۰ هزار میلیارد تومان از دولت طلب دارد که سال‌به‌سال افزایش پیدا می‌کند. کسری بودجه‌ای که در سازمان وجود دارد هم در این امر دخیل است و منجر به بروز این مشکلات شده است.» امیرپور در پاسخ به این سوال که آیا می‌توان با این دلایل، درمان افراد تحت‌پوشش سازمان که عمدتا اقشار کارگر و کم‌درآمد جامعه هستند را کاهش داد یا با خروج پزشکان، خدمات‌درمانی را مختل کرد، می‌گوید: «چنین چیزی نباید وجود داشته باشد، اما نیازمند برخی اصلاحات هستیم. دراین‌باره در سازمان تامین‌اجتماعی شورای‌عالی رفاه و تامین‌اجتماعی وجود دارد که رئیس‌جمهور، رئیس آن و تعدادی از وزرا و معاونان رئیس‌جمهوری هم عضو هستند. این شورا باید در دوره جدید وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی فعال شود تا بتواند تمام بخش‌های اجرایی و رفاهی کشور را فعال کند تا منجر به تقویت صندوق تامین‌اجتماعی شود.»

این پژوهشگر درباره اینکه در وضعیت فعلی می‌توان نارضایتی پزشکان سازمان را کاهش داد که حداقل تا اصلاح امور، اختلالی در روند درمانی بیماران سازمان وجود نداشته باشد هم می‌گوید: «حقوق‌ها جوابگوی معیشت پزشکان و حتی سایر کارکنان سازمان نیست. امسال با وجود تورم رسمی کشور که بالای ۶۰ درصد اعلام شد، حقوق پرسنل ۱۰ درصد در ابتدای سال و یک‌میلیون تومان از ابتدای مهرماه بود. دراین‌باره ضرورت دارد اصلاح در بحث اقتصادی کشوری رخ دهد تا درمجموع بتوانیم از وجود پزشکان، نخبگان و متخصصان در همه رشته‌های مورد نیاز سازمان تامین‌اجتماعی به‌نحو مطلوب بهره‌مند شویم.»