اتهام زن جوان متهم به رابطه نامشروع با صاحبخانه/ او پیشنهاد داد ولی من قبول نکردم
زن جوان بعد از نقلمکان به خانه مادرش از سوی همسر مرد صاحبخانه به رابطه نامشروع متهم شد.
ثریا بعد از مرگ شوهرش به خانه مادرش رفته و با فرزند سهسالهاش در آنجا زندگی میکند. او متهم به رابطه نامشروع شده و زن صاحبخانه از او شکایت کرده است.
ثریا از زندگیاش میگوید:
*متهم به رابطه نامشروع شدهای، این رابطه از کی شروع شد؟
رابطهای در کار نیست. من با مادرم در خانهای مستاجر هستیم، زن صاحبخانه به شوهرش شک دارد و حالا از من و شوهرش شکایت کرده است. او قصد دارد ما را از خانه بیرون کند.
*مگر چه مشکلی بین شماست؟
۶ ماه قبل از شوهرم فوت شد و به خانه مادرم رفتم. زن صاحبخانه از اینکه من در آن خانه هستم ناراحت شد و از ما خواست خانه را خالی کنیم ولی شوهرش گفت اگر اجاره را زیاد کنیم میتوانیم بمانیم. اما این زن دستبردار نیست و فکر میکند من با شوهرش رابطه دارم.
*چرا چنین فکری میکند؟
چون شماره تلفن من را در گوشی شوهرش دیده فکر میکند ما با هم در تماس هستیم.
*یعنی هیچ تماسی بین شما نیست؟
به هر حال او صاحبخانه است، کاری باشد به هم زنگ میزنیم.
*چرا به مادرت زنگ نمیزند؟
به مادرم هم زنگ میزند ولی بیشتر کارهای خانه را من انجام میدهم و به همین خاطر به من زنگ میزند. یکی دو بار هم برای بچهام خوراکی خرید.
*شوهرت چرا فوت کرد؟
اعتیاد داشت. چند سال بود که ما را ترک کرده بود. ۶ ماه قبل خبر آوردند بر اثر تزریق زیاد فوت کرده است. من هم به خانه مادرم آمدم که تنها نباشم.
*در پرونده آمده است پیامکی بین شما و صاحبخانه تبادل شده است.
پیامک خاصی نبود حرف معمولی بود.
*اما دادگاه چنین برداشتی ندارد.
رابطه ما در حد حرف بود، رابطه خاصی نداشتیم. زن صاحبخانه فکر میکند من صیغه شوهرش شدهام ولی اینطور نیست. آن مرد پیشنهاد داد ولی من قبول نکردم.
*پس رابطه عاطفی بین شما وجود داشته است.
من قبول نکردم.
*فرزندت حالا کجاست؟
با مادرم زندگی میکند.
*فکر میکنی زن صاحبخانه کوتاه بیاید؟
شوهرش قصد دارد او را طلاق بدهد، به ما گفته خانه را خالی نکنیم اما زن اصرار دارد خالی کنیم. اگر شوهرش با او کنار نیاید من مجبورم با مادرم جای دیگری زندگی کنم و بروم. به او گفتهام شکایتش را از من پس بگیرد من خانه را خالی میکنم.