چگونه بفهمیم طرف مقابل بعد از ازدواج خیانت نمیکند؟
یکی از عوامل مهم و موثر در حفظ رابطه زناشویی، تعهد به همسر است است که متاسفانه افراد کمتر به این عامل مهم توجه میکنند و در صورت توجه هم نمیدانند که چه عواملی را برای شناسایی میزان تعهد شریک خود در نظر بگیرند.
یکی از عوامل مهم و موثر در حفظ رابطه زناشویی، تعهد به همسر است است که متاسفانه افراد کمتر به این عامل مهم توجه میکنند و در صورت توجه هم نمیدانند که چه عواملی را برای شناسایی میزان تعهد شریک خود در نظر بگیرند.
دو عامل مهم برای سنجش تعهد همسر
1. نگرش نسبت به ازدواج: نگرش افراد نسبت به احتمال ازدواج، تعیین زمان آن و همچنین دوام و پایداری آن از موارد تأثیرگذار بر تعهد زناشویی است. تغییر در ارزشهای فرهنگی و اجتماعی موجب تغییر در نگرش به ازدواج و روابط زناشویی شده است. تمایل افراد به سمت فردگرایی، امکان تعهد دائمی به ازدواج را کاهش داده است و باعث کم شدن تعهد زناشویی در زوجین شده است.
کسانی که نگرش مثبتی نسبت به ازدواج دارند احتمالاً رابطه شادتر و موفقتر را تجربه میکنند. در واقع این افراد سرمایهگذاری بیشتری را برای حفظ و ماندن در رابطه انجام میدهند و به شیوه متعهدانهتری رفتار میکنند.
نگرش منفی افراد بر تعهدشان نسبت به وقایعی که ممکن است در یک رابطه اتفاق بیفتد تأثیرگذار است. این افراد تعارض بیشتر و رضایت کمتری در زندگی احساس می کنند و در نهایت تعهد کمتری را هم در ازدواج نشان میدهند. در واقع آنها کمتر نگران تعهد و پایان دادن به رابــطه زناشــــویی هستند. در طوفانهای زندگی تعهد زناشویی خود را فراموش کرده و در برای حفظ رابطه کمتر تلاش میکنند. بنابراین مهم است که دقت کنید شریک شما چه نگرشی راجع به ازدواج دارد.
2. نگرش نسبت به طلاق: نگرش درباره نقشهایجنسیتی جدید و تغییر انتظارات مرتبط با ازدواج در بیثباتی ازدواج نقش مهمی دارد. بیشتر از نیمی از افراد که طلاق میگیرند معتقدند که "هنگامی که زوجین نتوانند مشکلاتشان را حل کنند، بهترین راهحل طلاق است" ! این امر نشان میدهد نگرش به طلاق تغییر قابلملاحظهای کرده است. در واقع نگرش به طلاق موجب میشود زوجین تعهد کمتری را برای ماندن در ازدواج احساس کنند.
نقش والدین در تعهد فرد به زندگی مشترک
وضعیت زناشویی والدین: نحوه تعامل و حل مساله آنان، نگرش و تعهد آنها به امر ازدواج، وضعیت روانی والدین و خــیـــانــت یا طلاق آنهاست که میتوان از آنها به عنوان عوامل مهم و تأثیرگذار بر تعهد فرزندان نام برد.
در واقع فرزندان روابط نزدیک را با مشاهده رفتارهای والدین خود میآموزند. تظاهر والدین به اینکه قرارداد زناشویی ممکن است روزی از بین برود و بیان آن در حضور فرزندان بر نگرش فرزندان نسبت به تعهدشان و ازدواجشان در آینده تأثیرگذار است. در حقیقت با مشاهده طلاق والدین، کودکان بهطور مستقیم میآموزند که ازدواج برای تمام عمر دوام نمییابد و در صورت رضایت نداشتن از شریک زندگی مجبور به ادامه رابطه نیستند.
آنها می آموزند که جدایی از رابطه میتواند فرصتهایی برای پیدا کردن شادمانی با انسانهای دیگر را برایشان فراهم کند. این مشاهدات بهاحتمالزیاد تعهد فرزندان را نسبت به نُرم عمومی جامعه که معتقد است ازدواج تا آخر عمر باید ادامه داشته باشد کاهش می دهد.
اگر دیدن بیتعهدی والدین در سنین کودکی افراد اتفاق افتاده باشد طرحواره بیاعتمادی نیز در آنها شکل خواهد گرفت که این موضوع موجب تشدید مشکلات زناشویی در آینده میشود. به عبارت ساده این افراد به حل مشکلات در زندگی به شدت بیاعتماد هستند و احساس ناامیدی میکنند. این نگرش حتی باعث بروز خیانت به رابطه زناشویی هم میشود.
شیوه فرزندپروری والدین: رابطه افراد در کودکی با والدین شان، باورهای آنها درباره خود و دیگران را شکل میدهند. پس اگر کودک از مراقبان خود پشتیانی، حمایت و امنیت دریافت کند به احتمال زیاد احساس دوست داشتنی بودن در او شکل گرفته و درونی میشود. در نتیجه کودک به شکل ایمن با دیگران رابطه برقرار میکند و دیگران را به عنوان افراد قابل اعتماد و دوستداشتنی میبیند.
اما کودکانی که ناامنی احساسی را تجربه کردهاند در بزرگسالی نسبت به مردم دید منفی دارند و آنها را افراد قابل اعتمادی نمیدانند و در نتیجه روابط آنها عمدتاً به صورت ناایمن و غیرقابل پیشبینی است که این سبب مشکلات زیادی در روابطِ بینِ فردی این اشخاص میشود.