//
کد خبر: 391012

قتل دلخراش پسر بچه 6 ساله به دست همسر صیغه ای پدرش

زن دانشجوی دندانپزشکی که صیغه مردی جوشکار شده‌بود، به اتهام قتل پسرخوانده خردسالش بازداشت شد.

روز پانزدهم اسفند ماه، قاضی محمد وهابی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس از مرگ مشکوک پسر بچه‌ای در یکی از بیمارستان‌ها با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی راهی بیمارستان شد.

تیم جنایی در بیمارستان با جسد پسر شش ساله‌ای به نام امین که آثار کبودی روی دهان و صورتش نمایان بود، روبه‌رو شدند که حکایت از آن داشت وی به طرز مشکوکی به کام مرگ رفته‌است.

پدر پسر فوت شده گفت: پسرم شب قبل شام خورد و خوابید، اما امروز صبح وقتی خواستیم او را از خواب بیدار کنیم، متوجه شدیم نفس نمی‌کشد که به سرعت پسرم را به بیمارستان رساندیم، اما تیم پزشکی اعلام کرد پسرم فوت کرده‌است.

کبودی روی دهان و صورت امین حکایت از آن داشت که به احتمال زیاد کودک خردسال بر اثر کودک آزاری فوت کرده‌است. بدین ترتیب جسد برای انجام آزمایش‌های لازم و مشخص‌شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد و کارآگاهان نیز تحقیقات خود را به دستور بازپرس جنایی برای بررسی مرگ مشکوک کودک و برملا کردن زوایای پنهان این حادثه آغاز کردند.

نخستین بررسی‌ها نشان داد پدر پسر فوت‌شده که جوشکار است از مدتی قبل به خاطر اختلاف‌هایی که با همسرش داشته از وی جدا شده و همراه پسر شش ساله و دختر هشت ساله‌اش زندگی می‌کرده‌است.

همچنین مشخص شد وی پس از جدایی از همسرش زن جوانی را که دانشجوی رشته دندانپزشکی است، صیغه موقت کرده و همراه آن‌ها زندگی می‌کرده‌است.

مأموران در بررسی‌های بعدی دریافتند خواهر هشت ساله پسر فوت شده به یکی از بستگانش گفته که نامادری‌ام شب حادثه برادرم را کتک زده‌است.

سپس مأموران پلیس در ادامه از دختر هشت‌ساله تحقیق کردند. وی گفت برادرم همیشه شیطنت می‌کرد و بازیگوش بود. شب حادثه برادرم بازی می‌کرد و سر و صدایش اتاق را گرفته‌بود که نامادری‌ام عصبانی شد و با دست ضربه محکمی به صورت برادرم زد، به طوری که ساعت مچی که در دست داشت، صورت و دهان برادرم را کبود کرد. برادرم حالش بد شد و از نامادری‌ام خواستم او را برای درمان به بیمارستان برساند، اما او قبول نکرد. وقتی پدرم به خانه آمد، موضوع را به او گفتم و پدرم با نامادری‌ام مشاجره لفظی کرد، اما پدرم نیز برادرم را برای درمان به بیمارستان نرساند. امین حالش بد بود و شب خوابید تا اینکه صبح متوجه شدیم فوت کرده‌است.

با به‌دست آمدن این اطلاعات مأموران پلیس به دستور بازپرس جنایی پدر امین و نامادری‌اش را بازداشت کردند و مورد تحقیق قرار دادند.

پدر امین در ادعایی تازه گفت: مدتی قبل از همسرم جدا شدم و دادگاه هم حضانت دو فرزندم را به من داد و به همین دلیل آن‌ها با من زندگی می‌کردند. من تنها بودم تا اینکه با همسر دومم که دانشجوی دندانپزشکی است، آشنا شدم. او از شوهرش جدا شده‌بود و یک پسر ۱۱ ساله دارد که توافق کردیم با هم زندگی کنیم و او را صیغه موقت کردم و از آن روز به بعد همسر دومم با من و دو فرزندم زندگی می‌کند.

وی ادامه داد: روز‌ی که پسرم فوت کرد، من در بازجویی‌ها گفتم که پسرم خوابیده‌بود و دیگر از خواب بیدار نشد، اما واقعیت این است که پسرم خیلی بازیگوش بود و روز حادثه در پله‌ها بازی می‌کرد که روی پله‌ها پایش لغزید و با صورت به زمین خورد و بیهوش شد.

من او را به بیمارستان رساندم، اما متأسفانه فوت کرد.

نامادری نیز در بازجویی‌ها ادعای دیگری را مطرح کرد و گفت: امین پسر بازیگوشی بود و روز حادثه در پارک تاب‌بازی می‌کرد که از روی تاب به زمین افتاد و صورت و دهانش کبود شد. پس از این حادثه، من با پدرش تماس گرفتم و او را به بیمارستان رساندیم، اما متأسفانه امین فوت کرد.

همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، بازپرس جنایی با توجه به تناقض‌گویی‌های دو متهم، نامادری را به اتهام قتل عمد و پدر امین را هم به اتهام اخفای ادله جرم بازداشت کرد و برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داد.

تحقیقات از دو متهم برای روشن‌شدن زوایای پنهان این حادثه ادامه دارد.