//
کد خبر: 391877

رفتم گندی که زده‌ام رو درست کنم، عفتم را از دست دادم!/ پارسا و دوستانش به من تجاوز کردند!

دخترجوان شهرستانی بدجوری در تله شیطانی چند جوان گرفتار شد و رفت که مشکل را رفع کند که به او تجاوز شد و دامنش لکه دار گردید.

دخترجوان شهرستانی بدجوری در تله شیطانی چند جوان گرفتار شد و رفت که مشکل را رفع کند که به او تجاوز شد و دامنش لکه دار گردید.

بیشتر بخوانید:دوست صمیمی شوهرم به من نظر داشت/ اینقدر تو گوشم خوند تا طلاق گرفتم و با او ازدواج کردم!

رابطه سیاه نوعروس با برادر داماد/جریان چه بود؟

این زنها بعد ازدواج رابطه جنسی بهتری با همسر خود دارند+جزئیات

سمیرا نمیدانست چه سرنوشت وحشتناکی توسط پارسا برایش رقم خواهد خورد.دختر دانشجو به نام سمیرا پس از آشنایی با پسر جوان از طریق تلگرام Telegram وقتی دام شیطانی پسر جوان و دوستانش گرفتار شد به خاطر فیلم های سیاهی که از او گرفته شده بود مجبور به تسلیم شدن و پرداخت پول میلیونی به این فرزندان شیطان بود که در آخر با مراجعه به پلیس راز این ماجرای سیاه را فاش کرد.

این دانشجوی دختر گفت دانشجو هستم و از یکی از شهرستان های جنوب کشور به اینجا آمده ام و در خوابگاه زندگی می‌کنم و پدرو مادر بیچاره و ساده دل من فکر می‌کنند دخترشون رو برای تحصیل فرستادن ولی خبر ندارن که چه گندی زده ام ومطمئنم اگر بفهمند سکته خواهند کرد.

وی ادامه داد: دختر سر به راهی بودم و کاری به کسی نداشتم و سرم توی درس و کتاب بود . چند تا هم اتاقی هم داشتم که سرو گوششون می جنبید خیلی توگوشم خواندند که بابا چرا تو اینقدر پاستوریزه ای و عضو هیچ شبکه ای نیستی هرچند اوایل زیر بار نرفتم. حتی خواستم اتاقم را عوض کنم ولی چون وسط سال بود هیچ کس حاضر نشد جایش را با من عوض کند. وی افزود: بالاخره این دوستان نااهل پیروز شدند و مرا تسلیم کردند.

شاید یکی از دلایلی که زیر بار حرفشون رفتم این بود که دیگه از متلکاشون خسته شده بودم. این بود که یک گوشی مجهز به اندروید خریدم. خرید گوشی همانا و رفتن در دام فریبنده شبکه های اجتماعی همان! کارم صبح تاشب شده بود وب گردی در سایت های مختلف تا اینکه در یکی از شبکه های اجتماعی با پارسا آشنا شدم. او خودش را اهل یکی از استان های غربی کشور معرفی کرد.

بعد از کمی آشنایی کم کم صحبت هایش رنگ احساسی و عاشقانه به خود گرفت او ادعا میکرد که نه یک دل بلکه صد دل عاشقم شده و این احساس دوطرفه بود. تحمل اینکه روزی او را از دست بدهم را نداشتم.

یک روز پارسا ازم خواست بهانه ای جور کنم و به دیدنش بروم . من هم بدون اطلاع والدینم به سمت شهر او راه افتادم فقط یکی از دوستانم را در جریان گذاشتم. پارسا در ترمینال منتظرم بود. از دیدنش احساس خوبی داشتم.

او از من خواست همراهش به جشن تولد یکی از دوستانش بروم و قول داد که اتفاقی نمی افتد و همه ی ی بچه های مثبتی هستند.این دختر با اشاره به اینکه وقتی به آنجا رسیده بود، اصلاً فضا ان طور که فکر میکردم نبود، گفت: عده ای دختر و پسر با سرو وضع نامناسب در حال رقص و پایکوبی بودند. پارسا مرا به انها معرفی کرد و گفت برای استراحت به اتاق بروم او با رویی باز خیلی تحویلم گرفت و شربتی برایم آورد خوردن شربت همانا و …

وقتی به خودم آمدم فهمیدم ساعتها خواب بودم . احساس بدی بهم دست داد دیگه پارسایی نبود هرچه تماس می‌گرفتم جواب نمی داد تا اینکه برایم یک فیلم “>فیلم ویدئویی ارسال کرد و پشت بندش جمله ای که وقتی شنیدم دنیا روی سرم خراب شدم و چشمانم تیره و تار شد.

آری ان فرد شیاد و کلاه بردار که خود را عاشق دلباخته ام معرفی کرده بود کلاهبرداری بیش نبود. مرا با شربت بیهوش و همراه ۳ تن دیگر مورد سوء استفاده قرار داده بودند واز ان صحنه فیلم تهیه کرده بودند. در پیامی که برایم فرستاده بود تأکید کرده بود که اگر مبلغ ۵ میلیون تومان برایش واریز نکنم ان فیلم کذایی را در شبکه های اجتماعی مختلف منتشر میکند.

دختر جوان اشک هایش را پاک کرد و ادامه داد: مثل دیوانه ها شده بودم خودم را به درو دیوار می زدم نمی دانستم باید چه کنم و چه خاکی بر سرم بریزم .اگر پدر و مادرم موضوع را می فهمیدند باید چه میکردم و برای آبروی بر باد رفته و لکه دار شدن عفتم چه توجیهی داشتم.

هر طور بود مبلغ درخواستی را فراهم کردم ولی کاش به همان یکبار ختم می شد.این شیطان صفت نامرد مجدداً از من اخاذی میکرد و به خرجش هم نمی رفت که هیچ پولی در بساط ندارم .چند بار تصمیم گرفتم خودکشی کنم که دوستانم مانع شدند .حالا به اینجا آمده ام که کمکم کنید.

بنابه این گزارش کلاهبرداران م تجاوز پس از این شکایت و تحقیقات پلیس police بازداشت شدند وجهت ادامه رسیدگی به اتهاماتشان به بازپرسی معرفی شده اند.

این خبر مربوط به چند وقت قبل بوده و صرفا جهت عبرت آموزی بازنشر شده است.