//
کد خبر: 393562

معرفی چهار فیلم با حال و هوای بهاری برای تماشا در آخر هفته

در فصل بهار، فعالیت‌های زیادی انجام می‌شود که همگی بسیار لذت بخش هستند؛ از جمله دیدن و بازدید از اقوام و دوستان یا سفر به نقاط مختلف برای تفریح. اما در این میان، بسیاری از افراد دوست دارند برای استراحت، زمان خود را صرف تماشای فیلم و سریال کنند.

در مقاله امروز به معرفی پنج فیلم نوستالژیک کمدی جذاب برای این افراد می‌پردازیم.

گربه‌های اشرافی (Aristocats)

شاید داستان «گربه‌های اشرتفی» ربط مستقیمی به بهار نداشته باشد اما سبک انیمیشن‌سازی آن به اندازه‌ای خوش رنگ و لعاب و چشم‌نواز است که در هر لحظه بهار و حال و هوایش را یادآوری می‌کند. این انیمیشن بهاری گزینه‌ی فوق‌العاده‌ای برای تماشا هنگام صرف صبحانه در هوای مطبوع بهار است.

فیلم ماجرای یک گربه‌ی ماده و سه بچه‌ی کوچکش را دنبال می‌کند که در پاریس دهه‌ی ۱۹۱۰ میلادی کنار بانو آدلاید زندگی مرفه و اشرافی را تجربه می‌کنند. تا این که بانو تصمیم می‌گیرد همه‌ی اموالش را پس از مرگ به گربه‌ها ببخشد. ادگار خدمتکار بدذات خانه که متوجه این موضوع شده گربه‌ها را می‌دزدد و این آغازگر فصل تازه‌ای در زندگی آن‌ها است.

 رژه عید پاک (Easter Parade)

ایروینگ برلین شاعر در بخشی از ترانه «تنها وقتی اتفاق می‌افتد که با تو می‌رقصم»، یکی از ترانه‌های زیبای این فیلم موزیکال، می‌گوید: «بهار همیشه هیجانی با خود دارد/ هیجان این‌که هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.» فیلم‌های کریسمسی زیاد هستند و خودشان دیگر یک زیرگونه شده‌اند، ولی این فیلم دل‌نشین سال ۱۹۴۸ که در اصل بهانه‌ای است برای هنرنمایی فرد آستر و جودی گارلند، از معدود آثاری است که تمرکز خود را روی جشن عید پاک می‌گذارد.

فیلم داستانش در سال ۱۹۱۲ رخ می‌دهد، با دان هیوز (آستر)، ستاره رقص برادوی آغاز می‌‌شود که در خیابان دارد قدم می‌زند، وارد یک مغازه می‌شود تا هدایایی برای معشوقش بخرد. ولی این هدایا فایده چندانی ندارند، چرا که معشوق دان به او می‌گوید که می‌خواهد یک نمایش انفرادی برعهده بگیرد و دیگر با او کار نمی‌کند. دان هم ناچار است دنبال یک استعداد تازه برای نمایش های دونفره خود بگردد. فیلم در اصل بین دو رژه عید پاک رخ می‌دهد. در یکی از آن‌ها هیوز هانا (گارلند) را پیدا می‌کند، اما هنوز در حسرت هم‌تیمی شیک قبلی است. و در رژه دوم هانا خودش یک ستاره نوظهور موفق شده است. داستان روایت چندان قطوری ندارد و هرچه در فیلم می‌بینیم در فاصله بین این دو اتفاق رخ می‌دهد، ولی مهم این است چند مورد از بهترین کارهای ایروینگ برلین این فاصله را پر می‌کنند، مخصوصا «با عزیزم بیرون می‌زنم» و «ما زوج شیک‌پوشی هستیم».

فیلم ماهی بزرگ

فیلم ماهی بزرگ (Big Fish) محصول سال ۲۰۰۳ میلادی است. کارگردانی این فیلم را تیم برتون (Tim Burton) در دست داشته است. درخشش گرم و تازه در سراسر این فیلم حس می‌شود. این فیلم بر اساس کتابی به همین نام نوشته شده است. این فیلم، از طریق ارائه تجربیاتی خارق‌العاده، یک لذت درخشان و جذاب را به طرفداران منتقل می‌کند.

این فیلم، داستان یک پسر را روایت می‌کند که سعی دارد تا زندگی پدرش را از طریق داستان‌هایی حقیقی و تخیلی بازگو کند. از همین رو، لحظات بسیار زیبایی و تماشایی زیادی در این فیلم وجود دارند که بیننده را غرق خود می‌کنند. صحنه‌های طبیعت و رنگارنگ این فیلم، حس بهاری دلنشینی به آن داده است. در حقیقت، این فیلم همانند یک نامه عاشقانه به فصل بهار است.

 یک قصه بهاری (A Tale of Springtime)

اریک رومر هیچ‌وقت تاریخ تولد دقیقش را نمی‌گفت، ولی به نظر می‌آید همان ۲۱ مارس ۱۹۲۰ درست باشد، مصادف با اعتدال بهاری آن سال که برابر است با اولین روز بهار. شاید به همین دلیل رومر در فیلمسازی از فصل‌ها، مخصوصا فصل‌های گرم، یک کارگردان چیره‌دست بود. در واقع او تنها فیلمسازی است که در هر چهار فصل سال فیلم ساخته است.

«یک قصه بهاری» سرآغاز سومین و آخرین مجموعه فیلم دست‌نیافتنی بود که رومر شروع کرد: قصه‌هایی از چهار فصل. فیلم که یکی از لذت‌بخش‌ترین کمدی‌های آداب (کمدی‌هایی درباره طبقه متوسط و مرفه جامعه و ارتباط بین شخصیت‌های آن‌ها) رومر است، داستانش درباره یک استاد فلسفه پاریسی به نام ژان (ان تیسدر) است که مورد توجه یک دانشجوی موسیقی جوان قرار می‌گیرد، این دانشجو معتقد است ژان زوجی عالی برای ایگور (اوگ کستر)، پدر طلاق گرفته‌اش خواهد بود. درام فیلم بین پاریس و زادگاه خانوادگی ایگور در فانتین‌بلو جریان می‌یابد، جایی که درختانش شکوفه داده‌اند و در آن، رومر به دنبال رازگشایی آرام سوءتفاهم‌ها و تمایل‌های نامطمئن است، کاری که او همیشه استادانه انجام می‌دهد.