طناب دار ؛ پایان تصادف عمدی جوان تبریزی!

12 ظهر 17 تیرماه سال 1399 بود که تصادف پیکان وانت با یک موتورسیکلت در جاده مابین روستای قبجاخ و بهرام آباد منجر به فوت راننده موتورسیکلت می شود؛ راننده پیکان وانت (حسین) از ماشین پیاده می شود و بر بالای سر بهنام (راکب موتورسیکلت) که در سرازیری جاده افتاده بود، حاضر می شود؛ رهگذری که در آن لحظه در حال گذر از جاده بود با مشاهده این صحنه سریع از خودروی خود پیاده و به سمت آنان حرکت می کند.

با اوژانس و پلیس تماس می گیرند، حسین از صحنه متواری می شود؛ در نهایت بهنام نیز فوت می کند و پزشکی قانونی علت فوت را خونریزی داخلی در اثر اصابت جسم سخت عنوان می کند. بعد از فوت بهنام و با شکایت اولیای دم وی از حسین، پلیس تحقیقات خود را برای روشن شدن تمام ابعاد این ماجرا و نیز عمدی یا غیرعمدی بودن تصادف آغاز می کند.

پلیس در تحقیقات خود پی به وجود اختلاف قبلی مابین حسین و بهنام می برد و طبق مستداتی که به دست آورد حکایت از اختلاف مابین عموی بهنام و پدرزن حسین بر سر گوسفندان وجود داشت؛ همچنین طبق تحقیقات پلیس چند روز قبل از وقوع تصادف، در روستای قبجاخ درگیری مابین حسین و بهنام اتفاق افتاده بود و در این درگیری حسین بهنام را تهدید به قتل کرده بود.

پلیس حسین را دستگیر و به بازداشتگاه منتقل می کند؛ حسین وقتی مقابل پلیس قرار می گیرد منکر هرگونه عمدی بودن این تصادف می شود. اما بررسی های هیئت هفت نفری کارشناسان راهنمایی و رانندگی حکایت از عمدی بودن این تصادف داشت.  

بنابراین پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه اول داگاه کیفری یک آذربایجان شرقی ارسال و جلسه رسیدگی به اتهام این مرد جوان در مورخه 17 تیرماه سال 1400 در شعبه مذکور برگزار می شود.

در ابتدای جلسه رسیدگی قاضی از اولیای دم حسین می خواهد تا شکایت خود را به دادگاه ارایه دهند که آنان درخواست قصاص را از دادگاه می خواهند.  

بعد از درخواست قصاص از سوی اولیای دم حسین، رییس دادگاه از بهنام می خواهد تا دفاعیات خود را به دادگاه ارایه دهد که در این هنگام نیز بهنام منکر هرگونه عمدی بودن تصادف می شود و می گوید: من موقع وقوع تصادف خواب آلود بودم و متوجه حضور موتورسیکلت و... در جاده نشدم؛ چرا که به شدت خوابم می آمد و ناخواسته و در حین خواب آلودگی کنترل ماشین را از دست داده و به موتورسیکلت برخورد کردم و آن اتفاق ناگوار افتاد.

اما طبق بررسی هایی که کارشناسان تصادف انجام داده و نظر بر عمدی بودن تصادف دادند و اینکه زمان وقوع تصادف که 12 ظهر بود و متهم تازه از روستا شروع به حرکت کرده بود و با توجه به اظهارات شاهدین مبنی بر وقوع درگیری هایی مابین متهم و مقتول و با توجه به اوراق و محتویات پرونده و نیز درخواست کیفرخواست از سوی دادسرای عمومی و انفلاب، دادگاه بزهکاری متهم را محرز دانسته و قضات دادگاه شعبه اول کیفری یک استان رای به قصاص نفس متهم دادند.

اما بعد از صدور رای وکیل مدافع متهم اقدام به فرجام خواهی نموده و به صدور رای اعتراض کرد؛ پرونده برای رسیدگی به اعتراض وکیل یاده شده به دیوان عدالت عالی کشور ارسال می شود. اما قضات دیوان عالی کشور نیز، ضمن رد اعتراض وکیل، بر رای دادگاه مهر تایید زدند.

حال استیذان حکم قصاص حسین نیز آمده است و وی هم اکنون در زندان مرکزی تبریز منتظر اجرای حکم قصاص خود است.