توافق ایران و عربستان؛ عهدی ماندگار؟
در فاصله کوتاهی پس از آنکه وزرای خارجه ایران و عربستان سعودی با یکدیگر دیدار کرده و بیانیه مشترکی را درباره از سرگیری روابط دیپلماتیک میان دو کشور امضا کردند، برخی رسانهها در منطقه گزارش دادند که عربستان سعودی با انصارالله یمن هم برای پایان دادن به جنگ یمن به توافق رسیده است.
برای هر سه کشور ایران، عربستان سعودی و یمن که در منطقه خاورمیانه قرار دارند، هر نوع بیثباتی و ناامنی در کشورهای همسایه میتواند روی آنها نیز اثرگذار باشد و مانع از تحقق برخی اهداف شود که محقق شدنشان در گرو برقراری آرامش و حفظ ثبات است.
توافقی که میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی حاصل شد، هر چند در اصل توافقی دوجانبه و به منظور از سرگیری روابط دیپلماتیک میان دو رقیب منطقهای به حساب میآمد اما چنانچه پیشبینی میشد آثار و تبعات بسیاری در منطقه خواهد داشت. به طور ویژه در مساله یمن این اثر ملموس است. ریاض در تلاش است تا از طریق برقراری رابطه با تهران ثبات و آرامش را به منطقه بازگرداند و نگذارد که بیش از این خاورمیانه به دلیل تنش میان ایران و عربستان سعودی متشنج باشد. وقتی این دو کشور بزرگ به همدیگر احترام بگذارند و روابط خود را در ابعاد سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی گسترش دهند، بقیه کشورهای منطقه و جهان اسلام با دید مثبتی به این تحول نگاه خواهند کرد و احساس آرامش و اطمینان بیشتری از آینده خود خواهند داشت. تعطیلی سفارتخانهها و قطع روابط سیاسی میان تهران و ریاض، آثار ناگواری بر دو کشور گذاشت و منطقه و بازار انرژی را هم تحت تاثیر خود قرار داد و اکنون که دو کشور تلاش دارند تا مشکلات موجود میان خود را برطرف کنند و روابط حسنه را ازسر گیرند، جهان و منطقه میتواند درخصوص امنیت و ثبات غرب آسیا و همچنین بازار انرژی اطمینان خاطر بیشتری را کسب کند.
علاوه بر این، ریاض بر آن است که با پایان دادن به جنگ یمن و دستیابی به یک راهحل سیاسی برای بازگرداندن آرامش به یمن، زمینه را برای برقراری کامل آرامش و امنیت در شبه جزیره عربستان فراهم کند و در فضایی بهتر برای رسیدن به اهداف مدنظر خود تلاش کند.
توافق عربستان با جمهوری اسلامی ایران و توافق عربستان با انصارالله یمن مکمل یکدیگر هستند. بدون حصول توافق با تهران و پیگیری تنشزدایی میان عربستان و ایران، امکان حصول توافق با انصارالله بسیار اندک بود و در صورتی که عربستان بدون توافق با ایران برای پایان دادن به جنگ یمن و صلح با انصارالله تلاش میکرد، نمیتوانست به هدف خود یعنی برقراری آرامش کامل در منطقه دست پیدا کند.
هدف اصلی ریاض رسیدن به توسعه است. عربستان سعودی میخواهد با استفاده از امکانات و فرصتهایی که دراختیار این کشور قرار دارد، ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی خود را در منطقه و جهان افزایش دهد. آنها آگاه هستند که بدون طراحی دقیق و بدون توافقهای سیاسی و امنیتی دستیابی به این هدف ممکن نبود و از همین رو است که آنها درصدد تنشزدایی برآمدهاند و میخواهند اهدافی را که برای سال 2030 درنظر گرفتهاند محقق ساختهاند.
عربستان دورنمای توسعه خود را براساس تنوع روابط اقتصادی و همچنین ارتباط خوب و موثر با همه قدرتهای بزرگ دنیا بنا کرده است. چین به عنوان یک قدرت اقتصادی بالنده که یکی از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی در جهان است یک گزینه بسیار خوب برای همکاری با عربستان است. درحال حاضر امریکا نیاز چندانی به منابع انرژی منطقه ندارد اما در مقابل، چین به شکل روزافزون احساس نیاز به این منابع میکند. بنابراین برقراری ثبات و امنیت در منطقه خلیجفارس برای چین ضروری بوده و حاضر است در موضوعات امنیتی منطقه حضور داشته باشد و البته اینکه به چه نحوی میخواهد این کار را انجام دهد، ما اطلاعات و جزییاتی درباره آن در دسترس نداریم.
در حال حاضر گمانهزنیهای زیادی درخصوص ازسرگیری روابط تهران و ریاض وجود دارد. برخی معتقدند این توافق پایدار نخواهد بود و برخی دیگر آن را یک توافق مهم و استراتژیک توصیف میکنند. واقعیت این است که اگر پایهگذاریها صحیح باشد و توافق بتواند در مسیر تامین آرامش و ثبات در منطقه موفق عمل کند، آنگاه میتوان گفت که این توافق پایدار خواهد بود و منطقا دو کشور ترجیح خواهند داد آن را حفظ کنند. اما اگر توافق نتواند در تامین این هدف مهم و حیاتی برای دو طرف کارآمد باشد، بهطور طبیعی به حاشیه میرود و دیگر طرفین برای حفظ آن تلاش نخواهد کرد. به عنوان مثال امکانپذیر نیست که عربستان سعودی از تمام مواهب امنیت و شکوفایی اقتصادی در سایه این امنیت بهرهمند باشد اما یمن در فقر و فلاکت روزگار بگذراند. در توافقها این مساله بسیار مهم است که همه از اجرای آن سود ببرند و از همین رو باید دید در میدان عمل چه اتفاقاتی خواهد افتاد.