تندروی ممنوع! / پایان دوره تندروی و اقدامات شتاب زده و هیجانی!
حجت اله اکبرآبادی؛ نگاهی به فراز و فرودهای کشور طی سالیان گذشته تا امروز بر این حقیقت صحه میگذارد که اقدامات یکجانبه تندروها هزینههای مادی و معنوی زیادی را برای کشور به بار آورده است. هزینههایی که از رویکردی احساسی و هیجانی ایجاد شده تا کشور با افتادن در چالشهای داخلی و بینالمللی، مستقیم و غیر مستقیم امنیت و منافع ملی خود را در خطر ببیند.
طبیعتا در زمانهایی هزینه این تندرویها جنبه داخلی داشته و مردم را مقابل هم قرار داده و زمانی نیز جنبه بینالمللی یافته که هزینههای آن به مراتب برای کشور گران آمده و با کشاندن ایران به چالش و رویارویی با دیگر کشورها بویژه همسایگان منطقهای، فرصتهای تعامل و توسعه روابط فیمابین سیاسی و تجاری را سلب نموده است. شاید از یک منظر هزینه تندرویهای صورت گرفته در طول چند سال گذشته قابل محاسبه نباشد، اما میتوان گفت این تندرویها هزینههای مادی و معنوی زیادی را به کشور تحمیل کرده و در خیلی موارد ضد منافع ملی عمل کرده است.
این در شرایطی است که اگر همهچیز تابع قانون باشد، هیچکس نباید به خود اجازه دهد به سادگی با منافع ملی بازی کرده و خود را ورای قانون ببیند. این اقدامات خودسرانه بویژه در زمانی که مباحث بینالمللی و روابط دیپلماتیک را شامل شده، ضمن خدشه به جایگاه و اعتبار جمهوری اسلامی،به تنش و بحران بین ما با دیگر کشورها دامن زده تا عدهای پشت پرده این اتفاقها،منافع محفلی خود را دنبال کنند.نمونه ملموس آن به حمله غیر مسئولانه عدهای به کنسولگری عربستان در مشهد و آتش زدن سفارت این کشور در تهران بر میگردد که خارج از سیاست دولت وقت به قطع روابط دو کشور مسلمان انجامید.تاوان این تندروی و عمل نابخردانه تا آنجا پیش رفت که روابط ما با کشورهای حوزه خلیج فارس منهای قطر به سردی گرائید و ایران و عربستان دور تازهای از تقابل و جنگ سرد بین خود را آغاز کردند.
اما امروز که دو کشور پس از چند سال کشمکش توافق کردهاند سرفصل تازهای از همکاریهای منطقهای و بین المللی را با عادی سازی روابط و البته با میانجیگری چین مورد توجه قرار دهند، می توان امیدوار بود که چشم انداز روشنی از همکاریهای دو جانبه و چند جانبه، آینده منطقه را دستخوش اتفاقات تازه و البته مثبتی کند.
با آب شدن یخهای روابط ایران و عربستان بیش از پیش ثابت می شود که دوره تندروی و اقدامات شتاب زده و هیجانی بسر آمده و باید با منطق و عقلانیت تعاملات منطقهای و بینالمللی را در جهت منافع ملی کشور پیش برد. اما در قضایای داخلی نیز این تندرویها و حرکات افراطی درطول سالهای گذشته کم نبوده و به اختلافها و دو قطبی شدن جامعه منجر شده است.
فارغ از رقابتهای سیاسی و جناحی، مردم خواسته و ناخواسته مقابل هم قرار گرفتهاند تا سرمایه انسانی کشور وارد تقابلی شود که سودی بر آن مترتب نیست.با در نظر گرفتن اینکه کشور امروز بیش از هر زمان دیگری به همدلی و همبستگی نیاز دارد،باید از مسئولان امر خواست با مهار تندرویها از سوی هر گروهی،اجازه ندهند کشور واردچالش تازهای شود.
بنابراین امروز و در شرایطی که تندروها در مقوله حجاب به دنبال دست زدن به اقدامات خشن هستند،حکومت باید جلوی آنان را بگیرد و اجازه ندهد رشته امور از دستش خارج شود. طبیعتا وقتی اصل بر قانون است،نباید عدهای غیر مسئولانه وارد شده و خارج از حیطه امر به معروف و نهی از منکر،دست به اقداماتی خارج از شمول بزنند. البته نباید این نکته را نیز نادیده انگاشت که عده ای تلاش دارند با بزرگ نمایی بدحجابی(موضوعی که طی سال های گذشته نیز وجود داشته)و کوبیدن بر طبل مقابله با آن، مردم را مثل آنچه هفته گذشته در کرمان روی داد و به مرگ یک زن گردشگر انجامید،رو در روی هم قرار دهند که طبیعتا این رویکرد با منافع ملی سازگار نیست.
نکته بعدی که در این مورد اهمیت دارد پلمب مراکز تجاری است که طی روزهای اخیر معیشت مردم را با چالش مواجه کرده است.طبیعتا وقتی از ورود بانوان غیر محجبه به اماکن عمومی مثل مترو جلوگیری می شود،این رویکرد در رابطه با مراکز تجاری نیز قابل اجرا خواهد بود تا کسب و کار بخشی از مردم به کما نرود.