//
کد خبر: 401439

طناب دار در انتظار عاملان قتل عام خانوادگی در رشت| حکم ۸ بار اعدام برای دو پسر جوان

با تأیید حکم پسر دانشجو که برای رسیدن به ارثیه خانوادگی نقشه قتل عام اعضای خانواده‌اش را کشیده بود، شمارش معکوس برای قصاص او و همدستش آغاز شده است.

این جنایت هولناک که مردم کوچصفهان شهرستان رشت را تا مدت‌ها در شوک فرو برد، آبان سال 98رخ داد. بامداد دوشنبه 6آبان ‌ماه، مأموران پلیس رشت تماسی دریافت کردند که از جنایتی هولناک در خانه‌ای در این منطقه حکایت داشت. آنها راهی محل حادثه شدند و در آنجا جوان 22ساله‌ای را دیدند که مقابل خانه‌ای ویلایی ایستاده و مدعی بود که اعضای خانواده‌اش کشته شده‌اند. او محمد نام داشت و مأموران به همراه وی وارد خانه شدند. در حیاط بزرگ خانه، 2ساختمان، یکی قدیمی و دیگری نوساز به چشم می‌خورد که مأموران پس از ورود به آنها با اجساد 2دختر جوان، 2مرد و یک زن روبه‌رو شدند که همگی آنها به طرز هولناکی با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بودند.

4نفر از قربانیان پدربزرگ، پدر، مادر و خواهر محمد(جوان 22ساله) بودند. خواهر او حدیثه نام داشت و پنجمین قربانی دوست و هم دانشگاهی حدیثه به نام سارا بود. محمد در تحقیقات اولیه گفت: من به همراه پدر، مادر، خواهر و پدربزرگم در این خانه زندگی می‌کردیم. من و خواهرم هر دو دانشجو هستیم و خواهرم دانشجوی رشته مامایی در دانشگاه خلخال است. او روز گذشته به همراه یکی از همکلاسی‌هایش به نام سارا که اهل یکی از شهرهای کردستان است به خانه‌مان آمده بود تا تعطیلات را در گیلان سپری کنند. چند ساعت قبل و حدود ساعت 10شب بود که من برای انجام کاری به رشت رفتم اما حدود ساعت 2بامداد که به خانه برگشتم با اجساد آنها روبه‌رو شدم.

محمد مدعی بود که از اسرار جنایت خبر ندارد اما در همان نخستین ساعات شروع تحقیقات، شواهد مهمی علیه او به‌دست آمد. زخمی که روی دست‌هایش بود، اختلافات شدیدی که وی با پدرش داشت و سرنخ‌های دیگر باعث شد که تنها چند ساعت پس از وقوع این قتل‌عام خانوادگی محمد 22ساله اسرار جنایت را فاش کند.

او که دانشجوی مهندسی صنایع بود، گفت: پدر و مادرم به خواهرم بیشتر از من اهمیت می‌دادند و رفتار خوبی با من نداشتند. احساس می‌کردم که علاقه‌ای به من ندارند و با خودم نقشه کشیده بودم که اگر آنها را از بین ببرم همه ارثیه خانواده نصیب من می‌شود. چندبار قصد کشتن آنها را داشتم اما هر بار موفق نشدم تا اینکه روز حادثه رسید.

او ادامه داد: از قبل به یکی از دوستانم به نام حمیدرضا که کارگر نجاری بود گفته بودم که اگر به من در قتل خانواده‌ام کمک کند، برایش مغازه‌‌ای در رشت می‌خرم تا دیگر نیازی نباشد در کارگاه نجاری کارگری کند و بتواند کارگاه خودش را بزند.

وی گفت: بعدازظهر روز حادثه اعضای خانواده‌ام به همراه دوست خواهرم که مهمان ما بود برای تفریح بیرون رفتند. همان موقع به فکر اجرای نقشه‌ام افتادم. با حمیدرضا تماس گرفتم و خودش را به خانه ما رساند. او را در یکی از اتاق‌ها مخفی کردم. حدود ساعت ۸ شب بود که خانواده‌ام برگشتند. خواهرم و دوستش به خانه تازه‌ساخت رفتند. پدر و مادر و پدربزرگم نیز به خانه ویلایی قدیمی در گوشه حیاط. مادرم سرگرم تهیه شام شد. همان موقع به همراه دوستم محمدرضا نقشه را شروع کردیم. خواهرم در آشپزخانه بود که من سراغ او رفتم و حمیدرضا سراغ دوست خواهرم رفت. داخل آشپزخانه خواهرم را غافلگیر کردم و با چند ضربه عمیق چاقو او را به قتل رساندم. حمیدرضا هم سراغ سارا رفت و از پشت سر به او نزدیک شد و با چند ضربه چاقو او را به قتل رساند. پس از آن منتظر ماندیم که مادرم شام را بیاورد. وقتی مادرم وارد خانه تازه‌ساخت شد، او را به قتل رساندیم. بعد با هم به خانه قدیمی رفتیم و پدر و پدربزرگم را که در حال استراحت بودند به قتل رساندیم و برای اینکه پلیس را گمراه کنیم، وسایل خانه را به‌هم ریختیم که صحنه‌سازی کنیم.

اعترافات محمد را همدستش حمیدرضا که ساعاتی پس از او دستگیر شده بود تأیید کرد و پرونده متهمان پس از بازسازی صحنه جنایت و صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری گیلان فرستاده شد.

هر چند متهمان در جریان جلسه محاکمه سعی داشتند جنایت را به گردن دیگری بیندازند اما با توجه به شواهد موجود و شرح بازسازی صحنه جنایت، قضات دادگاه محمد را به اتهام قتل خواهرش و مشارکت در قتل پدر، پدربزرگ و مادرش به 4بار قصاص و به اتهام معاونت در قتل سارا به تحمل 15سال حبس محکوم کردند. همچنین حمیدرضا نیز به اتهام قتل سارا و مشارکت در قتل پدر، پدربزرگ و مادر محمد به 4بار قصاص و به اتهام معاونت در قتل حدیثه، به تحمل 15سال زندان محکوم شد. با صدور این حکم پرونده به دیوان‌عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان پس از بررسی‌های همه‌جانبه رأی صادره از سوی دادگاه را تأیید کردند. به این ترتیب شمارش معکوس برای اجرای حکم آغاز شده و 2محکوم پرونده درصورت عدم‌رضایت اولیای دم، به دار مجازات آویخته خواهند شد.