نجات از مرگ پس از ۲ بار رفتن پای چوبه دار
تلاشهای تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران برای نجات مرد محکوم به مرگ نتیجه داد و متهم پس از دو بار رفتن پای چوبه دار موفق به جلب رضایت اولیای دم شد.
۱۶ آذرماه ۹۲ به مأموران پلیس شهرستان رباطکریم خبر رسید مرد جوانی در درگیری در یکی از خیابانهای شهر با شلیک گلوله زخمی میشود و به بیمارستان منتقل شده است.
مأموران پلیس وقتی به بیمارستان رسیدند، دریافتند تلاشهای تیم پزشکی برای نجات مرد زخمی به نام سهراب نتیجه نداده و وی بر اثر شدت جراحات فوت کرده است.
اختلاف مالی
بررسیهای مأموران پلیس نشان داد مقتول با یکی از دوستانش به نام همایون اختلاف مالی داشته و ساعتی قبل همراه یکی دیگر از دوستانش به خانه همایون میرود و در درگیری با او زخمی میشود و دوستش او را به بیمارستان منتقل و در نهایت هم فوت میکند.
دوست مقتول به مأموران گفت: «سهراب دوست صمیمی من بود و ما دو نفر همیشه با هم بودیم. مدتی قبل متوجه شدم او با یکی از دوستانش به نام همایون اختلاف مالی پیدا کرده است. او میگفت مبلغ زیادی از همایون طلب دارد، اما او طلبش را نمیدهد، به همین دلیل چند باری با همایون درگیر شده بود. روز حادثه گفت که میخواهد با همایون درباره اختلاف حسابشان صحبت کند و از من خواست با او به خانه همایون برویم. ما دو نفری راهی خانه همایون شدیم. سهراب زنگ خانه آنها را زد و همایون هم در را باز کرد و دو نفری دقایقی با هم حرف زدند. آنها ابتدا با هم آرام صحبت میکردند، اما لحظاتی بعد صدایشان بلند شد و سر هم داد میزدند. همایون عصبانی و چهرهاش برافروخته شد. او به داخل خانه رفت و ثانیههایی بعد درحالیکه اسلحهای در دست داشت بیرون آمد و به سوی سهراب تیراندازی کرد. دوستم غرق در خون نقش بر زمین شد و همایون هم با دیدن این صحنه به سرعت فرار کرد. من، سهراب را به بیمارستان منتقل کردم.»
پشیمانی
با اطلاعاتی که دوست مقتول در اختیار مأموران پلیس قرار داد همایون به عنوان قاتل تحت تعقیب قرار گرفت. مأموران وقتی به محل زندگی متهم رفتند، متوجه شدند وی پس از حادثه به مکان نامعلومی گریخته است. بدین ترتیب تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت تا اینکه پس از مدتی موفق شدند مخفیگاه او را در خانه یکی از دوستانش شناسایی و قاتل فراری را بازداشت کنند.
متهم پس از انتقال به اداره پلیس با اظهار پشیمانی به قتل دوستش اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: «من و سهراب چند سالی شریک کاری بودیم. ما در کار خرید و فروش سنگ فعالیت داشتیم تا اینکه مدتی قبل من با مشکل مالی مواجه و به چند نفر از دوستان و افرادی که با آنها کار میکردم، بدهکار شدم. هر روز که میگذشت وضعیت مالیام بدتر میشد، از طرفی هم سهراب به من فشار میآورد که طلبش را بدهم. انتظار داشتم او مرا درک کند و مهلت بیشتری به من بدهد، اما او میخواست سریع طلب خودش را وصول کند. چند باری با هم مشاجره لفظی داشتیم و یکدیگر را تهدید کرده بودیم.»
اسلحه یادگاری
وی در ادامه گفت: «روز حادثه در خانه بودم که سهراب زنگ خانه را زد و از من خواست به داخل کوچه بیایم. وقتی در را باز کردم، دیدم او همراه یکی از دوستانش است. سهراب طلبش را درخواست کرد و گفت تا بدهیاش را پرداخت نکنم از در خانه ما نمیرود. وقتی صدایش را بلند کرد عصبانی شدم و به داخل خانه رفتم، همان لحظه چشمم به تفنگی که دوستم به من یادگاری داده بود، افتاد. تفنگ را برداشتم و به داخل کوچه رفتم و به طرف سهراب گرفتم. میخواستم او را بترسانم تا بار دیگر در خانه ما نیاید، اما دستم روی ماشه رفت و شلیک شد. وقتی دیدم او خونین روی زمین افتاده خیلی ترسیدم و به خانه یکی از دوستانم فرار کردم و بعد هم فهمیدم او فوت کرده است. من مدتی در خانه دوستم مخفی بودم، اما مأموران رد مرا زدند و دستگیر شدم.»
حکم قصاص
متهم پس از اعتراف به قتل راهی زندان شد تا اینکه پروندهاش تکمیل و برای بررسی به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در جلسه دادگاه اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کردند و قضات دادگاه هم قاتل را به جرم قتل عمد دوستش به قصاص محکوم کردند.
رأی دادگاه پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی فرستاده شد.
صلح و سازش
متهم پس از گرفتن استیذان حکمش یک سال قبل برای اجرای حکم در زندان رجاییشهر پای چوبه دار رفت، اما با گریه و التماس موفق به گرفتن مهلت از اولیای دم شد. در حالی که متهم در زندان بود، تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران به سرپرستی قاضی محمد شهریاری دریافتند مسئولان زندان از رفتار و کارهای متهم رضایت دارند و وی علاوه بر فعالیتهای ورزشی و هنری، قرآن هم حفظ کرده است. بنابراین تیم صلح و سازش تلاش زیادی برای جلب رضایت اولیای دم انجام داد تا اینکه مدتی قبل متهم برای دومین بار پای چوبه دار رفت و طناب دار به گردنش انداخته شد، اما تلاش تیم صلح و سازش سرانجام نتیجه داد و اولیای دم اعلام کردند متهم را بخشیدهاند.
چند روز قبل اولیای دم رضایتنامه کتبی خود را به شرط پرداخت دیه به دادیار شعبه اجرای احکام ارائه دادند و اعلام کردند پنج ماه به متهم فرصت میدهند تا دیه را فراهم کند. بدین ترتیب متهم پس از پرداخت دیه از زندان آزاد میشود.