وابستگی| درمان وابستگی
چرا به دیگران خیلی زود وابسته میشویم؟
در وابستگی ناسالم فرد سعی دارد طرف مقابل را تحت کنترل و نفوذ خود قرار دهد و به دلیل ترس از طرد شدن مانند یک قربانی هرگونه تحقیری را تحمل کند.
حتما در زندگی شما پیش آمده که خودتان را بیش از حد به چیزی، شخصی یا جایی وابسته دیده اید و یا حس کرده اید به شخص یا چیزی آن قدر وابسته شده اید که ترک کردن آن برایتان امکان پذیر نباشد یا حتی فکرکردن به کنار گذاشتنش در شما ایجاد وحشت و هراس کند.
صحبت از وابستگی بیمارگونهای است که تعادل احساسی ما را رد زندگی از بین میبرد و باعث نابودی افزایش اعتماد به نفس در فرد میشود. در این مطلب به انواع وابستگی، عوارض و راهکارهای درمانی برای وابستگی ناسالم پرداخته ایم.
شکستهای ما یکی از مهمترین علل وابستگی از نظر روانشناسی هستند. همه ما در ناخودآگاه مان از این که به تنهایی کافی و کامل نیستیم در عذابیم. گاهی فرد در دوران کودکی به این نتیجه میرسد که به تنهایی قادر به انجام کاری نیست و همواره به دیگران نیازمند است.
چنین فردی در بزرگسالی نیز به این باور میرسد که برای بقا و ادامه زندگی وابسته به دیگران است و همواره به کمک دیگران نیازمند است. چنین باوری معمولا در نتیجه حمایتهای بیش از حد والدین در دوران کودکی ایجاد میشود و سرچشمه شکل گیری شخصیت وابسته است.
این افراد خود را بسیار آسیب پذیر میدانند که مانند یک کودک همواره محتاج کمک و توجه دیگران هستند و به همین دلیل بسیار حساس و زودرنج اند.
وابستگی چند نوع است؟
برای آشنایی بیشتر با عوارض ناشی از وابستگی ناسالم ضرورت دارد هم وابستگی سالم و هم وابستگی ناسالم تعریف شود تا با مقایسه آنها نسبت به موضوع اشراف نسبتا کاملی پیدا کنیم.
وابستگی سالم: در وابستگی سالم، فرد در زمان مناسب و در صورت نیاز، مستقیما درخواست کمک میکند. در روابط با دیگران احساس امنیت، اعتماد و علاقه به میزان کافی وجود دارد. روابط سالم و در حد اعتدال بوده و هر یک از طرفین در رابطه برای دیگری ارزش و اهمیت قایل هستند.
طرفین در عین حال که به نیازهای خود توجه دارند، حس ابراز محبت و همدلی را نیز از طرف مقابل خود دریغ نمیکنند و خویشتن حقیقی خود را فراموش نمیکنند.
وابستگی ناسالم: در وابستگی ناسالم فرد سعی دارد طرف مقابل را تحت کنترل و نفوذ خود قرار دهد و به دلیل ترس از طرد شدن مانند یک قربانی هرگونه تحقیری را تحمل کند.
بیماری وابستگی چه علامتهایی دارد؟
زمانی که ما آنچنان مجذوب کسی شده ایم که احساس میکنیم با نبودن او، ما نیز نابود میشویم، در این حالت دچار وابستگی بیمارگونه شده ایم. برای تجربه این وضعیت میتوانیم به شخصی فکر کنیم که ما را اذیت میکند، ولی نمیتوانیم آن را رها کنیم یا ارتباطی را تصور کنیم که ما را ناراحت میکند و عذاب میکشیم.
افراد وابسته تنهایی برایشان غیرقابل تحمل و ناامیدکننده است. اغلب این افراد در زندگیشان مسوولیتهای اصلی را به دیگران میسپارند. این افراد به تصمیمها و اعمال خود اعتماد ندارند و نیازمندند دایما در طول زندگی و کاردرستی اعمالشان از سوی دیگران تایید شود. فرد وابسته برای حفظ کردن افراد در کنار خود از هیچ کاری دریغ نمیکنند و حتی به اعمالی تحقیرآمیز و ناخوشایند دست میزنند.
افراد وابسته به محض جدایی از کسی که آنها را حمایت کرده و تکیه گاه آنها بوده است یا دچار افسردگی شده یا فورا خود را وارد رابطه دیگری میکنند تا حمایتهای لازم را از طریق او کسب کنند و در چنین شرایطی احتمال ارتکاب اشتباه بسیار بالاست.
فرد وابسته هنگام صحبت و بحث با دیگران حتی اگر با نظر طرف مقابل مخالف باشند او را تایید میکنند تا مبادا با ابراز مخالفت موجب ناراحتی و از دست دادن طرف مقابل شوند. افراد وابسته به شدت احساس نیاز به مراقبت دارند و از فرمانبربودن هراسی ندارند.
انواع عوارض وابستگی ناسالم چیست؟
یک رابطه مخرب ناشی از وابستگی باعث میشود که همیشه وحشتی در شخص وجود داشته باشد که مبادا طرف مقابل او را تنها بگذارد یا به او دسترسی نداشته باشد.
این افراد اغلب ناامید و اندوهگین اند. وابستگی عاطفی اعتماد به نفس را «تخریب میکند» و همیشه احساس خشم، تردید نسبت به خود، ترس از طردشدن، ترس از تنهایی، حس عدم امنیت، شرم، حقارت یا ترس از این که دیگران شما را دوست نداشته باشند یا از شما قدردانی نکنند وجود دارد.
فردی که از وابستگی عاطفی رنج میبرد، فقط برای دیگران زندگی میکند و خودش را نادیده میگیرد. زمانی که با دوستانش است، خودش را فراموش میکند، زمانی که مشغول کاری میشود، خودش را تمام و کمال وقف آن کار میکند تا مورد پسند و قبول دیگران قرار گیرد و یا ذرهای از او قدردانی کند. در وابستگی، فرد شروع میکند به گدایی کردن توجه و در عمق وجود خود، احساس رضایت نمیکند و نیاز به تایید و تصویب دائمی از سوی دیگران دارد.
از مطالبه حق خود خجالت میکشد و به راحتی اظهار عقیده نمیکند، به دیگران محبت میکند تا رهایش نکنند. افراد وابسته در رابطه عاطفی اکثر مشکلات را متوجه خود میدانند و «نه» گفتن برای آنها کابوس است، چون احساس شایستگی نمیکند. روابط افراد وابسته به سمت کسانی که رابطه سالم دارند نمیرود بلکه به سوی افراد باج گیر جذب میشوند.
ویژگیهای وابستگی سالم چیست؟
در وابستگی سالم، کسی در دیگری حل نمیشود و رابطه سرشار از اعتماد، اطمینان، انعطاف پذیری و خالی از اضطراب، ناامنی، سوءظن و رفتار خصمانه است. وابستگی سالم وابستگی است که هیجانهایی که دو طرف نسبت به هم دارند معقول و منطقی است.
فهم یکدیگر وجود دارد، اما الزامی ندارد که دو طرف عین هم بفهمند. در وابستگی سالم احساس شایستگی در زندگی، شفافیت، تغییر و پیش بینی پذیری در طرفین وجود دارد.
دلبستگی یعنی این که با آنچه در ارتباط قرار گرفته ایمو به آن عشق میروزیم یا دوستش داریم احساس وحدت و یگانگی کنیم و با وجود لذت شادمانی، سعادت و خوشی در آن، ما نیز خشنود شویم.
در این حالت، بودن یا نبودن، او در کنار ما، احساس بسیار خوب یا بسیار بد به ما نمیدهد، بلکه وجود او باعث حس رضایت در درون ما میشود.
به عبارتی دیگر، با نبودن او باز هم احساس رضایت در ما باقی مانده و حال خوبمان را میتوانیم حفظ کنیم.
درواقع یک فرد بالغ قادر به تشخیص یک رابطه سالم میان خود و دیگران خواهدبود.
او میتواند میان یک رابطه مبتنی بر ساختار صحیح و یک وابستگی افراطی و خاجر از تعادل را تشخیص دهد
و خود را از گرفتار شدن در تلههای چنین ارتباطی برهاند.
یادمان نرود بسیاری از افراد ممکن است در مقاطعی از زندگی خود دچار چنین ارتباطی شوند.
این یک ایراد محسوب نمیشود.
مهم این است که با مشاوره صحیح بتوانیم خود را از چنین ارتباطی برهانیم.
و یک رابطه متعادل با اطرافیانمان داشته باشیم.
۹راهکار برای از بین بردن وابستگیهای مخرب
۱- وابستگی ناسالم خود را بشناسید: آگاهی نسبت به وجود وابستگی، خود قدم بزرگی است که در این راه بر میدارید و با وجود همه مشکلاتی که دارید و همه ترسها و نگرانی هایتان همواره روی پاهان خودتان میایستید.
شما قوی هستید و هم اکنون با استفاه از این آگاهی از وابستگی ترس هایتان را پشت سر میگذارید. همین شناخت است که به مدد آن دنیای شخصی بنا مینهید؛ دنیایی که در آن خودتان را دوست دارید و با خودتان در آرامش به سر خواهید برد.
۲- دلایل وابستگی خود را پیدا کنید: تشویش ها، ترسها و نرگانیها و تمام چیزهایی که موجب عصبانیت. آزردگی و خشم شما میشوند را روی کاغذ بیاورید.
این عمل باعث میشود تا چیزهایی که باعث ناراحتی شمامی شوند، فشار کمتری روی شما بیاورند. همچنین با این کار ذهنتان را رها میکنید و روشی است تا از طریق آن زبالههای فکری تان را تخلیه کنید. این عمل مانع شکنجههای ذهنی شما میشود.
۳- عزت نفس خود را بالا ببرید: وابستگی عاطفی همواره با عدم عزت نفس ارتباط دارد. در وابستگیهای شدید احساسی، فرد خالی از عزت نفس بالا است. روی نکات مثبت و موفقیت هایتان تمرکز کنید.
نه گفتن را یاد بگیرید. به خواسته هایتان توجه کنید. سعی نکنید خودتان را تغییر دهید. به نظر خودتان اهمیت دهید. در ذهنتان تصویر مثبتی از خود داشته باشید. از خودتان مواظبت کنید. انجام همه این کارها باعث میشود عزت نفس خود را بالا ببرید و به تدریج از وابستگی رهایی پیدا کنید.
۴- اوقاتی را به تنهایی خودتان اختصاص دهید: به این مسئله فکر کنید که تنهایی نیز میتواند لذت بخش باشد! میتوانید از این فرصت استفاده کنید و کارهای مورد علاقه تان را انجام دهید: کتاب خواندن، گوش دادن به موسیقی، ورزش کردن.
یادگیری چیزهای جدید و یا کمک به افراد نیازمند. اگر تنها هستید، لحظات کوچکی که در تنهایی با خودتان میگذرانید. میتوانند لحظات ناب شادی بخشی باشند.
۵- از نبودن دیگران به وحشت نیفتید: برای آن که به طرز چشمگیری ترس و وحشت خود را از نبودن دیگران کاهش دهید. چشم هایتان را ببندید و نفسهای عمیقی بکشید. درواقع، زمانی که تنفستان عمیق و طولانی باشد. فعالیت ذهنی تان کاهش مییابد و بدن آرام میشود.
غیرممکن است زمانی که آرام و عمیق نفس میکشید، آرام شوید. با انجام این عمل متوجه خواهید شد که بعد از چند دقیقه. آرامش به شما بازخواهد گشت.
۶- سعی نکنید نظر همه را جلب کنید: بدون آن که سعی کنید عشق و توجه دیگران را از دست بدهید. به دیگران «نه» بگویید و افکارتان را بیان کنید.
شما نمیتوانید مورد پسند همه مردم قرار بگیرید و همه را از خود راضی نگه دارید و این امری طبیعی است. پس حق دارید که تصمیم گیری کنید و آنچه را که میخواهید به وضوح بیان کنید.
۷- احساس گناه نکنید: احساس گناه همانند دور باطل عمل میکند و اثر گلوله برف را دارد؛ در زمانی که اتفاق ناگواری میافتد از خود میرپسید که چرا چنین چیزی برایتان پیش آمده است و در نهایت متقاعد میشوید که مطمئنا کار بدی انجام داده اید و بعد در وجودتان به دنبال نقصها و خطاهای خیالی میگردید و باز هم احساس گناه بیشتری میکنید.
احساس گناه به طور پیوسته از شما یک گناهکار میسازد و بدون آنکه بتوانید این احساس را به یک خطای مشخص ربط دهید، دچار احساس مبهم گناه میشوید.
۸- از افراد موفق الگوبرداری کنید: هنگامی که افرادی را مشاهده میکنید که علی رغم وابستگیهای شدید خود توانسته اند. بر مشکل خود غلبه کنند و زندگی شادی داشته باشند.شما نیز میتوانید از آنها الگوبرداری کنید و راهی را که آنها رفته اند یاد بگیرید.
۹- اهمیت نیازهای خود را بشناسید: نیازهای خود را بسیار مهم و غیرقابل اجتناب بدانید. وابستگی در بیشتر مواقع در نتیجه نادیده انگاشتن و اجتناب از خود در مورد نیازهای مهم بوجود میآید.