//
کد خبر: 417207

خادم حرم شاهچراغ از حمله تروریستی چه گفت؟

sizeVideo: 4.97M | timeVideo: 00:00:37 downloadVideo

یکی از خادمان حرم شاهچراغ به روایت عملیات تروریستی روز گذشته پرداخته است.

از خبر حمله به حرم، چند ساعتی گذشته بود. سراغ لیست خادمین رفتم. با دیدن اسامی، یاد مصاحبه‌هایی افتادم که  در حمله قبلی به حرم، از آنها گرفتم. گیج بودم. نمی‌دانستم با کدامشان تماس بگیرم. گوشی را برداشتم و یکی از شماره‌ها را گرفتم.

شماره دوستش را داد که امروز نوبت شیفتش بود. تماس گرفتم صدای شلوغی حرم توی گوشی پیچید. احوال پرسی کردم. با صدایی ضعیف گفت: حالم خوبه.

مکثی کردم و از حادثه پرسیدم.

-دفتر آمرین بودم نزدیک باب المهدی. سر و صدا بلند شد، اومدم بیرون. همه می‌دویدن و جیغ می‌زدن. نمی‌دونستم چی شده، با بغض ادامه داد:

-نمی‌دونم شهید شده یا نه، یه خادم آقا کنار دفتر آقایون دیدم. خون از دهن و شکمش می‌ریخت بیرون. تا اورژانس رسید، بهش شوک دادن. دیگه نفهمیدم چه شد.

صدای یک نفر دیگر را از آن طرف خط شنیدم.

خادم آدرسش را داد و گفت: «دارن خادما رو می‌فرستن خونه» و تلفن را قطع کرد.

به خادم بعدی زنگ زدم.

گفت: «دفتر پاسخگویی به مسائل شرعی خواهران بودم. دفتر اون طرف حیاط قدیم، رو به روی باب المهدی هست. صدای اذان مغرب بلند شد. می‌خواسم درِ دفتر رو ببندم و برم نماز».

نمی‌توانست درست حرف بزند اما ادامه داد: «ضارب رو که گرفته بودن از اون طرف حیاط دیدم. یه خانم تیر خورده بود زیر قلبش و افتاده بود توی حیاط.

خادمی بالای سرش بود. زخمش رو بست و بردَنِش بیمارستان».

خادمی که به زائر مجروح کمک کرده بود، کنارش ایستاده بود اما گفت حال خوبی ندارد و نمی‌تواند حرف بزند.

با شنیدن صدای خادم‌ها، خدا را شکر می‌کردم که سالم هستند.