برای تهیه پول عروسی مجلل، سرقت مسلحانه میکردم
یکی از اعضای باند سرقت مسلحانه موسوم به جوکر جزییات دزدیهای این گروه را توضیحح داده است.
«معذرت میخواهیم، اگر لازم نداشتیم هرگز سرقت نمیکردیم.» این جمله را میگفتیم و بعد با لبخند از آنها جدا میشدیم. اینها را یکی از اعضای باند سرقت مسلحانه گوشیهای تلفن پایتخت میگوید.
*سرقت با عذرخواهی و لبخند از کجا به ذهنتان رسید؟
اسم باندمان را باند جوکرهای دلسوز گذاشتیم. چون مثل جوکر بعد از هر سرقتی به مالباخته میخندیدیم البته دلمان هم برای مالباختهها میسوخت.
*با گوشیهای سرقتی چه میکردید؟
آنها را میفروختیم و پولش را تقسیم میکردیم. بعد هم در شمال و اطراف تهران ویلا میگرفتیم و تفریح میکردیم. من چند سال قبل در سفری که به تایلند داشتم فقط ۶۵ میلیون تومان پول برای خالکوبی دادم. اما چون میخواستم ازدواج کنم و برای عروسی مجلل نیاز به پول داشتم، تصمیم گرفتم دزدی کنم، وگرنه من ورزشکار حرفهای هستم، پارکور کار میکنم.
*با همدستانت چطور آشنا شدی؟
همکلاسی بودیم و دوستیمان تا بعد از میز و صندلی مدرسه هم ادامه یافت و به دزدی ختم شد.
*سرقتها را چطور انجام میدادید؟
دو موتوره میرفتیم سرقت، موتور دوم نقش محافظ ما را داشت، هم برای سرقت هم زمانی که برای فروش مال مسروقه میرفتیم. چون کلی مالخر و دزد محاصرهات میکنند و میخواهند وسایل سرقتی را سرقت کنند، به همین دلیل نیاز به محافظ هست.
*چه مدت است که سرقت میکنی؟
۴ ماهی میشود شاید هم کمتر.
*پشیمانی؟
«در ظلمت اسارت پنجه به دیوار کشیدم، ناامیدی نکشیده ای که بدانی چه کشیده ام»!
*نمیدانستی که سرقت مسلحانه مجازات سنگینی دارد؟
من حقوق را حفظ هستم و کاملاً به قوانین مسلطم. کلی هم مطالعه میکنم، اما مشکل اینجا بود که هرگز تصورش را نمیکردم که دستگیر شوم.
*پس چطور دستگیر شدی؟
در دو تا از سرقتها همدستم ماسک به صورت نداشت از شانس بد هم زیر دوربینهای شهری سرقت کردیم و چهره همدستم ثبت شد از طرفی بعد که دستگیر شدیم فهمیدیم دو شاکی آخری که از آنها سرقت کردیم نگو پلیساند.