سفر دزدان برای سرقت از خانـهها
آنها برای سرقت شیوههای جدید پیدا و روز به روز در کارشان متبحرتر میشوند.
سرقت موضوعی است که افراد جامعه از دیرباز تا به امروز با آن درگیر هستند و آن را به عنوان یک معضل در جامعه خود پذیرفتهاند، اما سرقتهای امروزی با سرقتهای ایام گذشته تفاوتهای زیادی پیدا کرده است. همانطور که جامعه روزبهروز در حال پیشرفت است، سارقان نیز فرزند زمان خود میشوند و با جامعه پیشرفت میکنند.
آنها برای سرقت شیوههای جدید پیدا و روز به روز در کارشان متبحرتر میشوند. به همین منظور و برای اطلاع مردم از دامهای متفاوت گروههای سارق، «مستند شوک» هفته گذشته برنامه خود را به موضوع باندهای سرقت اختصاص داد.
در این برنامه نمونههای مختلفی از سرقت را نشان داد. مالباخته در یکی از این پروندهها، مرد سالخوردهای بود که سارقان به مغازه او حمله کرده بودند و پس از ضرب و شتم پیرمرد، اموال او را سرقت کرده بودند.
سارقان که پنج نفر بودند ابتدا پیرمرد را حدود 20 دقیقه مورد ضرب و شتم قرار داده و با پا چند بار به قفسه سینهاش لگد زدند تا او از هوش برود. پس از آن دست، پا و دهانش را بستند. علاوه بر فرشهای موجود در مغازه مقداری وجه نقد نیز حاصل تلاش چند دقیقهای سارقان در مغازه پیرمرد بود.
پیرمرد پس از چند دقیقه به هوش آمد و با سختی توانست دست و پایش را باز کند، خود را از مغازه بیرون بکشد و آشنایی را در خیابان پیدا کند اما به دلیل صدمات وارد شده بر صورتش، ابتدا کسی او را نشناخت و پس از معرفی خود، دیگران به کمکش آمدند. سارقان نهتنها ضرر مالی بلکه صدمات جسمی فراوانی را بر مالباخته وارد کرده اند تا جایی که باوجود گذشت ماهها از آن حادثه، صاحب مغازه همچنان مشکلات جسمی دارد.
در ادامه یکی از سارقانی که توسط ماموران دستگیر شده است، درباره کشیده شدن خود به این راه گفت: کاردانی شیمی دارم و مدتهاست که سرقت میکنم. زمانی که مدرکم را گرفتم خیلی دنبال کار گشتم، اما هیچ کاری نبود. نه کاری داشتم و نه هدفی. متاهل هم بودم و همه اینها کار را برایم سخت کرد تا اینکه به سرقت روی آوردم. حالا هم حدود 170 فقره سرقت در پروندهام دارم.
او همچنین درباره انجام سرقتها گفت: با دوستانمان داخل شهر میرفتیم و به قول معروف پرسه زنی میکردیم و خانههای اعیاننشین و پولدار را شناسایی میکردیم. البته در این بین خانههایی هم که ورود به آنها راحتتر بود را مد نظر میگرفتیم و به سطح پولداری آن دقت نمیکردیم، چرا که سرقت از این خانهها راحتتر بود و میارزید وارد آن شویم. برای مثال خانههایی که تراس در دسترس بود یا خانههایی که مطمئن بودیم کسی در آن نیست انتخاب میکردیم. ابتدا زنگ میزدیم و اگر کسی جواب نمیداد و چراغ هم روشن بود میفهمیدیم صاحبخانه تا مدتها به آنجا نمیآید یا خانههایی که قبض برق لای در بود هم معلوم میشد خالی از سکنه است.
راههای ورود به خانه مردم
سارق دیگر درمورد ورود به خانه و سرقت گفت: گاهی با عنوان مامور برق یا آب زنگ همسایه را میزدیم و وارد خانه میشدیم. وقتی به در واحد خالی میرسیدیم آن را با دیلم و جسم سخت باز میکردیم، اما اگر قفل در معمولی بود کار هم برای ما راحتتر میشد. اگر همسایهها متوجه سر و صدا میشدند و واکنش نشان میدادند خیلی زودتر کار را تمام میکردیم، اما اگر واکنشی از طرف همسایهها نمیدیدیم به کار خود ادامه میدادیم و با آرامش همه وسایل را سرقت میکردیم. حتی یکبار توانستیم گاوصندق بزرگ خانه را سرقت کنیم.
هشدارهای مهم
یکی افسران پلیس درباره راههای پیشگیری از سرقت گفت: تیر برق یا لولههای گاز در کنار دیوار حیاط، یکی از عوامل راحت شدن سرقت است که شهروندان هیچ نقشی در آن ندارند و بیشتر شهرداری باید به آن توجه کند.
از پارک خودرو یا قرار دادن جسم تسهیلکننده برای بالا رفتن از دیوار، در کنار دیوارهای کوتاه یا زیر پنجرههای در دسترس یا تراسها خودداری کنید. برای پنجرهها و تراسهای در دسترس یا دیوارهای کوتاه حیاط، حفاظ فلزی نصب کنید. از قفلهایی که قسمت توپی آن از در بیرون میزند استفاده نکنید. بهتر است برای مغازهها، دوربین مداربسته و دزدگیر نصب شود.
سفر برای سرقت
سردار میرفیضی، فرمانده انتظامی استان مازندران: همانگونه که ما در همه استانها پدیده مسافرت و ورود مسافران مختلف را داریم بالطبع مسافران زیادی هم وارد استان مازندران میشوند. سال 95 تمام باندهایی که در استان مازندران دستگیر و متلاشی شدند، حدود 38 درصد آنها را سارقان حرفهای غیر بومی تشکیل میدادند، یعنی خارج از این استان ساکن بودند و به دلیل وضعیت استان مانند ویلاهایی که وجود دارد و وضعیت اسکان راحت و بدون دردسر در این استان، مستقر میشدند و سرقت میکردند.
با توجه به این موضوع بهتر است که در استانهای پررفت و آمدی مانند مازندران، خود شهروندان تا حد زیادی ایمنی را رعایت کنند تا متضرر نشوند و از بسیاری از سرقتها پیشگیری شود. ما به دنبال استفاده از ظرفیت آحاد جامعه در جهت پیشگیری از جرم هستیم چرا که هزینه جلوگیری از بروز جرم خیلی کمتر از هزینههای کشف آن است. برای مثال، برای پیشگیری از سرقت در بسیاری از محلهها، ساکنان میتوانند از نگهبان محله استفاده کنند تا محلهای امن و آرام داشته باشند.