مرور حوادث گذشته؛
آزار شیطانی شراره توسط مرد 40 ساله/ او فامیل بود و نیمههای شب به سراغم آمد/ زبانم از ترس بند آمده بود!+جزییات
یکی از فامیل های دور شب خونه ما موند اما بی وجدان نصف شب سراغ من آمد.
یکی از فامیل های مادر بزرگم که حدود 40 ساله بود به خانه ما آمد و شب در آنجا ماندگار شد اما آن نامرد نیمه های شب به سراغم آمد و به من تجاوز کرد این اتفاق در آن لحظه زبان مرا بند آورده بود و نمیدانستم در آن شرایط باید چکار کنم.
شراره بعد از آزار شیطانی یکی از بستگان دور خانواده مادربزرگش که از شهرستان میهمان خانهشان بود دچار مشکلات روحی شدید شد.
تا جایی که آزار شیطانی همیشه برایش یک کابوس بود. و برای رهایی از ناراحتیهای آزار شیطانی وقتی ۲۰ساله شد تصمیم گرفت با مردان زیادی صیغه کند و پول خوبی به جیب بزند.
این دختر وقتی بخاطر دزدی از آخرین شوهر صیغهایاش بازداشت شد نزد مشاور پلیس پرده از زندگی تلخ خود برداشت.
شراره گفت: پدر و مادرم وقتی من ۱۰ساله بودم طلاق گرفتند آنها بعد از یکی دوسال ازدواج کردند و من نزد مادربزرگم رفتم و در خانه او ماندم.
وی افزود: ۱۵ساله بودم که یکی از میهمانان خانه مادربزرگم با وجود ۴۰ساله بودن وقتی از شهرستانشان نزد ما آمد به من تجاوز کرد. و بدترین تاثیر را در روحیه و زندگیام گذاشت.
ازدواج ناکام و صیغه شدن
دختر صیغهای گفت: در ۱۷ سالگی برای رهایی از کابوس و با بیاعتنایی مادر و پدرم با پسری به نام مسعود ازدواج کردم و ۶ ماه نگذشته بود طلاق گرفتم.
تنها مانده بودم و برای اینکه زندگیام را سرو سامان بدهم تصمیم گرفتم صیغه مردان بشوم.
این کار را کردم و خیلی زود با حدود بیش از ۱۰۰ مرد صیغه شدم و پول خوبی میگرفتم.
تا اینکه آخرین شوهر صیغهایام یک بازاری بود و من وقتی مدت صیغهام تمام شد همانجا تصمیم گرفتم از خانهاش طلا سرقت کنم. و همین باعث بازداشت من شد.
تصور نمیکردم این مرد شکایت کند بعد فهمیدم او زن و بچهای ندارد و چون صیغهاش بودم ترسی از شکایت نداشت!