قتل نگهبان جوان با شلیک سارقان مسلح در پاکدشت / قصاص و 80 سال زندان برای سرقت از شرکت آبفا پاکدشت
سه دزد که در جریان سرقت از شرکت آبفای پاکدشت ، نگهبان آنجا را کشته بودند با حکم قضایی به حکم سنگین قصاص و 80سال زندان محکوم شدند.
دی ماه سال ۱۴۰۱ سه دزد موتور سوار وارد شرکت آبفا پاکدشت شدند و با شلیک گلوله به نگهبان ۳۵ ساله به نام ابراهیم دست به سرقت زدند و گریختند.
با افشای سرقت مرگبار ماموران به بررسی پرداختند و دریافتند دزدان از روی دیوار وارد شرکت آبفا شده، خود را به مخازن آب رسانده و پس از شلیک به نگهبان و برداشتن کلید وی دست به سرقت زدهاند .
تلاش برای ردیابی سه دزد ادامه داشت تا اینکه ماموران پلیس شرق تهران، سه نفر را که برای سرقت وارد یک ساختمان شده بودند بازداشت کردند و در بازجوییها فاش شد آنها همان دزدان شرکت آبفای پاکدشت هستند .
با دستگیری یاسین ،نادر و رامین آنها جرمشان را گردن گرفتند و مشخص شد در جریان سرقت از شرکت آبفا پاکدشت، یاسین دست به شلیک خونین زده است .
به این ترتیب سه متهم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند .
در دادگاه
در ابتدا جلسه پدر ابراهیم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت :پسر ۳۵ سالهام مجرد بود میخواست ازدواج کند و زندگی تشکیل دهد .اما بی دلیل کشته شد. دزدان به پسرم شلیک کردند و ابراهیم نزدیک به ۴۰ دقیقه زنده بود. اما آنها برای نجات پسر هیچ کاری نکردند و او را به بیمارستان نرساندند .آنها با قصد پسرم را کشتهاند. به همین خاطر برایشان قصاص میخواهم .
سپس نماینده آبفا که در دادگاه حضور داشت در جایگاه ویژه ایستاد و گفت :مخزن آب رباط کریم معروف به شترخوار در واقع مخزن آب دو شهرستان پاکدشت و رباط کریم است که دزدان وارد آن شده بودند. من درخواست دارم تا با متهمان برخورد شدید صورت بگیرد که بازدارنده باشد و دیگر کسی دست به چنین کاری نزند.
پشیمانی در دادگاه
سپس نادر ۲۹ ساله روبه روی قضات ایستاد و گفت: باور کنید ما به شرکت آبفا رفته بودیم تا لوله بدزدیم و قصد قتل نداشتیم .من و رامین در حال جمع کردن لولهها بودیم که یکباره صدای شلیک شنیدیم .ما اصلاً نمیدانستیم در شرکت نگهبان حضور دارد. یاسر به سمت نگهبان شلیک کرده بود و ما از کشته شدن نگهبان ناراحت هستیم.
قاضی گفت :اتهام سرقت را قبول داری ؟
که نادر پاسخ داد :سرقت را قبول دارم. اما دستی در قتل نداشتم.
قاضی گفت: در بازجوییها گفتهای وارد ساختمان شدیم و چون نگهبان مقاومت کرد به سویش شلیک کردیم.سپس کلید را برداشتیم و دست به سرقت زدیم. اظهاراتت را قبول داری؟
نادر پاسخ داد: نه من اصلاً در جریان قتل نبودم .من فقط صدای شلیک گلوله را شنیدم .ما بعد از سرقت از شرکت آبفا به تهران رفتیم و در جریان سرقت از یک خانه بازداشت شدیم .آنجا بود که یاسین به قتل نگهبان اعتراف کرد.
سپس رامین در جایگاه ویژه ایستاد و گفت : روزی که برای سرقت به شرکت آبفا رفته بودیم من اصلا نمیدانستم اسلحه همراه داریم.
قاضی گفت: تو در بازجوییها گفته بودی چند روز قبل در اطراف شرکت باغی اجاره کرده بودید تا شرکت را زیر نظر بگیرید .آیا اظهارات قبلی ات را قبول داری؟
رامین پاسخ داد: بله. چند روز شرکت را زیر نظر گرفتیم. اما ما اصلاً نگهبان را ندیدیم و فکر میکردیم شرکت نگهبان ندارد. به همین خاطر تصمیم به سرقت گرفتیم.
وقتی یاسر روبه روی قضات ایستاد به شلیک مرگبار اعتراف کرد.
وی گفت: باور کنید من نمیخواستم نگهبان را بکشم .من فقط یک تیر به سمتش شلیک کردم و تا زمانی که در آنجا حضور داشتیم او زنده بود. من فکر میکردم بعد از رفتن ما او به بیمارستان منتقل میشود و زنده میماند .من واقعا از مرگ نگهبان شرمنده و پشیمان هستم. ما آن روز دو اسلحه همراه داشتیم و از روی دیوار وارد شرکت شده بودیم .ولی اصلا قرار نبود به کسی آسیبی وارد کنیم.
حکم سنگین
با پایان دفاعیات متهمان قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده یاسر را به خاطر قتل به قصاص، به جرم سرقت به 20 سال زندان و به خاطر نگهداری سلاح و مهمات به 10 سال زندان محکوم کردند.
نادر به جرم سرقت به 20 سال زندان و به خاطر نگهداری از سلاح و مهمات جنگی به 10 سال زندان محکوم شد.قضات دادگاه رامین را نیز به خاطر مشارکت در سرقت به 20 سال زندان محکوم کردند.