همسرم خیانت کرده میخوام طلاق بگیرم/نمیدونم چطوری زندگیم رو حفظ کنم/ نابود شدم و..
به یاد داشته باشید که تصمیمگیری درباره طلاق بعد از خیانت به شخصیت همسر شما بستگی دارد و در این مقاله ما سعی کردیم تا به تمام جنبههای آن بپردازیم.
بسیاری از زوجینی که از سوی همسر خود مورد بیوفایی قرار گرفتهاند و خیانت دیدهاند طلاق را تنها راه چاره آن میدانند. آنها بعد از این اتفاق دیگر همسرشان را به چشم بدترین انسان روی کره زمین میبینند و چهار دیواری خانه را قفسی تنگ و تاریک تصور میکنند. مدام از خود سوال میکنند مگر مشکل ما چه بود که این کار را کرد؟ آدمی که یک بار خیانت کرده حتما دوباره هم میتواند این کار را بکند. پس هیچ امیدی برای دوباره درست شدن این رابطه نیست و باید جدا شوم. اما واقعا دلیل این خیانت چه بوده است؟ آیا اگر شما هم جای همسرتان بودید دوست داشتید به همین زودی او از شما جدا شود؟ یا اینکه کمی زمان میخواستید تا اشتباهات خود را جبران کنید؟ البته به یاد داشته باشید که تصمیمگیری درباره طلاق بعد از خیانت به شخصیت همسر شما بستگی دارد و در این مقاله ما سعی کردیم تا به تمام جنبههای آن بپردازیم.
آیا طلاق آسیبی غیرقابل جبران به زندگی زناشویی میزند؟
خیانت منجر به طلاق میشود و احتمالاً وحشتناکترین و آسیبزنندهترین اتفاقی است که ممکن است در زندگی زناشویی رخ دهد. متاسفانه خیانت یکی از رایجترین مشکلاتی است که زوجین با آن روبهرو میشوند. آمار متفاوتی درباره تاثیر خیانت بر جدایی وجود دارد، اما گزارشهای متعدد و گسترده حکایت از آن دارد که ۶۰ درصد مردان و ۴۰ درصد زنان در مرحلهای از دوران تاهل خود درگیر یک رابطه نامشروع میشوند.
اگر شما هم طعم تلخ خیانت را در زندگی مشترکتان چشیده باشید، احتمالاً هیچ کدام از این آمار و ارقام برایتان مهم نیست. در حال حاضر به تنها چیزی که فکر میکنید، این است که همسرتان با خیانت کردن به شما حریم زندگیتان را آلوده کرده است. احتمالاً الان احساسات و هیجانات مختلفی را تجربه میکنید و میترسید که مبادا به دلیل تاثیرات عمیق منفی و هیجانی خیانت دیوانه شوید. عمق خیانت و درد هیجانی ناشی از آن غالباً منجر به جدایی میشود. فراموش کردن چنین هیجانات و عواطف منفی دشوار است و بسیاری از همسران خیانت دیده دیگر به هیچ طریقی نمیتوانند به همسر جفاکارشان اعتماد کنند و در نتیجه دیگر چارهای به جز طلاق باقی نمیماند.
۳ دلیلی که بعد از خیانت افراد به جدایی فکر میکنند
انکار مشکل
انکار مشکل نخستین واکنش طبیعی است و اکثر افراد، حتی اگر شواهد قانع کنندهای هم در اختیار داشته باشند، تا مدتها از قبول این حقیقت تلخ که همسرشان درگیر رابطه دیگری شده است، خودداری میکنند. اما بهتر است با خودتان صادق باشید و حقیقت را بپذیرید. فقط از طریق صداقت و شفافیت است که میتوانید این دوران سخت را پشت سر بگذارید، مهم نیست در نهایت چه اتفاقی برای زندگی مشترکتان رخ میدهد، درهر حال باید واقعیت را قبول کنید. خیانت معمولاً پیآمد وجود مشکل در زندگی مشترک است. اگر نتوانید خیانت همسرتان را بپذیرید، به مرور مشکلات بیشتری احاطهتان خواهد کرد. باید این توانایی را در خودتان ایجاد کنید که بتوانید با خیانت و مشکلاتی که منجر به خیانت شده است، به روش سالمی کنار بیایید.
بیان خشم به روش نامناسب
بعد از خیانت دیدن چنان خشمی را تجربه میکنید که قبلاً هرگز حتی فکرشم را هم نمیکردید که توان تحمل و بروز آن را داشته باشید. خیانت بنیان زندگی روزمرهتان را سست ساخته، احساس امنیت و اعتماد به شریک زندگیتان را از بین برده و آرامش ذهنی را که قبلاً بعد از ازدواج و از فکر سر و سامان دادن به زندگیتان احساس میکردید، مختل کرده است. طبیعی است که وجودتان نسبت به همسرتان و رابطهای که به حریم زندگی مشترکتان تجاوز کرده است، مملو از خشم باشد. درهر حال خشم یکی از مخربترین احساساتی است که در این دوران دشوار با آن روبهرو میشوید، بنابراین سعی کنید این احساس ویرانگر را کنترل کنید. چه بخواهید ازدواجتان را نجات بدهید، چه بخواهید جدا شوید، بیان خشم به روش منفی اجازه نمیدهد که به روش دلخواه به خواستهتان برسید. یاد بگیرید که چطور از خشمتان به روشی سازنده استفاده کنید.
احساس طرد شدن
وقتی همسرتان دیگری را جایگزین شما میکند، غیرممکن است که احساس طرد شدن نکنید. احتمالاً عزت نفستان در اثر این خیانت کاهش مییابد و تا زمانی که بتوانید با این مشکل کنار بیایید و دوباره سر پا بایستید، همواره از پایین بودن عزت نفس رنج خواهید برد. در این دوران سخت از خانواده و دوستانتان کمک بگیرید. به علاوه شکی نیست که نباید میزان مقبولیت و شایستگی خود را برمبنای خیانت کردن همسرتان بسنجید.
سعی کنید خودتان را در حلقه افرادی قرار بدهید که دوستتان دارند و به شما احترام میگذارند، از مهر و محبت آنها دلگرم بشوید و قدرت بگیرید و سعی کنید خودتان را به خاطر خیانت کردن همسرتان بیارزش نشمارید. به خودتان بفهمانید که همسرتان به دلیل تلاش برای حل کردن مشکلات شخصی خودش مرتکب خیانت شده است. خیانت کردن همسرتان لزوماً تقصیر شما نیست و جفاکار بودن او چیزی از ارزشهای شما کم نمیکند.
همه به یک روش با موضوع بیوفایی همسرشان کنار نمیآیند. مواردی که به آنها اشاره کردیم، مسلماً تمام واکنشهای ممکن نیست، بااین حال مطالعه این مقاله نقطه شروع مناسبی را در اختیارتان قرار میدهد و کمک میکند تا بعضی از احساساتتان را بهتر درک کنید. لازم است بدانید که واکنشتان به خیانت عادی و طبیعی است و متوجه باشید که ممکن است احساسات مختلفی را در زمانهای متفاوت تجربه کنید.
اگر تصمیم به جدایی بگیرید، طیف وسیعتری از احساسات مختلف را تجربه خواهید کرد. بنابراین ضروری است که مهارتهای مقابلهای موثری را برای پشت سر گذاشتن خیانت و فرآیند قریبالوقوع خیانت یاد بگیرید.
قبل از طلاق به این سه نکته توجه کنید
هر انسان موجودی منحصر به فرد است و به روش خاص خود به رابطه نامشروع همسرش براساس ماهیت خیانت واکنش نشان میدهد. به عبارت دیگر، برخی همسران رابطه یکشبه همسرشان با یک فرد ناشناس را با توجه به ماهیت زودگذر این خیانت راحتتر میبخشند. برای چنین افرادی خیانت عاطفی همسرشان و درگیر شدنش در یک رابطه عاطفی مخربتر از یک لغزش زودگذر است. باز هم تاکید میکنیم که واکنش افراد به خیانت همسرشان به ساختارهای شخصیتی و خلق و خوی هر فرد بستگی دارد. در این بین نباید تاثیر نیروهای زیربنایی را که منجر به خیانت شده است، نادیده بگیریم. برخی یک خطای بدون فکر و زودگذر را راحتتر از یک رابطه عاشقانه طولانی میبخشند. البته متغیرهای دیگری نیز تاثیر دارند که باید آنها را در نظر بگیرید:
۱ـ آیا همسر شما برای اولین بار است که خیانت میکند یا اینکه این کار را قبلا نیز چندین بار تکرار کرده؟
شاید خیانتهای مکرر همسرتان بیش از آن که پیآمد مشکلات زندگی زناشویی باشد، معلول مشکلات فردیش باشد. مشکل در چنین موردی عموماً وسواس جنسی است.
۲ـ به جز اعتیاد جنسی، اختلالهای شخصیتی دیگری نیز وجود دارد که افراد مبتلا به آنها حد و مرزهای ازدوج را زیر پا میگذارند، چرا که هیچ احترامی برای پیمان مقدس ازدواج، همسرشان یا هیچ فرد دیگری قائل نیستند. از جمله میتوان به بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته و اختلالهای جامعهستیزانه اشاره کرد؛ افراد جامعه ستیز هیچ اهمیتی به عواقب فعالیتهایشان نمیدهند.
۳ـ از سوی دیگر همسر خشمگینی که برای انتقام گرفتن از همسرش درگیر یک رابطه نامشروع میشود، میخواهد با خیانت کردن به همسرش ناراحتیش را از همسر و زندگی مشترکشان به او اعلام کند. البته خیانت روش سالم و مطلوبی برای حل مشکلات زناشویی نیست، بااین حال برخی مرتکب این اشتباه میشوند.
تصمیم به ادامه دادن زندگی یا جدایی موضوعی کاملاً شخصی است و هیچ جواب درست یا غلط یکسانی برای همه وجود ندارد.
چگونه بعد از خیانت زندگی خود را از طلاق حفظ کنیم
برخی همسرانی که زندگیشان آلوده به خیانت میشود، بنا به دلایلی تصمیم میگیرند که کنار هم باقی بمانند تا زندگی مشترکشان را نجات بدهند. به همسرانی که در چنین موقعیتی قرار دارند و نمیدانند چه تصمیمی برای زندگیشان بگیرند، توصیه میکنیم که به این دلایل توجه کنند. دلایل زیر باعث میشود که همسران حتی بعد از خیانت نیز تصمیم به ادامه زندگی بگیرند:
- برخی همسران ایمان دارند که زندگی مشترکشان آنقدر قوی است که در برابر زخم خیانت تاب بیاورد.
- خیانت حرکتی از روی بیعقلی بوده است و همسر خطاکار قبلاً هرگز مرتکب چنین اشتباهی نشده است.
- هر دو همسر موافقت میکنند که برای حل مشکلشان به مشاور ازدواج مراجعه کنند.
- مشکل لاینحلی که در زندگی مشترک وجود داشته و زوجین آن را مدتها نادیده گرفتهاند، منجر به خیانت شده است.
- زوجین به خودشان، به یکدیگر و به ازدواجشان ایمان دارند.
- همسر خطاکار مسئولیت کامل اشتباهش را پذیرفته است و میخواهد جبران کند.
این نکته را از یاد نبرید که انسانهای مختلف ارزشها، باورها و انگیزههای متفاوتی دارند و هر فرد به روش خاص خودش به جنگ مشکلاتش میرود. خیانت نیز از این موضوع مستثنی نیست. برخی همسران بعد از چشیدن طعم خیانت تصمیم میگیرند که هر چه سریعتر به زندگی مشترکشان پایان بدهند، حال آن که دیگران ترجیح میدهند که فرصت دیگری به همسرشان بدهند.
نکات مهم
خودتان به تنهایی باید درباره طلاق گرفتن از همسرتان یا تلاش برای نجات زندگیتان تصمیم بگیرید. وقتی پای موضوعات شخصی به میان میآید، یک قاعده و قانون مشخص برای همه وجود ندارد.
به همین دلیل است که بهترین کار در چنین موقعیت دشواری این است که تصمیم خودتان را با تصمیم دوستان، آشنایان یا همکارانتان مقایسه نکنید. سوالات زیر را قبل از تصمیمگیری درباره جدا شدن از همسرتان از خودتان بپرسید:
- همسرم چه محاسنی دارد؟
- آیا هنوز میتوانم به آینده مشترک خودم و همسرم امیدوار باشم؟
- آیا این زندگی ارزش جنگیدن را دارد؟
- سرانجام روزی میرسد که حالم بهتر شود؟ این احساسات منفی در آینده کمرنگتر میشود؟
- میتوانم دوباره به همسرم اعتماد کنم؟
- از آنجایی که خیانت معمولاً علامت وجود مشکلی عمیقتر در رابطه است، تمایل دارم تا این مشکل را به کمک همسرم حل کنم؟
صادقانه به سوالات بالا جواب بدهید. امیدواریم که وقتی به تمام سوالات جواب دادید، متوجه بشوید که آیا زندگی مشترکتان ارزش آن را دارد تا یک فرصت دوباره به آن بدهید یا خیر.
امروزه خیانت یکی از رایجترین دلایل طلاق و جدایی بین زوجین است. اما اینکه آیا واقعا طلاق راه حل خوبی برای این کار است یا خیر کاملا بستگی به شرایط زندگی زوجین دارد. بسیاری از زوجین با توجه به روحیات و شخصیت خود و شناختی که از همسرشان دارند می تواند به او فرصتی برای جبران بدهند درصورتیکه برخی دیگر این کار را گناهی نابخشودنی میدانند و به هیچ عنوان حاضر به فراموشی نمیشوند. به طور کلی افراد برای طلاق بخاطر خیانت سه دلیل عمده دارند که عبارتند از انکار مشکل، خشم بسیار زیاد، و احساس طردشدگی. اما به طور کلی زن و شوهر باید قبل از طلاق چند مورد جدی را مد نظر قرار دهند. آیا زندگی آنها به اندازه کافی قدرتمند است که بتواند فشار خیانت را تحمل کند؟ آیا همسرشان پیش تر از این هم سابقه خیانت داشته است؟ آیا حاضر به دریافت کمک از یک روانشناس متخصص هستند؟ و مهمتر از همه آیا شخص از کردهی خود پشیمان است؟ اگر تمام این موارد در زندگی مشترک شما وجود داشت پس بار دیگر به همسرتان اجازه جبران بدهید. در غیر این صورت سعی کنید با کمک گرفتن از یک زوج درمانگر مشکلات خود را شناسایی و آنها را حل کنید. روانشناسان ما در همیار عشق شرایط خاص زندگی مشترک شما را بررسی و کمک میکنند تا به بهترین شکل بتوانید این مشکل را حل و فصل کنید.