چماقداران علیه مهران مدیری
معلوم نیست اگر بغضهای انتقادات مدیری در گلوی دولتیها گیر نکرده بود، آیا باز هم اینگونه مسائل جایی در مطبوعات رسمی کشور داشت یا خیر؟
«ساعت ۵ عصر» نخستین فیلم سینمایی مهران مدیری است که با پیشفروش ۷۰۰ میلیونی روز اول خود توانست رکورد پیشفروش فیلم سینمایی در ایران را جابهجا کند. بیشک نام مهران مدیری بهانهای کافی برای رکورد زدن این فیلم محسوب میشد. کارگردانی که با مجموعههای تلویزیونی به اوج رسید و در دوران ۵ ساله کنارهگیری از تلویزیون با مجموعههایی نظیر قهوه تلخ توانست اقبال مخاطبان را نسبت به خود پایدار نگه دارد.
بازگشت مدیری به تلویزیون با «دورهمی» رقم خورد؛ بازگشتی که متفاوت از قبل بود. اگر مدیری در گذشته خود با ادبیات نمایشی، معضلات اجتماعی را در لفافه بیان میکرد، اما استندآپهای وی در دورهمی باعث شد تا او صریحا بسیاری از معضلات اجتماعی را بیان کند. صراحتی که هر روز بیشتر از روز قبل مورد توجه قرار میگرفت و واکنشهای بسیاری را در فضای مجازی و غیرمجازی از سوی مخاطبان به همراه داشت.
مدیری در نقدهای اجتماعی و سیاسی خود مستقیما به معضلات و مشکلات مردم در جامعه میپرداخت و لاجرم اشاراتی طنزگونه به مدیران اجرایی کشور داشت. اشاراتی که کمافیالسابق به مذاق مدیران خوش نیامد. اما در چارچوب تفکر مدیری تنها مردم و مشکلاتشان محور هستند و به این جهت بسیاری از اوقات نواخته شدن توسط رسانههای متبوع مدیران دولتی را به سکوت در برابر معضلات مردم ترجیح میدهد.
مدیری در واکنش به یکی از مسؤولان که گفته بود کشور در رونق اقتصادی قرار دارد، گفته بود: «الحمدلله رونق اقتصادی بیداد میکند و به سقف چسبیده، آدم دیدم از بس رونق اقتصادی خوب بوده است فرش منزلش را هم فروخته است. به سایتهای فروش اینترنتی بروید، برخی یک عدد لیوان را به قیمت هزار تومان برای فروش گذاشتهاند، همه در حال فروشند، خلاصه تا رونق اقتصادی خوب هست بفروشید همه در حال خرید و فروشند».
وی در یکی دیگر از برنامههایش درباره تنبلی مدیران پس از انتخابات گفت: «تحقیقات نشان داده است که پروسه تنبلی در سطوح بالا معمولا در یک بازه زمانی ۴ ساله اتفاق میافتد. یعنی در دوره تبلیغات همه بشدت فعال و پرانرژی هستند و هر وقت تلویزیون را روشن میکنی مدام میگویند همهچیز درست میشود.
پس از گذشت مدتی حضور همیشگی به دیدارهای مردمی ماهانه تبدیل میشود، سپس سفرهای استانی ۶ ماه یک بار، بعد میشود گزارش تلویزیونی سالانه و در نهایت هم میگویند نامه بنویسید به دوستان بدهید رسیدگی میشود اگر همیشه انرژیها مثل دوران پیش از ۴ سال و زمان انتخابات بود، الان آب از دریاچه ارومیه بیرون میریخت، بوی نفت از آنچه الان هست بیشتر توی سفرهها میپیچید و مردم جنوب حداقل چند روز در سال آسمان را آبی میدیدند!»
اما این اظهارات منجر به واکنشهای پرخاشگرانه رسانههای دولتی شد که در نهایت مدیری در روزهای پساانتخابات و در یکی از آخرین نطقهایش درباره مسؤولان با زبانی خیرخواهانه درخواستی کرد و گفت: «من زبان مردم هستم و نمیدانم آیا این اظهارات من پخش میشود یا نه؟ مردم مطالبات دارند، هرکسی که رای داده به اندازه همان یک رای مطالبه دارد. در ۴ سال گذشته یکسری کارهای درجه یکی انجام شد ولی خیلی از وعدهها عمل نشد به هر دلیلی... یا نتوانستید یا نخواستید... در این دوره به وعدههای خود عمل کنید... مردم مطالبه دارند، نگذارید در میان مردم به بدقولی شناخته شوید و این بار ناامید شوند». مهران مدیری تاکید کرد: «این شکایتها باید باشد و این حرفها را باید بزنیم تا اتفاقهای خوب بیفتد».
بیشک اگر بخواهیم سلایق مهران مدیری را در دستهبندیهای سیاسی جای دهیم، او در جناحی نزدیک به دولت قرار خواهد گرفت، اما معضل آنجاست هنگامی که مدیری مردم را محور قرار میدهد و با کمکاری و بعضا پررویی مدیران مواجه میشود، چارهای جز بیان انتقادات نخواهد داشت، اما به نظر میرسد این انتقادات به کام مدیران و رسانههای متبوعشان تلخ آمده و بغض از «دورهمی» مدیری را دستمایه انتقام از «ساعت ۵ عصر» کردهاند.
انتقامی بسیار شبیه به برخورد رسانههای زنجیرهای با هنرمندانی است که همیشهساز موافق نمیزنند. برخورد اول بایکوتی است که از سوی رسانههای زنجیرهای رقم میخورد و اگر هنرمندان جزو چهرهها باشند حملات تخریبی و اقدامی هماهنگ برای جلوگیری از فعالیت هنری آنها صورت میگیرد. اما در این میان چهرههایی نظیر مهران مدیری هستند که عمق محبوبیتشان نزد مردم بیش از آن است که بتوانند مانع فعالیت هنری یا کمکار شدن آنها شوند بلکه تنها راه ممکن برخورد کنایهوار با هنرمند و رویکردی تخریبی با آثارشان خواهد بود.
چون نه بایکوت هنرمند امکانپذیر است و نه میتوان براحتی او را مورد تهاجم رسانهای هماهنگ قرار داد. اکنون شاهد رویکرد سوم انتقام چماقدارانه در عالم فرهنگ و هنر هستیم که روزنامه دولتی ایران در نقدی پرخاشگرانه علیه مدیری که مسبوق به سابقه هم بوده است، او را متهم به خرید بلیتهای سینما برای پرفروش نشان دادن فیلم کرد و نوشت: «داستان رکوردهای عجیب و غریبی که عوامل فیلم «ساعت پنج عصر» ساخته مهران مدیری، اصرار دارند شکستهاند در نوع خود بینظیر است؛ عنوان بعضی از این رکوردها چنان خلاقانه است که انگار از آیتمهای «ساعت خوش» کش رفتهاند: «رکورد بیشترین تعداد سانس در یک سینما، رکورد بیشترین فروش اینترنتی روز اول اکران.» این روزنامه در ادامه نوشته است: «این رکوردسازیهای بیفایده که پیداست فقط برای فروش بیشتر فیلم پرورانده میشود، از سوی مهران مدیری عجیب به نظر میرسد.
او با سابقه روشنش در تلویزیون نیازی به خلق حماسههای دروغین ندارد، همگان میدانند کار او با اقبال مردمی مواجه خواهد بود و نیازی نیست چنین آسمان ریسمانهایی برای جلب توجه افکار عمومی ساخته شود. از همین رو حیف است مهران مدیری که یک سالی هست روی آنتن تلویزیون استندآپ کمدی اجرا میکند و در مذمت دروغ و مجموعه اخلاقهای ناپسند پیشروی مردم ژست عاقلاندرسفیه میگیرد برای ۴ بلیت بیشتر به چنین فرافکنیهای نخنما شده دست زند».
به نظر میرسد اقدام این روزنامه علیه مهران مدیری دلایل فراسینمایی دارد. اگرچه این اتهام به بسیاری از فیلمها در پایان اکران وارد میشود ولی بیان آن در روزهای ابتدایی نمایش به نظر چیزی جز انتقام از مدیری و تاثیرگذاری بر فروش این فیلم ندارد. بسیار بدیهی است که پیشفروش نخستین فیلم سینمایی مدیری با توجه به اقبال او نزد مخاطبان رکورد بزند. اما با توجه به مضمون فیلم که گزندگیاش بیش از خندههای مخاطب است، این انتظار نمیرود که فیلم مدیری بتواند رکورد کمدیهای مبتذلی همچون «گشت ارشاد ۲» و «نهنگ عنبر ۲» را بزند.
اما آنچه مشهود است روزنامه ایران چیزی را زیر سوال برده که بسیار بدیهی بوده و معلوم نیست اگر بغضهای انتقادات مدیری در گلوی دولتیها گیر نکرده بود، آیا باز هم اینگونه مسائل جایی در مطبوعات رسمی کشور داشت یا خیر؟ این نکته جایی برجسته میشود که گفتمان مدیری در انتقاد از وضعیت جامعه همواره مردم را مخاطب قرار میدهد.
او در فیلمهایش مردم را مقصر مشکلات خود میداند و راهحل را نیز در دست خود مردم میداند. در ساعت ۵ عصر نیز اتفاقی جز این نیفتاده و بیشک این واکنشهای پرخاشگرانه ریشهای دیگر دارد.
هرچند صفحه غیررسمی مهران مدیری در فضای مجازی نیز اقدام این رسانهها را دلایل غیرسینمایی دانسته و با تیتر «انتقامگیری از مدیری؛ به سبک روزنامه دولت» نوشته است: «روزنامه ایران به عنوان رسانه رسمی دولت، در متنی با لحن خشمگین و عصبی از فروش فیلم مهران مدیری در روزهای اخیر انتقاد کرده و آن را غیرواقعی و ساختگی دانسته است. به نظر میرسد این مطلب واکنشی به انتقادات اخیر مدیری در برنامه دورهمی از رئیس دولت و کابینه بوده است. انتظار میرود روزنامهای با سابقه ایران رویکرد منطقیتری در زمینه سینما در پیش بگیرد و تسویه حسابهای سیاسی را وارد فضای سینمایی نکند».
این تسویهحسابهای سیاسی در عالم فرهنگ نهتنها بر قدرت دولت در این زمینه نمیافزاید بلکه این احتمال وجود دارد که رئیس سابق سازمان سینمایی نتواند مانند انتخابات سال جاری، هنرمندان را با واهمه دادن از گروهی دیگر، به دور نامزد انتخاباتی متبوع خود جمع کند.