سرقت مسلحانه 2 مرد و یک زن در حمله به خانه زن تهرانی و دوستانش / سارق مسلح برای پلیس 35 گلوله شلیک کرد
دو مرد و یک زن که در سرقت مسلحانه به یک خانه ،خودرو، پول و طلا دزدیده بودند و قصد اخاذی از مالباختهها را داشتند پای میز محاکمه ایستادند.
رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت ماه امسال به دنبال تماس یک زن جوان با پلیس آغاز شد. وی که هراسان بود گفت: من و چند نفر از دوستانم در خانهام در فردوس غرب مشغول اسباب کشی بودیم، که دو مرد جوان با اسلحه وارد خانه شدند. آنها ما را تهدید کردند و پول و طلا و خودرو ۲۰۷ مرا دزدیدند. آنها شماره تلفن از من گرفتند و گفتند اگر ماشینم را میخواهم باید ۳۰۰ میلیون تومان پول نقد به آنها بپردازم.
با این تماس ماموران تحقیقات را آغاز و آموزشهای لازم را به مالباخته دادند.
به این ترتیب زن جوان در نخستین تماس دزدان با آنها قرار گذاشت و یکی از دزدان به نام بهنام ۲۴ ساله در قرار صوری در میدان منیریه بازداشت شد.
طی پیامکهایی که از گوشی موبایل بهنام برای همدست ۲۷ سالهاش شایان ارسال شده بود وی در دومین محل قرار در گمرک حاضر شد و وقتی خود را در محاصره پلیس دید اسلحه کشید و تیراندازی کرد. اما با شلیک ۳۵ تیر از سوی پلیس به ناچار تسلیم و بازداشت شد.
در بررسیها روشن شد یک زن جوان که همسر صیغهای شایان بوده نیز در ماشین وی را همراهی کرده است .به این ترتیب زن جوان به نام مرجان نیز بازداشت شد.
در دادگاه
3 متهم در شعبه 10دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
در ابتدای جلسه 4 شاکی روبروی قضات ایستادند و درخواست اشد مجازات را مطرح کردند.
یکی از آنها گفت :من و دوستانم در حال اسباب کشی بودیم. در خانه باز بود و منتظر بودیم سرایدار برایمان کارتن بیاورد .اما 2 مرد که اسلحه در دست داشتند و صورتشان را با نقاب پوشانده بودند وارد خانه شدند .آنها با ته اسلحه به صورتم زدند که دندانم شکست .آنها 3 دوست دیگرم را هم کتک زدند و ما را مجبور کردند تا طلا و پولهایی را که همراه داشتیم به آنها بدهیم. پژو ۲۰۷ مرا با خود بردند و گفتند اگر ماشین را میخواهم باید ۳۰۰ میلیون تومان به آنها بدهم .آنها یک شماره تلفن از من گرفتند و همان موقع با من به من زنگ زدند. من و دوستانم برای آنها اشد مجازات میخواهیم .
سپس بهنام روبه روی قضات ایستاد و گفت :ما قصد سرقت نداشتیم. میخواستیم ماشین را به آنها برگردانیم .اما خیلی زود دستگیر شدیم .
شایان نیز گفت: یک نفر گفته بود در آن خانه پول و طلای زیادی وجود دارد. به همین خاطر به آنجا رفتیم. اما سرقت نکردیم .ما همان موقع با صاحبخانه تماس گرفتیم و قرار گذاشتیم تا ماشین را برگردانیم .اما بازداشت شدیم .
قاضی گفت :چرا تیر شلیک کردی ؟
که متهم پاسخ داد: وقتی خودم را در محاصره پلیس دیدم اسلحهام را بیرون آوردم و 2 تیر مقابل پایم شلیک کردم تا پلیس بفهمد اسلحه دارم و تیراندازی نکند.
وقتی همسر صیغه ای شایان روبه روی قضات ایستاد اشک ریخت و اتهام معاونت در سرقت را نپذیرفت.
وی گفت: من اصلاً در جریان سرقت مسلحانه نبودم. سوار ماشین شوهرم در گمرک بودم که همسرم از ماشین پیاده شد و شروع به تیراندازی کرد .من هیچ جرمی مرتکب نشده ام و بی گناهم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.