نادر سلیمانی
حرفهای تلخ نادر سلیمانی و گریه های او
بازیگر فیلم سینمایی «ضد» معتقد است که انحصار در سینما و بستن درهای ورود به روی جوانان با استعداد بازیگری رویه اشتباهی است که باعث شده بسیاری از استعدادها از بین بروند.
من فیلم کوتاهی ساختم و یک بازیگر در آن به ایفای نقش پرداخته است که دکترای بازیگری تئاتر دارد. این خانم در تئاتری که کار میکردیم ۱۵ نقش را بازی کرد. روزی که آخرین پلان فیلم من ساخته شد به همسر من گفت دیگر مشکل ذهنی ندارد زیرا آنچه را در شرافت بازیگری میخواست به دست آورد. این دختر چهره ندارد اما سواد دارد و مؤلف چندین کتاب است، وقتی به عنوان بازیگر به دوستان معرفی میکنم او را نمیپذیرند.
وی ادامه داد: وقتی فیلم کوتاه من ساخته شد، تمام دوستانی که میگفتند او بازیگر نیست بخش بازی او را تحسین میکنند. به فلان بازیگر مرد یا زن سینما میگویند برای نقش مورد نظر دستی به سر و روی خود نزند ولی میبینیم که توجهی نمیکند. این دختر هیچ تغییری در چهره خود ایجاد نکرده و چنان بازی میکند که تحسینبرانگیز است.
وی افزود: مثلاً من نقش پسری عاشقپیشه را نمیتوانم ایفا کنم زیرا به لحاظ سنی و چهره، مناسب آن نقش نیستم ولی برخی بازیگران که چهرهشان برای فلان نقش مناسب نیست و نباید نقش را به او بدهند، به دلیل مناسبات غیرحرفهای و تغییراتی که در چهره خود ایجاد میکنند، آن نقش را ایفا میکنند.
سلیمانی تاکید کرد: تئاتریهای ما در گل خاک خوابیدهاند، کنار خیابان نشستهاند و غصه میخورند. این چیزی است که نادر سلیمانی و نصرالله رادش تجربه کردند. آخرین روزهای دانشگاه بود و من و نصرالله رادش گریه میکردیم که الان چه کار کنیم؟ با خود میگفتیم که الان مدرک دانشگاه را گرفتیم، بگذاریم در کوزه آبش را بخوریم؟ در بین دوستان همدانشگاهی نویسندههایی را میشناسم که چون معروف نیستند کسی به آنها نگاه نمیکند. سینمایی که در آن نادر سلیمانی از جوانی تا پیری فقط در نقشهای مشابه بازی کند، سینمای درستی نیست. باید جوانان وارد سینما شوند و ریشه هنر اینگونه رشد میکند. یوسف تیموری وقتی وارد بازیگری شد همه ما حمایتاش کردیم.