//
کد خبر: 442474

فرزند ناخلف مادرش را به قتل رساند/ او با ضربات متعدد هاون به سرش به قتل رسید+ جزییات

پسر جوان با ضربات متعدد هاون مادر خود را به قتل رساند.

دو روز قبل خبر به قتل رسیدن زن میانسال در خانه‌اش واقع در میدان فرمانداری شهریار از توابع تهران از سوی یکی از بستگان نزدیک او به پلیس مخابره شد. با اعلام این خبر تیمی از مأموران جنایی برای رسیدگی به موضوع راهی محل حادثه شدند.

بررسی‌های ابتدایی حکایت از آن داشت که زن حدودا ۷۰ساله با اصابت ضربات متعدد هاون به سر و صورتش جان خود را از دست داده بود. شدت ضربات وارده به حدی زیاد بود که صورت مقتول به کلی متلاشی شده و به سختی قابل شناسایی بود. تیم جنایی در اولین قدم از تحقیقات خود، اولین کسی که بالای سر جسد حاضر شده و موضوع را به پلیس اطلاع داده بود را تحت بازجویی قرار دادند.

او به ماموران گفت:«من خواهرشوهر مقتول هستم. برادرم یعنی شوهر مقتول، سال‌ها قبل در جوانی فوت کرد. او ۴ فرزند داشت که دو دختر و یک پسرش ازدواج کرده‌اند اما فرزند آخرش پسر حدودا ۳۵ساله‌ای بود که از مشکل روحی رنج می‌برد و نمی‌توانست ازدواج کند.»

او در ادامه گفت:« مدتی قبل مادر مقتول(عروس‌مان) به رحمت خدا رفته و او برای انجام مراسم ترحیم مادرش به شهرستان رفته بود. وقتی برگشت خانم‌های همسایه می‌خواستند برای عرض تسلیت به خانه‌اش بیایند. زن برادرم آش پخته و همسایه‌ها را دعوت کرد تا برای مادرش ختم انعام برگزار کند.»

سپس در مورد روز حادثه ادامه داد:«من زودتر از بقیه مهمان‌ها آمده بودم تا کمی به او در آماده کردن وسایل مهمانی کمک کنم. درست نیم ساعت قبل از اینکه به خانه‌شان برسم مقتول به من زنگ زد و گفت پس چرا نمی‌آیی؟

گفتم منتظر فرزندم بودم که از مدرسه بیاید. حالا آمده و من همین الان راه می‌افتم. این را گفتم و وقتی قطع کردم بلافاصله راهی خانه‌اش شدم. اما وقتی رسیدم چند بار زنگ در را زدم و کسی باز نکرد. تعجب کرده بودم چون مقتول منتظرم بود و حالش خوب بود. مطمئن بودم بیرون از خانه نمی‌رود برای همین شماره تلفن خانه را گرفتم که پسر کوچک برادرم جواب داد.

گفتم چرا در را باز نمی‌کنید؟گفت عمه من مادرم را کشته‌ام، خودم هم دارم می‌روم! این را گفت و قطع کرد. سر در نیاوردم چه گفت و واقعا شوکه شده بودم. باورم نمی‌شد دست به چنین کار وحشتناکی زده باشد اما اضطراب گرفته بودم. همان جا ایستاده بودم و پشت سر هم زنگ می‌زدم که بالاخره پسربرادرم در را باز کرد و خودش با سرعت از خانه خارج شد. سپس من داخل آمدم و با جسد غرق در خون همسر برادرم مواجه شدم.»

بازداشت متهم به قتل مادر

شواهد باقی‌مانده در صحنه جنایت نشان می‌داد که فرد غریبه‌ای وارد خانه نشده و صحت ادعای عمه مقتول اثبات می‌شد. در حالی که متهم متواری شده بود تلاش برای یافتن ردی از او ادامه پیدا کرد و جسد با دستور بازپرس پرونده برای انجام معاینات و آزمایش‌های لازم راهی پزشکی قانونی شد.

با گذشت ۲۴ساعت از زمان وقوع جنایت سرانجام متهم در حالی که در خیابان‌ها پرسه می‌زد توسط ماموران انتظامی شناسایی و دستگیر شد. او پس از دستگیری اظهار داشت که بعد از قتل مادرش بی‌هدف در خیابان‌ها سرگردان بوده است تا اینکه بالاخره به دام ماموران افتاده اما هنوز در مورد انگیزه قاتل از قتل فجیع مادرش اطلاعی در دست نیست.

یکی از همسایه‌های مقتول در مورد این جنایت به خبرنگار ما گفت:« خانواده مقتول از افراد قدیمی و بسیار با آبروی محل هستند. آنها خانواده اصل و نسب‌داری هستند که آوازه اسم و رسمشان را همه شهر می‌دانند. پسر کوچکشان مشکل اعصاب و روان داشت او هرگز آزاری برای کسی نداشت.

اعتیاد نداشت و حتی سیگار هم نمی‌کشید اما حال و اوضاعش خوب نبود و فکر می‌کنم باید در آسایشگاه نگهداری می‌شد. مقتول هم زن مردم‌دار و مهربانی بود. شاید روز حادثه پسرش را از خواب بیدار کرده و همین باعث عصبانیت او شده یا شاید هم وقتی متهم متوجه شده که قرار است تعداد زیادی مهمان به خانه‌شان بیاید عصبانی شده و دست به چنین کاری زده است. به هر حال همه این‌ها فرضیه‌هایی است که در بین همسایه‌ها شایع شده است.آنها با شناختی که از متهم دارند چنین حدس‌هایی می‌زنند.»

بنا بر این گزارش رسیدگی به این پرونده تا روشن شدن انگیزه دقیق متهم و همچنین بررسی صحت و سلامت روان او در دستور کار قضایی قرار دارد.