//
کد خبر: 446792

اعتراف عجیب| در دفاع از خودم سحر را کشتم!

پسر جوانی که متهم است در میهمانی شوم، با خوردن قارچ‌های مخدر، یک دختر و پسر دانشجو را کشته در بازجویی‌ها مدعی شد فقط یک نفر را کشته است.

ساعت 10 صبح 23 بهمن امسال گزارش قتل دختر و پسری دانشجو در خانه‌ای حوالی جنت‌آباد به بازپرس امیرحسین علیمردان اعلام شد. با حضور تیم جنایی در محل آنها با جسد دختری جوان پشت در ورودی و جسد پسری دیگر مقابل اتاق خواب مواجه شدند.داخل یکی از اتاق‌ها نیز بدن نیمه‌جان پسر دیگری دیده می‌شد و روی دیوار با خون حرف انگلیسی «اس» نوشته شده بود.

فهیمه دختر جوانی که در این میهمانی شرکت داشت اما هنگام درگیری با یکی از دوستانش فرار کرده بود به پلیس گفت: ما همه دانشجو بودیم، با دوستانم در اینترنت آشنا شدم، من ساکن تهران هستم و دوستانم شهرستانی بودند. می‌خواستیم یک بازی رایانه‌ای طراحی کنیم. دوستانم به تهران آمدند و مادرم خانه‌ای را برای چند روز موقتی اجاره کرد.

شب حادثه من با دوستانم که دو پسر و دو دختر بودند در خانه بودیم که کامبیز -‌متهم‌- با خودش قارچ مخدر آورد و به ما داد، بعد از مصرف دچار توهم شدند و به جان هم افتادند، من و یکی از دخترها از خانه فرار کردیم و با پلیس تماس گرفتیم.

با گذشت 4 روز از جنایت، کامبیز که در بیمارستان بستری بود، ترخیص و مدعی شد به خاطر دفاع از خودش مرتکب جنایت شده است.

 کامبیز گفت: قارچ‌ها را از اینستاگرام خریداری کردم و با پیک موتوری به مبلغ یک میلیون و نیم برایم فرستادند. فتانه و فهیمه قارچ‌هایی با دوز پایین مصرف کردند. اما من و سحر و احمد قارچ قوی‌تری مصرف کردیم که بعد از مصرف حالمان بد شد.

احمد ناگهان لباس‌هایش را پاره کرد و به سمت سحر رفت تا به او تعرض کند، اما سحر با چاقو به او حمله کرد و شاهین را به قتل رساند.

بعد به طرف من آمد و چند ضربه به سر و گردن و دست من زد و گفت بیا خودکشی کنیم. من برای دفاع از خودم و برای اینکه جانم را نجات دهم یک دفعه شمشیری را که برای تولد فهمیه خریده بودم، برداشتم. واقعاً قصد کشتن او را نداشتم اما حالم طوری بود که اصلاً چیزی متوجه نمی‌شدم.

به خودم که آمدم با جسد سحر و احمد مواجه شدم و تصمیم گرفتم خودم را بکشم، اما نتوانستم. بعد از آن با خون احمد می‌خواستم روی دیوار کلمه انگلیسی را که معنایش «متأسفم» است، بنویسم که از هوش رفتم.

هرگز تصور نمی‌کردم که عاقبت مصرف آن قارچ‌ها، توهمی باشد که منجر به قتل شود و بسیار پشیمانم.