۶ سناریوی رسانهای اسرائیلی در واقعه شهادت آیتالله رئیسی
خبر سانحه برای رئیسجمهور از همان ابتدا وحدت ملی در ایران را آشکار کرد؛ با این حال همچون همیشه در چنین حوادثی، بلافاصله خطی از جانب منافقین و مزدوران اسرائیلی برای اختلافافکنی به میان آمد.
از روز گذشته و همزمان با اعلام سانحه برای بالگرد حامل رئیسجمهور در کنار موج اتحاد و دعاهای مردمی و همچنین وحدت جریانهای سیاسی و اجتماعی در ایران، برخی کمپینهای رسانهای ملهم از سیاستهای اسرائیلی نیز به منظور بهرهبرداری از این موقعیت به کار افتادهاند و این کارزارها امروز و با اعلام خبر شهادت رئیسجمهور و همراهانش تشدید شده است. برخی از این سناریوها را میتوان به این نحو خلاصه کرد:
1- اسرائیل و لاف در غربت: اگرچه اسرائیلیها نه جرات و نه توان عملیات علیه رئیسجمهور ایران را ندارند و از روز گذشته نیز حتی در حد یک کلمه به صورت رسمی جرات لافزنی درباره این واقعه را به خود ندادهاند، امّا برخی اکانتهای بینام و نشانی که احتمالاً با سیاستها و پولهای صهیونیستی اداره میشوند، لاف در غربت میزنند و قصد دارند از این نمد کلاهی هم برای صهیونیستها بدوزند. اسرائیلیها بویژه بعد از وعدهی صادق میدانند که در افتادن با ایران چه هزینههای سنگینی دارد؛ بنابراین صرفاً میتوانند به صورت غیررسمی و بزدلانه، و صرفاً برای برخی بهرهبرداریهای اجتماعی و سیاسی علیه ایران چنین لافهایی را در اکانتهای مجعول بزنند. ادعاهایی که نباید وقعی به آنها گذاشت.
2- اختلاف به جای وحدت: خبر سانحه برای رئیسجمهور از همان ابتدا وحدت ملی در ایران را آشکار کرد؛ با این حال همچون همیشه در چنین حوادثی، بلافاصله خطی از جانب منافقین و مزدوران اسرائیلی برای اختلافافکنی به میان آمد. سناریوی رسانهای که میکوشد به جای تقویت اتحاد، به افتراها و نزاعهای گروهها و سلایق مختلف علیه یکدیگر بپردازد و اگر این خطوط را وارسی کنیم، اغلب در منشأ و ریشه به اکانتهای بینام و نشانی میرسیم که در پوشش طرفداری از این یا آن چهره سیاسی یا اجتماعی، افتراهای رایگانی را مطرح کرده و به نزاع و شکافها دامن زدهاند.
3- الهامات شیطانی علیه همسایگان: ارتقای روابط ایران با همسایگان از سیاستهای اصلی دولت آیتالله رئیسی بوده و در این زمینه توفیقات مهمی نیز کسب کرده است. یکی از نمودهای توفیق این سیاست، بهبود روابط ایران با جمهوری آذربایجان، و آغاز بهرهبرداری از سد قیز قلعهسی که روز گذشته با حضور آقایان رئیسی و الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان انجام شد نیز از مصادیق پیشبرد این سیاست بوده است. با این حال یک سیاست رسانهای صهیونیستی از روز گذشته بنا دارد بدون هیچ تحقیق و سند و مدرکی، با طرح ادعاهای بدون پشتوانه، به مخدوشسازی این روابط بپردازد.
4- ترور آرامش روانی با دروغهای تکراری: صبح امروز یک اکانت توئیتری که خود را به موساد منتسب میکند در خبر کاملاً کذبی نوشت که سردار رادان فرمانده فراجا ترور شده است! این یک تاکتیک تکراری در برهههای اینچنینی است که آرامش روانی مردم را با شایعات و دروغهای پی در پی نشانه میرود. قاعدتاً مردم با دانستن این تاکتیک میتوانند در برابر آسیبهای آن مصونیت بیشتری پیدا کنند.
5- القای آشفتگی علیرغم انسجام کمنظیر ایران: جمهوری اسلامی در طول 45 سال گذشته چندین بار حوادث اینچنینی و حتی سختتر را پشت سر گذاشته است؛ در همان سالهای ابتدائی انقلاب، رئیس قوه قضائیه کشور، آیتالله شهید بهشتی و با فاصله کمی شهید رجایی و شهید باهنر نفرات اول و دوم اجرایی کشور به شهادت رسیدند. با این حال به یمن حضور ولی فقیه زمان، امام خمینی(ره)، کشور بدون مشکل و نگرانی آن برهه را با اقتدار پشت سر گذاشت. اساساً یکی از امتیازات بسیار اساسی وجود ولی فقیه در کشور همین است که در چنین حوادثی کشتی انقلاب و اداره کشور را به سلامت و مقتدرانه از تلاطمها و طوفانها عبور میدهد. در این برهه نیز با پیروی از امام خامنهای که در برهههای بسیار سخت، اقتدار و تدبیر و صلابت خود را در عبور از این حوادث نشان دادهاند، میتوان بدون کمترین مشکل و هزینه از این شرایط عبور کرد.
6- اغتشاش به جای انتخاب: از ویژگیهای ممتاز قانون اساسی ایران آن است که برای مواقع و رخدادهای مختلف پیشبینیها و تدابیر لازم را تدارک دیده و در خود مندرج کرده است؛ این میثاق ملی مشخص کرده است که در برههی کنونی نیز دقیقاً چه روند مردمسالارانهای برای انتخاب رئیسجمهور جدید باید طی شود. اما سناریوهای صهیونیستی بسیار علاقمندند که بیثباتی و اغتشاش را به جای انسجام و روندهای دموکراتیک بنشانند و در این راستا پیامهای دشنامآلود و تند برخی گروهها و اقشار علیه یکدیگر را در دستور قرار دادهاند. مقابله با این سناریو نیز از آن مسائلی است که قطعاً مدنظر گروههای سیاسی و اقشار مردمی در ایران هست و ان شاالله با هوشیاری، ناکام خواهد ماند.