//
کد خبر: 465139

حکایت کباب گوسفند و فاش شدن حقیقت دوستان

داستانی آموزنده درباره تشخیص دوستان واقعی از دوستان غیرواقعی

مردی گوسفندی ذبح و آن را کباب می‌کند و در همان حال از برادرش می‌خواهد تا دوستان و نزدیکان را برای بزم کباب خوری دعوت کند. برادرش اما در میان اهالی دهکده می‌رود و چنین می‌گوید: «آی مردم کمک کنید که خانه ما آتش گرفته است!» در واکنش به این ماجرا تنها تعداد اندکی از مردم برای خاموشی خانه با او همراه می‌شوند که وقتی به خانه می‌رسند، با کباب گوسفند و نوشیدنی‌های رنگارنگ مورد پذیرایی قرار می‌گیرند. برادر وقتی دید کسان دیگری آمده و گوسفند کباب شده را خورده‌اند از برادرش پرسید:‌ «چرا دوستان و نزدیکان را خبر نکردی؟» در پاسخ چنین می‌شنود: «این‌ها دوستان واقعی ما و شما هستند و کسانی که تا کنون آنها را دوست و خویشاوند می‌پنداشتی، حتی حاضر نشدند یک سطل آب روی خانه آتش گرفته ما بریزند.»
به عبارت بهتر بسیاری تنها هنگام بزم و کباب و شادی دوستان آدم هستند، اما وقتی خانه آتش بگیرد، حتی یک سطل آب هم روی خاکستر آن نخواهند ریخت.