حکایت جالب و آموزنده مرد و درخت سیب:
همراه با فرتاک نیوز باشید تا حکایت های جالب و آموزنده را هر روز بخوانید و در زندگی مورد استفاده قرار بدهید.
روزی روزگاری، مردی در باغ خود درخت سیب بزرگی داشت. هر سال، این درخت سیب های زیادی می داد.
مرد از سیبهای درختش لذت می برد. او برخی از آنها را می خورد، برخی را به همسایگانش می داد و برخی را هم می فروخت.
یک سال، بهار بسیار سردی فرا رسید و تمام شکوفههای درخت سیب یخ زد.
مرد از دیدن این منظره بسیار ناراحت شد. او می دانست که امسال هیچ سیبی نخواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
اما چند ماه بعد، اتفاق عجیبی افتاد. با وجود اینکه تمام درختان دیگر باغ ها میوه نداده بودند، درخت سیب مرد سیب های زیادی داد.
مرد از دیدن این صحنه بسیار خوشحال شد. او فهمید که درخت سیب او به نوعی خاص است و می تواند حتی در سخت ترین شرایط هم میوه دهد.
مرد از آن روز به بعد بیشتر از درخت سیب خود مراقبت کرد و قدر آن را بیشتر دانست.
نکته آموزنده:
نکته آموزنده در این حکایت در آن جایی نهفته است که بخشندگی و سخاوت داشتن همواره مورد توجه خداوند رحمان بوده است و کسانی که از این خصلت نیکو برخوردار باشند، خداوند در سخت ترین شرایط کنار آنها خواهد بود و شاید مو بشوند اما بریده نمی شوند و سر بزنگاه عنایت خداوند را خواهند دید.